روزنامه حکومتی هم میهن:عفونت وبیماری پس از سیل،بررسی آخرین وضعیت بهداشتی و درمانی مناطق سیلزده بلوچستان
بیماریهای گوارشی، پوستی و انواع عفونتها به جان اهالی سیلزده بلوچستان افتاده. شرایط آنها قبل از سیل هم بحرانی بود و حالا وخیمتر شده است. پزشک، ماما، مسئولان بهداشتی و فعالان اجتماعی میگویند که بهدلیل آلودگی آب و تخریب چاههای مراکز درمانی و بهداشتی و خانهها، احتمال انتقال آلودگیهای فاضلابها وجود دارد و باید منتظر شیوع برخی از بیماریهای ویروسی ماند؛ وبا، تب دانگی و مالاریا. آنطور که متخصصان و فعالان حوزه بهداشت و درمان منطقه اعلام میکنند، اسهال و استفراغ، خونریزی و عفونتهای زنان و بیماریهای پوستی مثل کهیر، شایع شده. هرچند نسبت به زمانی که سیل آمده بود و شرایط بحرانیتر بود، میزانش کمتر است. اما آنها نگرانند و هشدار میدهند تا بهسرعت آبهای راکد، گندزدایی شود.
38 روز پیش، سیل آمد، خانهها را شست، چاهها را تخریب کرد، زمینهای کشاورزی را از بین برد، دامها را کشت و به هزاران نفر آسیب رساند. آنطور که مدیرعامل جمعیت هلالاحمر سیستان و بلوچستان در هفته سوم اسفندماه سال گذشته اعلام کرد، تا آن تاریخ، 59 هزار نفر تحتتاثیر سیلاب قرار گرفتهاند؛ سیلابی که از هفتم اسفندماه با شدتگرفتن بارشها در مناطق جنوبی استان سیستان و بلوچستان شروع شده بود. دو هفته بعد از سیل، یک هزار و ۹۴۷ روستای سیستان و بلوچستان تحتتاثیر سیلاب قرار گرفته بودند و واحدهای مسکونی زیادی بر اثر جاریشدن سیلاب، آسیب کلی و جزئی دیدند.
گزارشهای محلی حکایت از قطع دسترسیها داشت، مردم برخی شهرستانها مثل تلنگ، حتی مواد غذایی نداشتند، کشاورزیشان از بین رفته و دامها را آب برده. آنها لولهکشی گاز ندارند و مردم در سیلاب، در میان حجم زیادی از آبهای آلوده، شب را صبح میکردند. بهتازگی مدیرکل بحران و پدافند غیرعامل وزارت جهاد کشاورزی، میزان خسارت وارده از سیل جنوب استان را یکهزار و 400 میلیارد تومان اعلام کرد.
اسهال و سرماخوردگی؛ شایعترین بیماریها
پدرام ویسی، از سال 99 در سیستان و بلوچستان فعالیت کرده و از حدود 6 ماه پیش بهعنوان رئیس مرکز بهداشت شهرستان زرآباد فعالیت میکند. ویسی با جاریشدن سیل، نزدیک به 80 میلیون تومان کمک نقدی خیران را به مناطق سیلزده برد. او به هممیهن میگوید که در قالب یک تیم شامل سه بهورز به 8 روستا میرفتند، بیماران را ویزیت و چاههای فاضلاب را گندزدایی میکردند.
به گفته او، اسهال، سرماخوردگی، عفونتها و بیماریهای پوستی شایعترین بیماریهایی بود که در منطقه سیلزده دیده میشد که بخشی از آنها همچنان هم وجود دارند: «حدود 40 میلیون تومان دارو تهیه کردیم و 40 میلیون تومان هم نوار بهداشتی، پوشک، شیرخشک و… خریدیم و به منطقه رفتیم. طی دو روز، وسایل بهداشتی توزیع شد. دهیاران برای ما جایی را در نظر گرفته بودند و همانجا بیماران را ویزیت میکردیم. پس از آن در سطح روستاها، با آهک چاههای فاضلاب را گندزدایی و آبانبارهایی که تخریب شده بودند را کلرزنی کردیم و لاشه حیوانات را با کمک اهالی از محل دور و با آهک، دفن کردیم.»
براساس اعلام او، عمده بیماریها اسهال و استفراغ بود که بیش از همه کودکان را مبتلا کرده بود که البته بهدلیل آلودگی آب، یک اتفاق طبیعی و قابلانتظار بود. سرماخوردگی هم بهدلیل بارش باران و سرما و نبودِ سرپناه، خیلیها را بیمار کرد. رئیس مرکز بهداشت شهرستان زرآباد درباره وضعیت شبکههای بهداشت هم میگوید که در نوبندیان دو مرکز جامع سلامت، دچار آبگرفتگی شده بودند.
