مندرج در ژورنال شماره ۷۲۷ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
رضا پهلوی در مصاحبه با مجری شبکه ۴ رادیو بیبیسی که گفت بخشی از دلیل فروپاشی ائتلافی که سال گذشته شکل گرفت و شما هم جزئی از آن بودید بخاطر رویکرد بیش ازحد تند و انعطافناپذیری اطرافیان شما بود و به همین خاطر بسیاری در اپوزیسیون نوعی بیاعتمادی به شما دارند و شما را نماینده آینده ایران نمیبینند، گفت “نقش من این است که در دوره گذار تا جای ممکن اتحاد ایجاد کنم … مکانیزم تغییر ایجاد پارلمانی است که نمایندگان مردم در آن در مورد آینده بحث کنند و تصمیم بگیرند”.
رضا پهلوی و بخشی از اپوزیسیون بیخاصیت شیفتگی عجیبی به “دوره گذار” و “پارلمان” دارند. گویا انقلابی صورت نمیگیرد، دم و دستگاه سرکوب و حاکمیت مورد هجوم قرار نمیگیرد و جایی تسخیر نمیشود، بلکه “گذار” آنهم مسالمتآمیز صورت میگیرد، یک پارلمان درست میشود و به امثال رضا پهلوی میگویند بفرمایید برای آینده ما تصمیم بگیرید.
نه جناب اولا بر خلاف میل شما مردم انقلاب میکنند، ثانیا انقلاب نمیکنند که یک دولت آقابالاسر درست کنند و اختیاراتشان و سرنوشتشان را به آن بسپارند. مردم به کمتر از اداره شورایی در تمام سطوح محلی و سراسری رضایت نخواهند داد. ثالثا، مردم به افرادی به عنوان نماینده خود اعتماد میکنند که قبل از هر چیز در انقلاب نقشی دارند و در دوره انقلابی، نه دوره گذار!، نقش سازنده و متحدکنندهای ایفا میکنند. به افراد و احزابی که در برنامه و فعالیتهای روزمرهشان خواستهای عمیق و دیرینه مردم را با صدای رسا اعلام کردهاند. شما نه انقلاب میخواهید، نه نماینده سادهترین خواستهای مردم از انحلال نیروهای سرکوب و کوتاه کردن دست مذهب و آزادیهای بیقید و شرط سیاسی تا رفاه و برابری و پایان دادن به هر نوع تبعیضی هستید.
نقش متحدکننده! شما و مشاوران و ساواکیها و اطرافیان لمپن و هیچکاره اما مزاحم شما را همه دیدهاند. طبعا هر حزب و شخصیتی همان نیرویی را دور خود جمع میکند که شایسته آن است. بساط سلطنت در ۱۳۵۷ به خاک سپرده شد اما شبه آن که در جریان انقلاب زن زندگی آزادی توسط رسانهها زنده شد اینبار توسط مردم انقلابی برای همیشه دفن و همراه با آن بساط ائتلافبازیهای شخصیت! های بادکنکی و پارازیتها هم جمع شد. انقلاب پالایش زیادی یافت و شخصیتهایی دیگر، فرهنگی دیگر و روح و جسمی دیگر را به میدان آورد. حتی رسانههای دست راستی هم دارند پنبهها را از گوششان درمیاورند.