دستمزدهای مصوب، سند فلاکت کارگران- حمید دائمی

آنچه که در روزهای اخیر بیش از هر چیز شاهدیم، جدال همه جانبه اکثریت جامعه با غول گرانی و تورم قیمت هاست. جدالی که برای عده بیشماری از ما، بواقع جنگ مرگ و زندگی است. موضوعی که حتی “خودی”های حکومتی هم به آن معترفند و واضح است که این اعترافات محصول ترس و وحشت از خیزش مجدد غارت شدگان است و ربطی به دغدغه مردم ندارد.

افزایش سرسام آور قیمت کالاهای اساسی و ناتوانی درصد زیادی از مردم برای تأمین حداقل مایحتاج روزانه؛ که غذا عمده ترین آنهاست، به شکل بحران بغرنج و لاینحلی در زندگی ما مزدبگیران بدل شده است.

در این میان تهیه و تدارک مایحتاج برگزاری مراسم سال نو، بی هیچ مقاومتی از لیست معیشتی و سبد خانوار ما حذف و تبدیل به رویا و فانتزی شده است. همه اینها و ده ها مشکل دیگر ریشه در موضوعی پایه ای بنام درآمد دارد که برای ما کارگران و مزدبگیران در قالب دستمزد تعریف شده است. دستمزد ما قدرت برابری با رشد روزانه قیمت ها و تورم، که بقول “خودی”هایشان اخیرا” 3 رقمی شده، نداشته و هر روز از ارزش و قدرت آن کاسته می شود.  

جالب است با این چندر غاز دستمزد، وزیر نامحترم و خلافکار “کار و رفاه” مدعی شده که “هزینه درمان و دارو را از خدمات به کارگران و بیمه شدگان حذف کنند”. اما همه این شرایط ضد انسانی و بی حقوقی چگونه بر ما کارگران تحمیل می شود؟ یک پاسخ بیشتر ندارد و آن اینکه تمام مناسبات موجود بر مبنای خرید نیروی کار خلاصه می شود.

با اینوصف مهم ترین نقد و اعتراض ما مزدبگیران به همین وجه بردگی مزدی و روند و معیارهای تعیین دستمزد در جامعه است. همه ما می دانیم که جریان تعیین دستمزد در جهان و ایران و البته متفاوت در سطح و شکل آن، توسط حاکمان سرمایه دار و نمایندگان آنان که دولت ها یک رکن اصلی آن هستند، تعیین می شود. گرچه در بعضی کشورها اتحادیه ها و فدراسیونهایی به نمایندگی از کارگران حضور دارند اما اینان نیز مزد را در همان چارچوب رسمی و قانونی می پندارند و نه از زاویه آفرینندگان ثروت.  این روند در ایران با فرمت شورای 3 گانه ای مزد به پیش میرود که هر 3 گروه عضو در آن -حتی نمایندگان به اصطلاح کارگری در واقع نماینده قدرتمندان و صاحبان ثروت هستند و ربطی به کارگران ندارند.

نکته مهم اینکه  در تمام ساختار سرمایه داری، مرسوم است که دارندگان کالا و خدمات تعیین کننده قیمت و نرخ سود آن هستند. در این میان تنها فروشندگان “نیروی کار” که صاحبانش کارگران هستند حقی در تعیین قیمت حقیقی کالای(نیروی کار) خود ندارند. از فروشنده خرد یا عمده سبزی خوردن تا فروشنده طلا و جواهر و نفت و غیره، خودشان آنهم متناسب با قوانین حاکم بر بازار-که خود از سیاستگذارانش هستند- تعیین می کنند که کالای خود را به چه کسی و با چه قیمتی بفروشند. اما ما کارگران که جز نیروی بدنی خویش ابزاری نداریم، وضع متفاوت است. اینجا هم سرمایه داران و نمایندگان شان که دولت ها یکی از بزرگترین نمایندگان آنها و در کشورهایی مثل ایران کارفرماها هستند، تعیین کننده نهایی قیمت نیروی کار یا دستمزد هستند. یک بردگی مزدی تمام عیار که موضوع اعتراض هر روزه  ما است.

