کارگر کمونیست 836
حدود دو هفته مانده به برگزاری مخمصه انتخابات برای تعیین ریاست جمهوری، جنگ میان حکومت با مردم و جنگ میان باندهای حکومتی علیه یکدیگر وارد مرحله حساس تری شده است.
تکلیف مردم با حکومت به طور کلی و با انتخابات پیش روی آن به طور اخص از پیش معلوم است. مردم خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی هستند و در مسیر انقلابشان تا رسیدن به هدف، به مبارزاتشان ادامه می دهند و موضوع انتخابات پیش رو به یک گرفتاری و مخمصه برای حکومت تبدیل شده است را نیز به مجالی برای تشدید اعتراضات خود علیه کل بساط رژیم تبدیل کرده اند.
اوضاع جمهوری اسلامی از لحظه انتشار خبر سقوط هلیکوپتر حامل رئیسی قاتل و همراهان اش بغرنج تر و به هم ریخته تر شده است. مرگ رئیسی و جنایتکاران همراه اش باعث خوشحالی عمومی مردم و تجدید همبستگی و تازه شدن روحیه اعتراضی در داخل و خارج علیه حکومت شد و سران اسلامی را دچار وحشت عمیق تر و کابوس مهلک تری کرد و این فضا همچنان ادامه دارد. زنان شجاعانه در برابر سرکوبگری ها و تعرضات مزدوران گشت های مقابله با بی حجابی و مزاحمت های آمرین به معروف مقاومت و مبارزه می کنند، دادخواهان به طور گروهی هر روزه بر مزار جانباختگان انقلاب “زن، زندگی، آزادی” و دیگر جانبانباختگان راه آزادی حاضر می شوند و اعتراضات کف خیابانها توسط بازنشستگان و مالباختگان بی وقفه ادامه دارد.
حکومت زیر اینچنین سایه سنگین و مرگباری از اعتراضات و نفرت عمومی می خواهد انتخابات اش را برگزار کند! برای جمهوری اسلامی برگزاری انتخابات در چنین فضای پر از اعتراض که کل حاکمیت را نشانه کرده است، گران و کمرشکن خواهد بود و به همین خاطر تمام توان و درنده خوئی اش را برای خالی کردن خیابان ها به کار میبرد و به تجمعات اعتراضی حمله می کند.
حمله وحشیانه گارد ویژه به تجمع پر شکوه و هزاران نفره بازنشستگان فرهنگی مقابل ساختمان برنامه و بودجه در روز 23 خرداد 1403 و ضرب و شتم و شکستن دست و پای بازنشستگان سالخورده و بازداشت تعدادی از آنها، تصویری از بکار گیری شقاوت بی حد نسبت به انسان های حق طلب و در عین حال درماندگی حکومت در برابر فشار اعتراضات رو به گسترشی است که رژیم را در آستانه تعیین جانشینی رئیسی جلاد دچار جنون کرده است.
بازنشستگان امروز نماد و شکل منسجم و سازمانیافته خیابانی اعتراضات ضد حکومتی هستند که هر آن ممکن است سیل عظیم تظاهرات های خیابانی عموم مردم را با خود همراه کند. جمهوری اسلامی به عبث با سرکوب و وحشیگری هدف مهار و آرام نگه داشتن اوضاع را حداقل در این ایام باقی مانده تا زمان برگزاری انتخابات اش دنبال می کند.
اما برای حکومت منفوری که بخاطر ۴۵ سال جنایت و چپاول در حلقه اعتراضات مردمی محصور است، حکومتی که حتی یک مهره بدون آلودگی به فساد و دزدی و آدمکشی ندارد که به عنوان کاندید انتخاباتی معرفی کند، مهار اعتراضات امکان پذیر نیست. هر یک از کاندیداهای ریاست جمهوری دارای پرونده های قطور کیفری و جزائی در دستگاه قضائی خود جمهوری اسلامی هستند و این خود به فضای نفرت و انزجار از رژیم دامنه داده و اعتراضات را تشدید کرده است.
مردم در ادامه اعتراضات خود و طی همین مدت بعد از مرگ رئیسی، انتخابات را برای حکومت به یک گرفتاری سنگین تر تبدیل کرده اند به طوری که جانیان تأیید صلاحیت شده برای نامزدی انتخابات از قالیباف و جلیلی نو اصولگرا و اصولگرای تندرو گرفته تا پزشکیان مورد حمایت اصلاح طلبان از فضای نفرت عمومی و عدم مشارکت در انتخابات صحبت می کنند.
