امسال هفتصد و نود هزار دانش آموز از تحصیل محروم شدند! مهران محبی

کارگر کمونیست ۸۵۰

در تازه ترین اخبار مربوط به بازگشائی مدارس در سال جدید از بازگشت ۱۶ میلیون دانش آموز به مدارس و غیبت ۷۹۰ هزار دانش آموز خبر داده می شود.

طبق خبر اعلام شده توسط محمد علوی تبار معاون سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، ۸۹۰ هزار دانش آموز هنوز کتاب های درسی خود را سفارش نداده اند که از این تعداد ۱۰۰ هزار در مدارس ثبت نام کرده اما کتاب درسی خود را سفارش نداده اند و ۷۹۰ هزار دانش آموز اصلا در مدارس ثبت نام نکرده اند.

در همین اخبار آمده است که در سال تحصیلی جدید ۱۷۶ هزار معلم کمبود وجود دارد که ۹۳ هزار نفر از طریق آزمون استخدامی فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان و معلمان خرید خدمت شده و بقیه کمبود از طریق اضافه تدریس (اضافه کاری) معلمان شاغل و بازنشسته جبران خواهد شد.

این آمار اضافه می کند که 5/2 درصد از دانش آموزان ابتدائی و ۸ درصد از کلاس اولی ها امسال ثبت نام نکرده اند.

واضح است که مجموع دانش آموزان بازمانده از تحصیل (به زعم علوی تبار، غایبین) در این آمار دانش آموزانی هستند که تا امسال با وجود مشکلات فراوان اقتصادی و مادی خانواده هایشان امکان ورود به مدارس یا ادامه حضور در کلاس های درس را داشته و در آمار بازماندگان از تحصیل سال های گذشته نبوده اند و این ۷۹۰هزار دانش آموز، امسال به آمارهای قبلی اضافه شده اند.

چندی پیش نایب رئیس کمیسیون آموزشی مجلس اعلام کرده بود که حدود یک میلیون از کودکان زیر ۱۲ سال بیسواد مطلق(هرگز به مدرسه راه نیافته) هستند و ۲۷۹ هزار نفر هم به خاطر مشکلات مالی ترک تحصیل کرده اند.

این آمارها توسط مسؤلان حکومتی و به طور رسمی انتشار یافته اند و همه می دانند که مانند هر آمار دیگر حکومتی فقط بخشی از واقعیت را منعکس می کنند. در این آمار علاوه بر دستکاری شدن آمار واقعی برای کم نشان دادن ابعاد وسیع بیسوادی و بازماندن از تحصیل دانش آموزانی که طبق قوانین ضد انسانی و ضد کودک جمهوری اسلامی می توانند برای حضور در مدارس ثبت نام کنند، صدها هزار و شاید میلیون ها کودک و نوجوان بی شناسنامه در مناطقی مانند سیستان و بلوچستان و فرزندان مهاجرین افغانستانی مشمول برخورداری از حق تحصیل نمی شوند و در آمار رسمی به حساب نمی آیند.

علوی تبار علت به زعم خودش غیبت کردن ۷۹۰ هزار دانش آموز و حضور نیافتن آنها در کلاس های درس امسال را ممانعت برخی مدارس دولتی عادی برای ثبت نام از دانش آموزان با نمرات ضعیف یا عدم ثبت نام به بهانه نداشتن جا عنوان کرده است!

این هم نمونه ای دیگر از بی حد و حصری وقاحت مقامات و عوامل جمهوری اسلامی است. فقط مهره های وقیح حکومتی ظرفیت و خاصیت پوشاندن یک وقاحت را با وقاحتی دیگر دارند. می گوید علت ثبت نام نکردن ۷۹۰ هزار دانش آموز، ممانعت مدارس دولتی به خاطر نمرات ضعیف دانش آموزان بوده است! اما همین مهره وقیح و کثیف خودش به عدم ورود ۸ درصد از دانش آموزان کلاس اولی به مدرسه صحبت می کند که هنوز درس را شروع نکرده و هیچ نمره ای نگرفته اند.