عفونت و خونریزی زنان
زنان قربانیان سیل بودند، مسیرها که بسته شد و جادهها را که آب برد، اهالی تا چندین روز نه غذایی داشتند و نه به سادهترین کالاهای بهداشتی دسترسی. وضعیت پیشآمده اما بیش از همه به زنان و کودکان آسیب رساند. پس از جاریشدن سیل، شیوع بیماریهای عفونی و بیماریهای پوستی بیش از همه گزارش شد و زینب احمدپور که ماماست، تعداد زیادی از این زنان را ویزیت کرد.
او از سال 95 در مناطق مختلف سیستان و بلوچستان حضور داشته. زمانیکه سیل جاری شد، در منطقهای دورتر از محل حادثه بود اما با وقوع سیل، به کمک رفت: «تا جایی که میتوانستم زنان را ویزیت میکردم. آنها از نظر تغذیه و لوازم بهداشتی در شرایط بسیار نامناسبی بودند، دارو به اندازه کافی در اختیارشان نبود و باید داروهایشان را به صورت آزاد تهیه میکردند، البته با اینکه سیل تمام شده اما هنوز تمام راهها باز نیستند و بسیاری از مشکلات همچنان پابرجاست.»
به گفته او، کمبود نیرو در شبکههای بهداشت، معضل مردم آن منطقه است. آنطور که میگوید، دانشگاه علوم پزشکی ایرانشهر توانایی جذب نیرو ندارد، پزشک و پرستار از مناطق خوش آبوهوا به سیستان و بلوچستان منتقل میشوند، بدون اینکه از نظر امنیتی و امکانات رفاهی شرایط خوبی برایشان در نظر گرفته شود. به همین دلیل هم نیروها ماندگار نمیشوند و کمبود پزشک و دارو در منطقه مشکل ایجاد کرده است.
احمدپور در درمانگاهی در راسک فعالیت میکند و گاهی هم به زایشگاهی در پیشین میرود. وقتی سیل آمد، به دشتیاری و تلنگ رفت: «بیش از همه اهالی منطقه وارد میدان شده بودند و مردم هم رضایت بیشتری از آنها داشتند تا افراد دیگر. مردم آن منطقه بهشدت در مضیقهاند، خانههایشان را از دست دادهاند و واقعاً محروم هستند. حتی شغلی برای درآمدزایی ندارند.»
به گفته این ماما، نهتنها اهالی محرومند که خانهها و مراکز بهداشت هم با محرومیت مواجهاند: «مراکز بهداشت یک دستگاه سونوکیت برای سنجش ضربان قلب جنین ندارند، حتی دستگاههایی که قیمت بالایی ندارند هم در این مراکز پیدا نمیشوند. حتی خیلی از مراکز بهداشت، دستگاه فشار خون ندارند و همه اینها در شرایطی است که دشتیاری یک شهرستان بزرگ است و نباید چنین وضعیتی داشته باشد.»
او در مدتی که در مناطق سیلزده بود، مادران بسیاری را دیده که با زایمان زودرس مواجه شدند: «مادران در هفته سیوهفتم بارداری شرایط بسیار خطرناکی داشتند و با جاریشدن سیل، باید به سرعت منتقل میشدند. در همان مدت، زایمانهای زودرس فراوانی داشتیم اما مرگ مادران گزارش نشد. وضعیت تغذیه آنها بسیار نامناسب بود، بهدلیل شرایط پیشآمده، تا چندین روز تنها آب میخوردند و دچار عفونت و خونریزی شدند. زنان هم دچار عفونت شده بودند.»
براساس اعلام این ماما، بهطورکلی زنان در آن منطقه بعد از سیل، با بیماریهای عفونی مواجه شدهاند و کمخونی دارند. خیلی از آنها آموزش پس از زایمان ندیدهاند و با مشکلات شدیدی مراجعه میکنند. این شرایط قبل از سیل هم وجود داشت اما حالا تشدیدتر شده است.
او در مدتی که در منطقه سیلزده حضور داشته افراد بسیاری را دیده که با بیماریهای پوستی مثل کهیر و خارش مراجعه کردهاند. زنان هم دچار خونریزیهای نامنظم شدهاند: «این زنان برای چندینروز به لوازم بهداشتی دسترسی نداشتهاند و حتی امکان شستوشو هم نداشتند. آب تمیزی در اختیارشان نبود و برای چند هفته در شرایط سختی بهسر بردند که پیامدهای آن حالا دیده میشود.» به گفته احمدپور، تلنگ دشتیاری، بیش از سایر مناطق با مشکل مواجه است.