در این رابطه مسعود پزشکیان عضو شورای انقلاب فرهنگی در دانشگاه تبریز را دادیم. او که مدافع خدادادی نماینده ملکان در مجلس و متجاوز به زهرا نویدپور بود و اکنون برای نجات حکومت از سرنگونی انقلابی با شعارها و وعده های عوامفریبانه مانند “مدیریت تخصصی، گشایش اقتصادی و بهبودی بخشیدن به وضعیت معیشت مردم و مخالفت با طرح نور (مقابله با بی حجابی) و غیره به میدان آمده است. پزشکیان می گوید: “تا الآن در میان مردم انگیزه ای برای شرکت در انتخابات نمی بینم. اگر اصلاح طلبان کماکان همراهی نکنند، پس از مشورت با بزرگان، گزینه انصراف را نیز بررسی خواهم کرد”.
این شرح واضح در محاصره مردم بودن حکومت از زبان مهره های اش است که برای تقسیم قدرت دیگر چشم به صندوق رأی و تقلب های انتخاباتی ندارند، بلکه به لات بازی های میدانی هم باندی های خود امید بسته اند. هیچ یک از معرکه گیران و هیچ موجودی، هیچ چیز هیجان آور و جذابی برای نمایش ندارند و بازار گرمی انتخاباتیشان کسادتر و بی رونق تر از انتخابات مجلس شده است و مناظره های تلویزیونی شان سوژه خنده و سرگرمی مردم شده اند.
زاکانی وعده بردن گوشت به درب خانه های مردم می دهد. قالیباف وعده خانه دار شدن به کارگران با درآمد 5/7 سال می دهد. پزشکیان وعده اجازه مطالبه گری و رونق اقتصادی به مردم می دهد. جلیلی وعده جبران عقب ماندگی صدها ساله در مدت چند سال را می دهد. پورمحمدی عضو هیئت مرگ کشتار زندانیان سیاسی سال 67 وعده ایجاد دولت قرار با شعار “خرد، شادی و شادمانی” می دهد. قاضی زاده هاشمی نیز وعده حل مشکل بورس در 3 روز را می دهد. واکنش عمومی مردم نیز به مجموعه این لودگی ها و عنتربازی ها در فضای واقعی، حکومت را به وحشت انداخته که روز انتخابات تودهنی محکم تری از مردم خواهد خورد.
بدون تردید مردم در روز انتخابات، حکومت را وحشت زده تر خواهند کرد و رژیم روحیه باخته تر و ضعیف تر خواهد شد. هر مهره فاسد و جنایتکاری که رئیس جمهور شود تفاوتی برای مردم ندارند، مردم در اشکال مختلف راه رهایی از کل بساط توحش و بردگی حاکم را جستجو میکند. دولت آینده جمهوری اسلامی، دولتی زیر فشارهای بیشتر مردم خواهد بود و با جامعه ای مواجه خواهد بود که گلوی اش را بیشتر از دولت رئیسی خواهد فشرد.
در سطح بین المللی نیز هم کل حکومت و هم دولت اش زیر فشار بیشتر قرار خواهند گرفت. درست است که دولت های غربی همچنان به مماشاتشان با جمهوری اسلامی ادامه خواهند داد و تا بازگشت مجدد مردم و اعتراضات وسیع علیه حکومت به خیابان به مردم ایران و همه مردم آزادیخواه دنیا دهن کجی کرده و قاتلانی مانند حمید نوری که در دادگاه های بین المللی به جرم جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت محکوم شده یا تروریستی مانند اسدالله اسدی را طی معاملاتی کثیف با جمهوری اسلامی آزاد کردند، اما همین دولتهای مماشات گر از تضعیف جمهوری اسلامی در داخل برای منزوی کردن آن در سطح بین المللی و گرفتن امتیازات باز هم بیشتر از رژیم استفاده میکنند. حمید نوری را آزاد کردند، اما دادگاه او تاریخی و دادگاه به محاکمه کشیدن کل حاکمیت بود و اینبار او و تک تک سران حکومت را بخاطر تمامی جنایاتشان به محاکمه خواهیم کشید.
جمهوری اسلامی هر قدر هم با ادامه سیاستها و اقدامات گروگانگیرانه و باجگیری در سایه مماشاتهای دولتهای غربی ادعای اقتدار و قدرتمندی کند، در میدان جنگ واقعی با مردم و انقلاب مردم شکست خواهد خورد و زمان زیادی تا سرنگون اش نخواهد داشت.