مندرج در ژورنال شماره ۶۶۷ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
مبارزات سرنگونی طلبانه مردم در ایران وارد یک مرحله جذاب دیگر شده است. تودهنی به رژیمی که بساط گدایی انتخاباتی راه انداخته بود. دیکتاتور در این میان سکه یک پول شده و دستان خونینش بیشتر در انظار عمومی به نمایش در آمده است. در این سیرک انتخاباتی چند اتفاق بسیار مهم سیاسی همزمان و به موازات هم واقعیت سیاسی در ایران را عیانتر از همیشه در معرض دید و قضاوت مردم ایران، افکار عمومی، مفسرین سیاسی و همه دولتهای جهان قرار داد.
اتفاقات به پیش از این مضحکه انتخاباتی بر میگردد. زمانی که موج وسیعی از مردم چه در برابر دوربینهای رسانههای حکومتی و چه در مدیای اجتماعی وسیعاً اعلام کردند در این مراسم تهوع آور که نام انتخابات بر آن گذاشته اند شرکت نمیکنند. اینجا ما با یک جمعیت خاموش که فقط در خانه نشسته و این مراسم مضحک حکومتی را “تحریم” کرده اند روبرو نیستیم. اینجا با یک موج و با یک ضد حمله سیاسی به همه ارکان حکومت روبرو هستیم. این حرکت یعنی ادامه یک انقلاب در بُعدی دیگر. یعنی اعلام این نکته که جمهوری اسلامی با مخالفین سر سختی رو به رو است. جمعیت عظیمی که از این فرصت بدست آمده در جهت خار و خفیفتر کردن حکومت استفاده کرده است. در این مرحله، مردم روحیه بالای مبارزاتی خود را در تقابل با روحیه باخته گی و انزوای هر چه بیشتر حکومت به نمایش گذاشته اند.
نتیجه بهدستآمده از این رویدادِ بهیادماندنی، تأثیرات پایدار آن در انظار جهانی است. هر کس که علاقهای به رویدادهای ایران داشته باشد میتواند از این دریچه نیز رابطه مردم با حکومت را بررسی کند. اینجا هم یک حکومت ضدمردمی در برابر مردمی یکپارچه که هر حرکت سیاسی آنها آجری از عمارت حکومت میکند تا نهایتاً ویرانش کند قرار دارد. حکومت در انظار جهانی هم بیش از گذشته منزویتر و آبرو باختهتر میشود. نگاه دولتها نیز به آنچه در ایران میگذرد به واقعیت نزدیکتر میشود. این واقعیت که بعد از مهار موقت اعتراضات خیابانی، جامعه نه مرعوب است نه دستبسته که از هر راه ممکن در تقابل با جمهوری اسلامی از همه ابزارهای اجتماعی استفاده میکند. رژیم اسلامی در محاصره روزافزون جنبش رادیکال و انقلابی مردم راهی جز سرنگونی ندارد.