مندرج در ژورنال شماره ۷۶۷ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
مسعود پزشکیان در “مناظره” کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری گفت: “فرهنگ را روحانیت، مساجد، و کسانی که ادعای دینداری دارند درست میکنند.” از سوی دیگر نماینده استان خراسان رضوی در مجلس خبرگان گفت: “نظام ما مبتنی بر آرای مردم است و بیعتکردن و رأیدادن واجب است.” او افزود: “حمایت مردم از ولیفقیه واجب شرعی و عقلی است.”
اینها فقط چند نمونه از هذیانگویی دانهدرشتهای حکومتی در جریان نمایش “انتخاباتی” است. رقتآور و کسلکننده. اما در پسزمینه تمامی این اظهارنظرها، اضطرابها و تشویشهای بی حد و حسابی دیده میشود که حاکی از سستی پایههای طبقه حاکم و رژیم اسلامی و حضور بیوقفه انقلاب “زن زندگی آزادی” در تمامی عرصهها اجتماعی در ایران است.
کمتر کسی در میان حکام اسلامی در این اوضاع آشفته به فکر جمعکردن رأی مردم است. چون خود رژیمیها بیشتر از هر کسی در ایران از حال نزار حکومتشان و تنفر مردم خبر دارند. پیش از “مناظرات” تلویزیونیشان نماز جماعت میخوانند و بعد از آن در وصف روحانیت و رهبرشان بالای منبر میروند که مردم را بیشازپیش در مقابل حکومت قرار میدهد. اوضاع آنچنان قاراشمیش شده که معلوم نیست کدامیکی از پادوهای رهبر بیشتر از پنج نفر بقیه به خامنهای و روحانیت “ارادت” بیشتر دارند.
برای مردم؛ اما مسئله نه انتخابات که کل حکومت الله و دمودستگاه مافیای اسلامی است. میدانند که انتخاب بد و بدتری وجود ندارد. آنچه در حال وقوع است، از سویی انتصاب نکبتی از بین نکبتها از طرف بیت رهبری است و از سوی دیگر عزم و آمادگی مردم برای ساقط کردن حکومت و دخالت در عرصه قدرت.
سازمانیابی و متشکل شدن مردم به اشکال مختلف، از تشکلهای کارگری و دانشجویی گرفته تا تشکلهای شورایی در میان بخشهای مختلف مردم و اعتراض متحدانه و متشکل مردم مؤثرترین راه برای مقابله با رژیم اسلامی و فراهمکردن شرایط ضربه نهایی و حاکم شدن بر زندگی خودشان است.