اقتصاد 24:شرایط نازل شغلی از عدم رعایت بهداشت و نبود فضای کافی در کمپها، کانکسهای استراحت گرفته تا کیفیت پایین غذا و پرداخت با تاخیر حقوقها و دستمزدهای اندک، وضعیت غیرانسانی و تبعیض آمیزی را برای کارگران روزمزد اورهال نفتی ساخته است.
«کافی است یک روز به کمپ پتروجم، واقع در بیدخون یا دیگر کمپها پا بگذارید؛ خوابگاهی کارگری که از نظر امکانات مسکونی و بهداشتی حتی برای حیوانات هم جای مناسبی نیست. این جملات شاید توهینآمیز به نظر برسد، اما برخی کمپهای کارگران نفت و گاز واقعا وضعیت اسفباری دارند، به طوریکه واقعاً خارج از شأن انسانی هستند. از ابتدای دهه ۷۰ که کمپ پتروجم ساخته شده تاکنون بعید است حتی یک آجر به آن افزوده باشند.» این را یکی از کارگران روز مزد اورهال در مناطق نفتی کشور میگوید. کارگرانی که برات مدت یک تا دو ماه زندگی خود را رها کرده و به شهرهای نفت خیز سفر میکنند تا در پالایشگاههای مختلف کار کنند. عسلویه، کنگان، بیدخون، بیرجند و شهرهای مختلف را هر ساله زیر پا میگذارند تا کار بگیرند.
یک کارگر اورهال شاغل در مناطق جنوبی کشور میگوید: «شرایط نازل شغلی از عدم رعایت بهداشت و نبود فضای کافی در کمپها، کانکسهای استراحت گرفته تا کیفیت پایین غذا و پرداخت با تاخیر حقوقها و دستمزدهای اندک در شغل ما وضعیت غیرانسانی و تبعیض آمیزی را ساخته است. خیلیها از سر نداری و بیچارگی اینجا کار میکنند.
تاخیرهای طولانی در پرداخت مزد کارگران اورهال
قراردادهای روزمزدی که با کارگران اورهال نفت و گاز بسته میشود، عمدتاً به ازای روزانه ۱۲ ساعت کار در پالایشگاه و بدون احتساب زمان رفت و برگشت است. این کارگران تخصصی در بهترین حالت شاید در سال ۸ تا ۹ بار بتوانند با پیمانکار قرارداد ببندند. بعد از یک ماه کار علیرغم تاکید قانونی مبنی بر پرداخت به موقع دستمزد کارگران، برخی از آنها دستمزد خود را بعد از دو تا ۳ ماه دریافت میکنند. شرایط به گونهای است که پرداخت حقوق بعد از یک ماه برای کارگران آرزو است. این کارگر تشریح میکند: «برای گرفتن حقوق هیچ مسیر قانونی برای کارگران باز نیست. یک بار تصمیم به شکایت از کارفرما در هیئتهای حل اختلاف کارگری و کارفرمایی در یکی از مناطق ویژه اقتصادی گرفتم، نوبت من ۹ ماه بعد تعیین شد که عملاً برایم بیمعنا بود، چون آنزمان به پول نیاز داشتم و اساساً تا ۹ ماه بعد حقوقها پرداخت شده بود.»
او میافزاید: «برای گرفتن حقوق هم باید سختی بکشیم. یادم میآید یکبار یکی از همکاران برای اینکه کارفرما را مجبور به پرداخت حقوق کند، سوویچ ماشینش را برداشته بود. در این موارد نه پیمانکار و نه کارفرمای اصلی مسئولیتی به عهده نمیگیرند.»
به گفته این کارگر نفتی؛ «از آنجا که کارگران قراردادهای کوتاه مدت دارند، عملاً قید بازنشستگی را زدهاند. تجمیع ۳۰ سال بیمهپردازی در شرایطی که بین شرها برای یافتن کار آوارهای و مدتی از سال را کار میکنی بسیار سخت است. برخی از کارفرمایان بیمهها را به درستی پرداخت نمیکنند. از آنجا که مدت کار کوتاه است و کارفرما تا دو ماه امکان تاخیر در پرداخت بیمه را دارد، عملاً با اتمام کار دستمان به کارفرما نمیرسد تا حقمان را بگیریم و نسبت به عدم پرداخت بیمه اعتراض کنیم. کارگران اورهال حتی از دریافت بیمه بیکاری نیز محروم هستند، در حالیکه به طور مداوم بیکاریهای مقطعی را تجربه میکنند.»
