سودابه عباسی: قیمت دلار دیروز تا میزان سی هزار تومان رکورد زد! این بدین معنی است که در طول چند ماه گذشته، دلار از سیزده هزار تومان تا به این حد افزایش یافته است. یعنی بیش از دویست و سی درصد در طول دو سه ماه! دولت کجاست؟ چکار میکند؟ تورم و پایین آمدن ارزش پول ایران چرا تا این حد افسار گسیخته پیش میرود؟
کاظم نیکخواه به نظر شما قیمت دلار تا کجا افزایش خواهد یافت و چرا ؟
کاظم نیکخواه: اینکه تا کجا و چه اندازه قیمت دلار بالا میرود قابل پیش بینی نیست و هیچکس این را نمیداند. اما همانطور که اشاره کردید همین امسال قیمت دلار از سیزده هزار تومان به نزدیک سی هزار تومان افزایش یافته است. حتی از یک هفته پیش تا امروز که نگاه میکردم قیمت دلار هرروز چندین درصد بالا رفته است. و در خلال همین چند دقیقه ای هم که ما داریم با هم صحبت میکنیم ممکن است قیمت آن از حدی که قبل از این مکالمه دیده ایم بالاتر رفته باشد. دو سال پیش قیمت دلار ٤ تا ٥ هزار و زیر ٦ هزار تومان بود. د رهمان سال به ١٩ هزار تومان رسید. سال ٩٨یک مقدار اوضاع آرام تر شد. و بعد روند افزایش آن دوباره سرعت گرفت. مساله اساسی اینست که اقتصاد ایران دچار یک بیماری بسیار مهلک است. و این بیماری از بیماری مهلک سیاسی نشات میگیرد. یعنی اینکه از وضعیت بسیار بی ثبات سیاسی و وضعیت ناهنجار سیاسی که در واقع وضعیت خود حکومت است. از نظر اقتصادی بحران عمیق سرمایه داری، نا امنی برای کسی که بخواهد سرمایه گذاری کند ، عدم وجود تولید جدی، عدم وجود صادرات، و مدام اتکا کردن به واردات و آنهم تازه بصورت قاچاق و رانت خواری و مشکلات و ساخت و پاختهایی که هست، و تحریم ها هم به همه اینها اضافه شده است. بدهکاری دولت، چاپ اسکناسهای بی پشتوانه، وجود بازارهای دو گانه که خود دولتی ها دامن میزنند. یعنی اینکه دلار میخرند و بعد میروند آنطرفتر با قیمت بیشتر میفروشند که به آن “آربیتراژ” میگویند و این وضعیت بازار دوگانه ارز برای یک طیف مفتخور دلالان ارز که آنها هم سرشان به حکومت بند است، بسیار ثروت آفرین است و پولهای بسیار عظیم و نجومی ای از همین یک قلم کار به جیب میزنند.
به هر حال اساس مساله اینست که پول ایران یک پول یتیم و بی پشتوانه است. هیچ تولید جدی و ذخایر و پشتوانه جدی ای ندارد. یک پول بی ارزشی است که مدام قیمتش در مقابل همه پولهای دیگری که در دنیا وجود دارد، حتی در مقابل قیمت پول کشورهای همسایه پایین تر می آید. اساس مساله به نظرم من سیاسی است. و این بحران سیاسی یک بحران اقتصادی را که وجود داشت بشدت عمیق و مزمن کرده است. الان دیگر ما نه با یک بحران به مفهوم معمول کلمه بلکه با یک نوع فروپاشی اقتصادی مواجه هستیم. که وضعیت فاجعه آمیزی برای مردم ایجاد کرده است.
