سرگیجه بنزینی حکومت- مهران محبی

کارگر کمونیست ۸۴۷

هنوز دو هفته از تأیید صلاحیت نمایشی وزرای دولت چهاردهم نگذشته، پزشکیان اولین طرح ریاضت معیشتی اش برای تحمیل بر مردم را آشکار کرد.

دولت پزشکیان خیلی سریع اقدام به علنی کردن اولین طرح از پیش بسته شده در جلسات سران و مقامات رده بالای حکومتی و سرداران سپاه که در حضور خامنه ای و با تأیید و تأکید او انجام گرفته، کرد . او  همچنانکه در سخنرانی های قبل از انتخابات ریاست جمهوری خامنه ای و نمایشات کاندیداها و نمایش روز تحلیف اش و سپس در ابلاغ پیام های تعجیلی خامنه ای در روز رأی اعتماد به وزاری کابینه خود، به خاطر مجموعه شرایط ویژه و بحران های پیرامونی اش، مجموعه ای از برنامه های از پیش تعیین شده را در جلسات پیش از شروع به کار رسمی دولت ابلاغ و حتی در دستور اجرا گذاشت.  

همان وقت که خامنه ای به گماشتگان مجلس اسلامی هشدار و دستور همراهی مطلق با دولت (مخالفت نکردن با وزرای پیشنهادی) می داد و پزشکیان در روز رأی اعتماد از خطیر بودن اوضاع و ضرورت رأی اعتماد دادن و قال قضیه کردن را گوشزد می کرد و صراحتا گفت که رأیتان را بدهید تا ما برویم و دولت را تشکیل بدهیم، قابل فهم و قابل پیش بینی بود که برنامه هائی از قبل برای پزشکیان چیده شده و سریعا و بدون فوت وقت باید عملیاتی گردند.

افزایش قیمت بنزین فقط یکی از طرح های مقابله با مردم است که باید سریعا اجراء شود و حالا که صحبت آن توسط پزشکیان مطرح شده است، از همین ابتدا اختلاف نظرات و تناقض گوئی ها در میان سران حکومت به خاطر ترس و نگرانی از عواقب آن شدت یافته و به قول عارف معاون اول پزشکیان تبدیل به سرگیجه بنزین شده است.

پزشکیان می گوید: “منطقی نیست که بنزین 50 دلاری بخریم و با سوبسید به مردم بفروشیم در حالیکه پول خرید غذا و دارو را نداریم”. و در مقابل او عارف ابراز نگرانی از تبعات اجتماعی افزایش قیمت بنزین می کند و همتی وزیر اقتصاد آشکارا با اجرائی کردن این افزایش قیمت به خاطر تبعات تورمی مخالفت می کند و توضیح می دهد که افزایش قیمت بنزین تورم زا است و جامعه توان تحمل آن را ندارد.

سران حکومت براستی در رابطه با افزایش قیمت بنزین سرگیجه گرفته و نمی دانند چکار کنند. از یک طرف از نظر درآمدی به بن بست خورده اند و توان تأمین هزینه های تنش طلبانه و ماجراجوئی های منطقه ای ندارند و در تأمین امور مربوط به داخلشان هم ناتوان و بی پول هستند. از طرفی اگر به طور اساسی تر و عمیق تری از طریق افزایش قیمت فراورده های نفتی و انرژی دست در جیب مردم نکنند، توان حکومت داری و بقاء خود را از دست خواهند داد و از طرف دیگر جامعه ای در برابرشان ایستاده که پر از خشم و تنفر نسبت به کل حکومتشان است و روزانه ده ها اعتراض و اعتصاب پراکنده و سراسری به گرانی، دستمزد پائین و کمبود یا نبود امکانات رفاهی و درمانی و غیره در آن جریان می گیرد.

جمهوری اسلامی شدیدا احتیاج به سرکیسه کردن مردم دارد و مردم وسیعا و عمیقا در میدان مبارزه برای دفاع از معیشت و نهایتا کوتاه کردن دست چپاولگران اسلامی از سر خود حضور دارند. در چنین اوضاعی افزایش قیمت بنزین که نقش کالای معیاری و قیاسی مانند ارز و طلا در قیمت بقیه کالاها دارد و می تواند فورا به افزایش قیمت بقیه کالاها و در نتیجه فوران یکباره اعتراضات توده ای و به خیابان آمدن مردم علیه حکومت منجر شود، به مانند آتش به باروت زدن است و این را سران حکومت به خوبی می دانند.

اما همانطور که خامنه ای در دیدار با هیئت دولت به مناسبت هفته دولت اعتراف کرد که هم وقت کمی دارند و هم پول کمی دارند، حکومت چاره ای ندارد جز اقدام به چنین ریسک خطرناکی و از مدتها قبل خود را (به زعم عارف) برای مواجهه با تبعات اجتماعی افزایش قیمت بنزین آماده کرده است.

خامنه ای در دیدار با هیئت دولت می گوید: “ما وقت کمی داریم و پول کمی داریم و کارهای زیادی هم داریم تا انجام دهیم”. او که با پیش کشیدن بحث های همیشگی و نمایشی و عوامفریبانه کاهش تورم و رسیدگی به زیرساخت های اقتصادی از وقت تنگی و بی پولی حرف زد، در واقع از وقت تنگی و افلاس نظام در این اوضاع فوق العاده بحرانی پرده برداشت.

جمهوری اسلامی وقت کمی برای بقاء دارد و از نظر مالی و پولی که تنها امکان برای بقای اش است به تنگدستی و درماندگی رسیده است. به خاطر همین راه نجاتی ندارد و هر اقدامی برای دستبرد زدن به جیب مردم و افزایش ناگهانی قیمت کالائی مانند بنزین که سفره ده ها میلیون نفر را یکباره و به طور شوک آور کوچک تر و بی رونق تر خواهد کرد، تبدیل به یک انفجار توده ای خواهد شد که ممکن است کارش را یک سره کند.

این خطر را در ابراز نگرانی های برخی از سران رژیم نسبت به تبعات افزایش قیمت بنزین که خیزش آبان 98 را یادآوری می کنند، می شود فهمید که وحشتشان این بار با توجه به اینکه مردم یک انقلاب را دو سال پیش شروع کرده و همچنان زنده و رو به جلو در اشکال اعتراضات بی وقفه و رو به اعتلا و سراسری شدن گام بر می دارد و قدرت می گیرد، فراتر از مواجه شدن با خیزشی در حد آبان 98 است و خطر سرنگونی را پیش رو می بینند.

از اینرو آنطور که از صحبت های سران جمهوری اسلامی مشهود است، حکومت می خواهد با اتکاء به ماشین سرکوب اش، افزایش قیمت بنزین را عملیاتی کند و به نظر می رسد که ماشین سرکوب و کشتارش را آماده مقابله با مردم کرده است.

اما شکست خواهد خورد و با هر میزان از تجهیز و آماده سازی دستگاه های سرکوبگرش برای مقابله با مردم اگر سرنگون نشود، سرنگونی اش شتاب خواهد گرفت.

اینرا هم بخوانید

بیچاره ترین رئیس جمهور! مهران محبی

موقعیت پزشکیان به عنوان رئیس جمهور حکومت اسلامی بسیار رقت بار است. تا حالا هیچ …