نکته دیگری که اعتراض و نقد جدی  را برمی انگیزد؛ معیار تعیین سبد معیشت برای ما کارگران است. جالب است وقتی نوبت به سهم ما که همه کالا و ثروت را تولید می کنیم می شود، تنها به اندازه بخور و نمیر باید رضایت دهیم و عایدی ما تنها باید در حد سیب زمینی و تخم مرغ و نان و سویا باشد و برای بخشی از ما سالی 2 کیلو گوشت است، تازه اگر بر ما “مرحمت” کنند. اما سهم آنان که هیچ نقشی در تولید این مواهب ندارند، کاخ ها و ویلاهای آنچنانی، هواپیمای جت اختصاصی و هزینه غذای یک روزشان معادل هزینه یکسال غذای بخور و نمیر ما است.

با دستمزد فرمایشی حضرات حتی باندازه یک هفته هم نمی توان زندگی را اداره کرد. ضمن اینکه با این دستمزدها، تنها اجناسی که ما قادر به خریدشان هستیم، عموما بی کیفیت، نامرغوب و بنجل هستند. اما برای آنها، حتی آب آشامیدنی و مواد غذایی شان حتما می بایست از برندهای برتر دنیا و منطقه باشد.

فرزندان ما گاهی ماه ها رنگ غذای مرغوب و کافی، میوه و تنقلات را نمی بینند. از داشتن وسایل بازی و تفریح، لباس مناسب در طول سال و دوران مدرسه محرومند. با این دستمزدها مسکن مناسب برای خود و فرزندان مان نمی توانیم تهیه کنیم و معمولا در نقاط دور با امکانات زیستی محدود می بایست سر کنیم. وسایل رفت و آمد ما عموما بی کیفیت و محدود و با هزینه های گزاف است. اما برای خودشان اتومبیل از بهترین سیستم ها فراهم است. لوازم خانه های ما تقریبا هم سن خودمان و با کارآیی بسیار پایین است و کمتر اتفاق می افتد که قادر به تعویض آنها شویم. اما در خانه های همین مفتخوران دزد، بهترین امکانات به تعداد زیاد موجود است.

آنان که هیچ نقشی در تولید کالا و ثروت ندارند- یعنی 1 درصدی ها- بیشترین آن را دارند- یعنی 99 درصد از ثروت را- و ما – 99 درصدی های جامعه- که مالک حقیقی این امکانات هستیم از حداقل ها محرومیم. به همین دلیل باید این نظم وارونه دیوانه وار را تغییر داد. ما کارگران لایق بهترین ها از آنچه که می آفرینیم هستیم. ما نباید به کم قانع باشیم و از حق طبیعی خود که تمامی ثروت است چشم بپوشیم.

ما کارگران در کنار هم می توانیم و می بایست به سیستم تعیین دستمزد و تقسیم ثروت در جامعه دست پیدا کنیم. امروز روز تعیین سرنوشت ماست و می بایست در تشکل های متعلق به خود متشکل و متحد شویم. ما چاره ای جز سازمان یابی و متحدانه عمل کردن نداریم. افزایش دستمزد حتی در اندازه استاندارد بالا و متناسب با نیازهای متعالی امروز، پاسخ نهایی نیست بلکه پاسخی موقتی است. راه عبور از این بردگی و فلاکت، سرنگون ساختن کل بساط سرمایه داری حاکم است. این جدال و مبارزه برای بقای خویش با حضور درون حزبی کمونیستی به سرانجام  خویش خواهید رسید.

برای دستیابی به جایگاه انسانی خویش می بایست در پرتو حزب کمونیست کارگری علیه سرمایه حاکم به مبارزه برخاست.

زنده باد حزب کمونیست کارگری

زنده باد انقلاب انسانی- کارگری

18مارس 2024

کارگر کمونیست ۸۲۳

اینرا هم بخوانید

آینده‌ی کشورمان را باز هم مردم ستمدیده‌مان رقم خواهند زد، نه دیگران! امیر جواهری لنگرودی

a.javaher99@gmail.comتابلوی نقاشی خلاقانه پیکاسو از ویرانی جنگ شهر کوچک گرنیکای باسک (اسپانیا)*فغان ز جغد جنگ …