خانه بهداشت زیر آب
یحیی محمدی، تکنسین اورژانس چابهار است. او خبر دارد که یکی از خانههای بهداشت در اثر جاریشدن سیل، زیر آب رفته بود. همه اینها در شرایطی است که هنوز خسارات سیل سالهای 98 و 1400 پابرجا بود که خسارت سیل جدید هم به آن اضافه شد و جادهها و راههای روستایی را تخریب کرد. او میگوید که در سیل سالهای 98 و 1400، در منطقه حضور داشته و در سیل اخیر هم با کمک خیران 200 میلیون تومان جمعآوری کردند: «برای سیلزدهها دارو و مواد غذایی بردیم. بیشتر داروها، برای سرماخوردگی مثل آنتیبیوتیک و سرم بودند. هنوز هم خیلیها درگیر بیماریاند اما به شدت اوایل بحران نیست.»
براساس اعلام او، بسیاری از خانهها آسیبهای جدی دیده و همچنان گرفتارند. شهرستان دشتیاری بیش از همه دچار آسیب شده؛ منطقهای که پیش از سیل هم با مشکلات زیادی مواجه بود: «کل استان یک طرف، دشتیاری طرف دیگر.»
او میگوید که پیش از بازشدن مسیرها و جادهها، بسیاری از داروها و نیروها نمیتوانستند به منطقه بروند اما با بازگشایی جادهها، بخشی از مشکلات حل شده است، البته آن منطقه همیشه معضلات فراوانی داشته و حالا هم بیشتر شده است. آنطور که در گزارشها آمده، بیماریهای گوارشی، اسهال و استفراغ در منطقه شایع شده بود که حالا کمتر شده، اما بیماری گوارشی همچنان دیده میشود. او به کمبود ذخایر خونی هم اشاره میکند. به گفته او، بیمارستان چابهار برای مدتی با کمبود خون مواجه شده بود و بههمیندلیل هم فراخوان اهدای خون داده بود.
تخریب 90 درصد چاهها و خطر شیوع وبا
محمد توحیدلو، فعال اجتماعی است که بهمدت 17 روز پس از جاریشدن سیل اخیر در مناطق سیلزده حضور داشت. او شاهد انتقال زنان باردار با لودر، قایق و خودروهای سنگین به مراکز درمانی، شیوع بیماریها و تعطیل شدن خانههای بهداشت بهدلیل آبگرفتگی بود.
او به هممیهن میگوید که در روزهای اول سیل، مردم و خیران، بیماران را به مراکز درمانی منتقل میکردند: «وقوع چنین سیلی قابل پیشبینی بود اما متاسفانه تخصص مسئولان، در غافلگیرشدن است، درحالیکه از قبل میتوانستند بسیاری از کالاها را دپو و خودشان را برای وقوع چنین سیلی آماده کنند، اما اینکار را نکردند.»
به گفته او، با اینکه درحالحاضر جادهها باز شده، اما به مشکلات قبلی، موارد جدیدی اضافه شده است: «از قبل هم جادههای این منطقه شرایط خوبی نداشتند، بعد از سیل، مسیرها تخریب شده، نصف جاده را آب برده و حالا از قبل هم غیراستانداردتر شده و احتمال تصادفات بالاتر رفته است.»
سیل اما تخریبهای فراوان همراه داشت و خانههای بهداشت و مراکز جامع سلامت هم از آن جان سالم به در نبردند، هرچند به گفته توحیدلو، این مراکز تخریب نشدند اما یا چاهشان تخریب شد یا دچار آبگرفتگی شدند و عملاً دسترسی به تعدادی از آنها محدود شد: «دشتیاری، نمود سیل بود. سیل از بالادست، تخریب را شروع کرد و به مناطق پایینی رسید. تخریب در مناطقی رخ داد که شیب بیشتری داشتند مثل؛ فنوج، نیکشهر و تلنگ. در دشتیاری اما بهدلیل وضعیتی که دارد، آب سیل جمع شد و بیشترین تصاویر هم از آن منطقه منتشر شد درحالیکه مناطق دیگر، تخریبها و آسیبهای فراوانتری داشتند.»
براساس اعلام این فعال اجتماعی که در مناطق سیلزده حضور داشت و امدادرسانی میکرد، تمام خانههای بهداشت مناطق سیلزده با تخریب چاههایشان مواجه شدند، البته این موضوع هم تنها شامل خانههای بهداشت نمیشود، منازل مسکونی و مدارس هم چنین شرایطی داشتند: «90درصد منازل، خانههای بهداشت و مدارس، دچار این مشکل شدند، زمانیکه چاهها تخریب میشوند، خطرات بهداشتی فراوانی بهبار میآید؛ چراکه چاهها بهعنوان فاضلاب فعالیت میکنند و میتوانند منجر به شیوع بیماریهای فراوانی ازجمله وبا شوند. هرچند تاکنون هنوز گزارشی از شیوع وبا نرسیده است.»