 بگذارید لحظه ای خود را در مقام نا آشنا با این دروغگوئی های حکومتی قرار دهیم تا این سؤال را از این دزدان و چپاولگران بپرسیم که مدارس دولتی که با هزینه عمومی اداره می شوند با چه حقی می توانند دانش آموز را با فرض اینکه نمره ضعیف دارد، از ادامه تحصیل منع کند؟

چرا اعتراف نمی کنند که برخی مدیران دزد و چاپلوس در بعضی مدارس دولتی بابت ثبت نام از والدین دانش آموزان درخواست مبالغی به عنوان شهریه و کمک به مدرسه و غیره می کنند و به خاطر عدم توان مالی والدین در پرداخت آن مبالغ، دانش آموزان از تحصیل باز می مانند؟ چرا نمی پذیرند که بخاطر ناتوانی والدین در تأمین هزینه های تحصیلی که سال به سال سنگین تر می شوند، دانش آموزان از حق تحصیل محروم می شوند؟ و چرا مسؤلیت تحمیل فقر و نداری و گرانی بر اکثریت مردم را بر عهده نمی گیرند که باعث عدم ورود به مدرسه و ترک تحصیل میلیون ها کودک شده و به جای حضور در کلاس های درس و بهره مند شدن از علم و دانش راهی بازار بی رحم کارهای زیر زمینی شده و به عنوان کودکان کار مورد سؤاستفاده کارفرمایان قرار می گیرند و  یا گرفتار در دام های باندهای مواد مخدر و انواع بزهکاری ها می شوند؟

اما مردم می دانند که چرا فرزندانشان از تحصیل محروم می شوند. می بینند که چه هزینه های سرسام آوری برای ارگان ها و نهادهای سرکوبگر نظامی و تحمیق کننده و خرافی مذهبی صرف می شود و در کنار آن ها چه پول هائی مانند آنچه از طریق شرکت “چای دبش” دزدیده شد، سالانه دزدیده می شوند.

 یک چهارم کل بودجه سال ۱۴۰۳ معادل ۷۲۲ هزار میلیارد تومان به نیروهای مسلح شامل ارتش، سپاه و نیروی انتظامی تعلق گرفته و سهم نهادهای مذهبی و فرهنگی اسلامی و حوزه های علمیه از بودجه ۶۷ هزار میلیارد تومان بوده است. بودجه قوه قضائیه ۸۵ هزار میلیارد تومان و هزینه نمایش تبلیغاتی مذهبی اربعین ۱۲ هزار میلیارد تومان بوده که صرف تسهیلات و پر کردن شکم زائرین و سینه چاکان اربعین شده است. همچنین مجموعا برای ارگان ها، نهادها و دستگاه های ضد مردمی و فراتر از آن ضد بشری بیش از ۹۰۰ هزار میلیارد تومان از بودجه و از ثروت عمومی و اجتماعی صرف می شود. در حالیکه برای آموزش و پرورش که به عموم مردم مربوط می شود و دولت مؤظف به تأمین امکانات آموزشی برای همه کودکان و نوجوانان تا پایان دبیرستان است، فقط ۲۷۸ هزار میلیارد تومان از بودجه سهم دریافت می کند.

همه این واقعیات را مردم می بینند و می دانند که علت فقر و نداری گسترده در جامعه دزدی های هزاران میلیارد تومانی حکومتی و بودجه های هزاران ترلیونی ای هستند که به دستگاه های سرکوب و پرورش تروریسم و آخوند اختصاص داده می شوند. شعار ” فقر، فساد، تورم، بلای جان مردم” در تجمعات هفته ای بازنشستگان بر گرفته از همین واقعیات است که جامعه به آن واقف و آگاه شده اند.

اما مردم راه خلاصی خود از نکبت و فقر و نداری را نیز یافته اند. انقلاب با شعار “زن، زندگی، آزادی” تنها راهی است که جامعه در برابر خود دیده و از دو سال پیش در دستور کار فوری برای پایان دادن به عمر حکومت اسلامی و پایان دادن به همه ناهنجاری ها، مشکلات و معضلات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و برپائی جامعه ای آزاد و برابر قرار داده است.

شعار ” فقر، فساد، گرونی، میریم تا سرنگونی”، از جمله شعارهای اساسی و عمومی مردم در انقلاب “زن، زندگی، آزادی” برای پایان دادن به همه ناکامی ها و مشکلات اقتصادی و معیشتی تحمیل شده بر جامعه بود و باید مجددا و با قدرت بیشتر و گسترده تر سر داده شود.

شرط اول ایجاد دنیای شاد و مسرور برای کودکان، دنیائی که همه کودکان در آن به جای پرسه زدن در مکان های تخلیه زباله و زیر و رو کردن سطل های زباله یا کار در کارگاه های مخوف و گرفتار شدن در دام های فراوان و آسیب دیدن های روحی و جسمی، در کلاس های درس حاضر باشند و فنون زندگی سالم و انسانی را فرا بگیرند، سرنگونی جمهوری اسلامی است.

جمهوری اسلامی باید سرنگون شود و این وظیفه فوری همه ما مردم خواهان آزادی و خوشبختی است.

اینرا هم بخوانید

قاآنی، مانده روی دست حکومت- مهران محبی

بعد از ده روز از ناپدیدشدن اسماعیل قاآنی فرمانده سپاه قدس و جانشین قاسم سلیمانی …