او ادامه میدهد: «یکی از همکاران که برای کار به مناطق نفتی قطر رفته میگوید آنجا نفرات اورهال ثابت هستند و در طول سال برای آنها بیمه رد شده و برای یافتن کار نیز به مشکلی بر نمیخورند.»
این درحالی است که اگرچه قانون کار، به صراحت اشارهای به کارگران روزمزد نمیکند، اما این به معنای عدم شمول قانون کار نسبت به کارگران روزمزد نیست و آنها نیز قانوناً از مزایای قانونی، مشابه سایر کارگران بهرهمند میشوند. مطابق قانون کار کارفرمای اصلی مسئولیت تضامنی نسبت به تمامی حقوق کارگر دارد، اما عملاً ایجاد پیمانکاریها ابزاری برای سلب مسئولیت از کارفرمای بزرگ شده است.
روزمزدی و تضییع حقوق کارگران
کارگران روزمزد، آسیبپذیرترین بخش طبقه کارگر هستند. به این علت که، چون واژه کارگران روزمزد در قانون کار نیامده استفاده از نیروی کار کارگران به صورت روزمزد، به شیوهای برای طفره رفتن از پرداخت مزایای قانونی تبدیل شده است و برخی از کارفرمایان گمان میکنند با به کارگیری کارگران روزمزد، نیازی به پرداخت مزایا و حق بیمه برای آنها نیست؛ در حالی که این تصور کاملاً اشتباه و برخلاف مقررات قانونی است. قرارداد کار روزمزدی مشمول بیمه اجباری تامین اجتماعی است و نحوه محاسبه دستمزد یک ساعت و مزایای حین کار نیز به نسبت ساعت کار موضوع ماده ۳۹ قانون تامین اجتماعی است.
یک کارگر اورهال نفتی درباره دستمزد و عدم افزایش دستمزد قانونی در سال جدید میگوید: «سال گذشته در عسلویه استادکار مکانیک روزانه ۳۸۰ هزار تومان به ازای ۱۲ ساعت کار دریافت میکرد. در سال جدید این رقم به ۴۲۰ هزار تومان رسیده است. یعنی عملاً شامل ۱۰ درصد افزایش حقوق شدهایم که حتی افزایش مزد قانونی را نیز شامل نشده است. این در حالی است که یکی از پالایشگاههای در بیرجند بیش از ۷۰۰ هزار تومان نیز بهصورت روزانه پرداخت داشته است. آنهم شغلی که ۱۲ ساعت کار طاقتفرسا بدون دقیقهای استراحت را شامل میشود.»
او میافزاید: «البته برخی شرکتها این دستمزدهای اندک را میپردازند که اغلب شرکتهای مناطق جنوبی کشور هستند. جالب اینکه اندکی از ساعات کار کسر شود، آنرا در پرداخت حقوقها لحاظ میکنند. ابتدای سال فازهای ۲۰ و ۲۱ این دستمزدهای اندک را پرداخت کردند و عملاً این مسئله در سال جدید تبدیل به سنت شد.»
شرایط بهداشتی و استراحت در کمپهای کارگری مناطق نفتخیز نیز اصلاً تعریفی ندارد. اخیراً با افزوده شدن کرونا به دیگر دردسرهای کارگران، خطر ابتلا به کرونا بین کارگران بسیار بالا رفته است. ماسکی که روزانه در اختیار کارگران قرار میدهند به علت هوای شرجی بیش از نیم ساعت تاثیری ندارد. در کانکسهای استراحت ۶ متری، ۱۴ نفر غذا میخورند و میخوابند. برخی مجبور هستند به پهلو بخوابند. برای خوابگاهها نیز کانکسهای ۶ متری برای ۷ یا ۸ نفر مورد استفاده قرار میگیرد. جمعیت زیادی در روز با هم مراوده دارند. کارگرانی که اغلب مهاجر هستند و در شهرهای مختلف برای گرفتن کار جدید آواره شدهاند.