با تعطیلشدن خانههای بهداشت، بهورزان، دست به کار شدند و در خانههای خودشان ـ اگر تخریب نشده بود ـ مردم را ویزیت میکردند. توحیدلو میگوید که یکی از این بهورزان در خانه مادرش کار میکرد: «در این مناطق خانههای بهداشت ساخته شده بود اما از نظر امکانات بسیار ضعیف هستند، مراکز جامع سلامت هم که کارهای درمانی انجام میدهند هم تجهیزات کافی مثل تجهیزات زایمان ندارند. شرایط این مراکز بسیار وخیم است.»
توحیدلو در مناطق تلنگ، دشتیاری، چابهار و قصرقند بوده و میگوید که خانههای این مناطق سنگ و کاهگل است، کاهگل با سیل شسته شده و سنگها ریخته شده است، چاههای فاضلاب هم با سیل از بین رفته و بعد از سیل هم ایزوله نشدند: «خانههای بهداشت با سازههای بتنی ساخته شدهاند و بیشتر دچار آبگرفتگی و تخریب چاه شدهاند.».
براساس اعلام او، بهازای هر 1500 نفر، باید یک خانه بهداشت وجود داشته باشد. همچنین بهازای هر سه خانه بهداشت، باید یک مرکز جامع سلامت فعال باشد و پزشک هم در این مراکز حضور داشته باشد.
کمبود شدید ذخایر خونی
چندین هفته پس از وقوع سیل در شبکههای اجتماعی اعلام شد که وضعیت بیماران تالاسمی در شهرستان ایرانشهر خطرناک و اضطراری است، اشاره این خبر به کمبود ذخایر خونی در این منطقه بود؛ موضوعی که از سوی یونس عرب، رئیس انجمن تالاسمی ایران هم تایید میشود. عرب به هممیهن میگوید که آن منطقه با کمبود ذخایر خونی مواجه است، اما داروی این بیماران کمبود شدیدی ندارد و همان روند کشور را دارد.
به گفته او، در هفتههای اول جاریشدن سیل، بهدلیل بسته شدن راهها، داروها به دست بیماران نرسید، اما بعد از بازگشایی جادهها این مشکل برطرف شد. براساس آمار سازمان انتقال خون، سیستان و بلوچستان بالاترین تعداد بیماران مبتلا به تالاسمی را دارد؛ 3 هزار و 300 نفر و حالا به گفته عرب، تنها در چابهار و مناطق اطرافش، 850 بیمار زندگی میکنند و اغلب مبتلا به تالاسمی ماژورند: «یکی از کانونهای شیوع تالاسمی در کشور، منطقه چابهار است. اغلب این مبتلایان در روستاهای دشتیاری زندگی میکنند که با جاریشدن سیل، بهشدت آسیب دیدند.»
او میگوید که داروها بهدلیل بستهشدن مسیرها، با تاخیر به دست بیماران رسید و در این میان هلالاحمر هم توانست داروی افراد مبتلا به بیماریهای مزمن را به دستشان برساند. ماجرای مهمتر و ادامهدار اما میزان ذخایر خونی در این منطقه است: «گاهی اوقات افراد با هموگلوبین5، تزریق خون انجام میدهند که میزان بسیار پایینی است. درحالحاضر این موضوع چالش اصلی بیماران در این منطقه است، یک بیمار باید 200 کیلومتر مسافت را با صرف هزینه بسیار، طی کند تا به بیمارستان امام علی چابهار برسد اما وقتی رسید، خونی نباشد که تزریق کند. آن بیمار حتی دیگر پول برگشت به خانهاش را ندارد، چه رسد به اینکه بار دیگر به بیمارستان مراجعه کند. یکماه باید منتظر بماند تا خانوادهاش دوباره پولی تامین کنند. این چرخه برای سایر بیماران هم ادامه دارد.»
رئیس انجمن بیماران تالاسمی میگوید که این بیماران همواره در معرض خطرند، هر اتفاقی میتواند مشکلشان را تشدید کند، در فصل سرد و تعطیلات و اتفاقات اجتماعی و سیاسی، میزان ذخایر خونی کاهش پیدا میکند و در سال گذشته همه اینها با هم اتفاق افتاد و منجر به ایجاد پیکهای عجیب کاهش ذخایر خونی شد: «هر اتفاقی میتواند منجر به این شود تا بیماران تالاسمی تحت فشار قرار گیرند و جانشان بهخطر بیفتد. ادامهحیات این بیماران، به اهدای خون مردم بستگی دارد.»