مندرج در ژورنال شماره ۸۵۴ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
“دو مقام ارشد امنیتی” جمهوری اسلامی به رویترز گفتند از زمان حمله هفته گذشته اسرائیل به حومه بیروت، از اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، هیچ خبری نیست”. قاآنی به دنبال به هلاکت رسیدن حسن نصرالله، به لبنان سفر کرده بود.
چه کسی فکرش را میکرد که ناپدیدشدن فردی چون قاآنی و بیخبری از وضعیت او تا این اندازه فکر مردم ایران را به خودش مشغول کند؟ همه منتظرند بدانند فرمانده سپاه قدس چه سرنوشتی پیدا کرده است. قاآنی و نصرالله و هنیه و لیست بلندبالایی از دیگر تروریستهای اسلامی هر چه بیشتر به هلاکت برسند بر شادی مردم ایران میافزایند. نهتنها مردم ایران که کل مردم منطقه و جهان از نبود چنین جانیان خونخواری نفس راحتتری میکشند. مردم میخواهند مطمئن شوند قاآنی نیز به هلاکت رسیده است تا جشن شادی بر پا کنند. دلیل انتظار را باید اینجا جستجو کرد.
گفته میشود قاآنی در سفرش به لبنان بعد از مرگ نصرالله قرار بود به کمک جانشین احتمالی رهبر جدید سازمان تروریستی حزبالله بشتابد، اما از همان روز ورودش همراه با سید هاشم صفیالدین محو شده است. جمهوری اسلامی هر چه بیشتر سعی میکند دراینرابطه اظهارنظر رسمی نکند بر میل بیشتر مردم برای یافتن حقیقت بیش از اندازه میافزاید. شاید همچون هلاکت هنیه و نصرالله برای پخش شیرینی در خیابانها و در جمعهای دوستانه لحظهشماری میکنند.
ما مردم، سپاه پاسداران و همه انواع نیروهای نظامی و انتظامی و لباسشخصی و وزارت اطلاعات و دیگر سرکوبگران را دشمن شماره یک خود میدانیم. این نیروی مسلح جمهوری اسلامی است که مانع از سرنگونی رژیم تا این لحظه شده است. این رژیم مطلقاً مشروعیتی در میان مردم ندارد و تنها با شلیک بهسوی مردم؛ به بند کشیدن مبارزین؛ اعدام زندانیان سیاسی و دیگر زندانیان عادی سرپا ایستاده است. در چنین شرایطی هر تک خبری که حامل مرگ این جانیان باشد نویددهنده شکنندگی بیشتر رژیم در برابر مردم است. ایران مظهر اعتصابات و اعتراضات و تجمعات روزانه است و مقابله حکومت با این معترضان بر دوش نیروهای مسلح رژیم اسلامی سنگینی میکند. هلاکت این اوباش مسلح روحیهها را برای گسترش مبارزه بالاتر می برد و باعث تضعیف روحیه سرکوبگران میشود.