سودابه عباسی: به وضعیت مردم اشاره کردید. وضعیت اقتصادی مردم تحت تاثیر این افزایش قیمت دلار در چه وضعیتی است و تا چه حد بدتر شده است؟
کاظم نیکخواه: وضعیت مردم بسیار تکان دهنده است. یعنی فشاری که روی مردم هست، براستی فاجعه آمیز است. یعنی قیمت دلار که بالا میرود فقط مربوط به دلار نیست. ما میدانیم قیمت همه چیز بالا میرود. در واقع بحث بر سر بی ارزش شدن پول است. ما دستمزدی امروز میگیریم مثلا ده هزار تومان و یا هر چیزی، فردا قیمت همان ده هزار تومان یعنی قدرت خریدش میشود ٥ هزار تومان. میشود دو هزار تومان. این یعنی اینکه نان و معاش خانواده ها بویژه خانواده های کارگری مرتب کمتر میشود. یعنی معاش کمتری را میتوانند سر سفره شان بیاورند. خرید کمتری میتوانند بکنند. اینهم تازه برای کسانی است ، برای مردمی است که فی الحال اکثرشان زندگیشان بسیار زیر خط فقر است. دستمزدهایشان چندین بار زیر خط فقر است. و با بالا رفتن قیمت ها وضعیتی دارد که تهیه غذا به مفهوم ساده برای خیلی از مردم به مشقتی تبدیل شده است. که قابل تصور نیست. و در این سیستم راه حلی هم در مقابل مردم وجود ندارد. نمیتوانند زندگیشان را بگذرانند. مجبورند دو شغله و سه شغله کار کنند و یک لحظه هم آرامش و آسایش نداشته باشند. خود دست اندرکاران سپاه پاسداران و جمهوری اسلامی مستقیما در همین بازی ارز و خرید و فروش و بازار سازی و فضا سازی و وارد کردن و خارج کردن ارز کاملا دست دارند. در نتیجه برایشان مهم نیست که جامعه درچه وضعیتی قرار دارد. مردم، کارگران، و حقوقهای زیر خط فقر و فشاری که روی مردم میآید یک در هم ریختگی، یک فساد، یک اقتصاد بسیار بیمار و در هم ریخته ایجاد کرده که فضا را برای اکثریت مردم بسیار تنگ و تلخ و غیر قابل تحمل کرده است. و از قبل این فشارها یک اقلیتی دارند پولهای عظیم و نجومی ای به جیب میزنند. سرمایه های عظیم، ثروتهای عظیمی به جیب میزنند و در گوشه و کنار دنیا سرمایه گزاری میکنند. اینطور نیست که ارزش پول که نصف میشود دود میشود و میرود هوا. همانقدر که قدرت خرید مردم کم میشود، یا پول قدرت خریدش کم میشود، یک عده ای از قبل این رویداد میرود توی جیب یک عده دیگری که به اصطلاح سرمایه دار و ثروتمند و فروشنده و وارد کننده و غیره هستد و در نتیجه این توازن و این شکاف دارد مدام بین فقط و غنی در این جامعه عمیق تر و غیر قابل ترمیم تر میشود.
سودابه عباسی: به نظر شما مردم چطور باید با این فشارهای اقتصادی مقابله کنند؟
کاظم نیخواه: همانطور که گفتم مساله اساسی در ایران سیاسی است. خوب اقتصاد ایران بحران زده است. دچار تورم است، و همزمان دچار رکود است. ولی مشکل اساسی و مشکل اولش سیاسی است. تا جمهوری اسلامی که یک حکومت مافیایی، فاسد و هر چه بگویید هست، سرکار است، اوضاع بر همین روال خواهد بود و مدام بدتر و غیر قابل تحمل تر میشود. این حکومت خودش در این فضا دست دارد، و در عین حال بخاطر انزوای بین المللی اش و بحران سازیهایی که میکند و تحریمهایی که به همین دلیل به آن تحمیل میشود، همه اینها اوضاع اقتصادی را مدام فاجعه بار تر میکند. من براستی در حیرتم که این جامعه با این اقتصاد در هم ریخته و به گل نشسته چگونه تا همینجاهم تحمل کرده و دوام آورده است. در کل بنظر من برای برون رفت از این اوضاع راه حلی جز کنار زدن جمهوری اسلامی واقعا وجود ندارد. بعبارت دیگر بحران اقتصادی در ایران راه حل اقتصادی ندارد. خود جمهوری اسلامی و اقتصاد دانانش هزار تا راه حل های مختلف دادند. ارز دولتی ارزان قیمت، ارز “نیمایی” که قرار بود قیمت ارز را یکپارچه کند و غیره و غیره. ولی هیچکدام اینها یک ذره نه فقط کمکی نکرد بلکه خود به نان دانی عده ای مفتخور ارزی تبدیل شد و اوضاع را بدتر کرد. تنها راه خلاصی از این اوضاع غیر قابل تحمل اینست که اول جمهوری اسلامی کنار برود. این را ما مردم باید بدانیم و شک و تردیدی در مورد آن نداشته باشیم. میدانم خیلی ها ممکن است بگویند کار ساده ای نیست و سعی میکنند نسخه های ساده ای را به مردم بفروشند. ولی تجربه این چهل سال به همه نشان داده است که هیچ راه دیگری جز سرنگونی جمهوری اسلامی وجود ندارد. تا زمانی که جمهوری اسلامی سر کار است و “برادران قاچاقچی” اوضاع را کنترل میکنند مدام اوضاع اقتصاد بدتر و بدتر خواهد شد و پول و ثروت نجومی یک اقلیت مفتخور تصاعدی افزایش می یابد. قیمت ها مدام و جهشی بالا میرود. فقر جهشی شدت می یابد. و سفره مردم فقیرانه تر و فقیرانه تر خواهد شد.*