همیشه گفته ایم که همانقدر که رژیم اسلامی و خامنه ایش نماینده مرده ایران هستند، نتانیاهو و دولت دست راستی اسرائیل هم نماینده مردم اسرائیل هستند. دو طرف مکمل همدیگر بوده و به نیازهای همدیگر پاسخ می دهند. از یک طرف رژیم اسلامی و نیابتی هایش مثل حماس و حزب الله خواهان به دریا ریختن و نابودی اسرائیل بوده و کشور اسرائیل را به رسمیت نمی شناسند، و از طرف دیگر دولت دست راستی اسرائیل نیز خواهان و مشغول پاکسازی قومی فلسطینیان است. که این هر دو غیر ممکن اند. این پدیده، با به حساب آوردن اسلامیون اوان تشکیل دولت اسرائیل، بیش از ۷۰ سال سابقه داشته. راه حل به نظر من طرح دو دولت مستقل فلسطین و اسرائیل می باشد که قبلا هم از دو طرف پذیرفته شده بود ولی از طرف راستهای افراطی در هر دو طرف سنگ اندازی و با آن مخالفت شد.
جنگ ادامه سیاست به طریقی دیگر بوده و جنگ احتمالی جمهوری اسلامی و دولت دست راستی نتانیاهو نیز در چهارچوب همین قاعده قرار می گیرد. دولت آمریکا، بعنوان هیات حاکمه ای که تاثیر زیادی روی سیاستهای دولت اسرائیل دارد، هیچ وقت خواهان سرنگونی رژیم اسلامی نبوده بلکه خواهان رام شدن آن بوده و هنوز هم هست. کابینه های مختلف اسرائیل نیز خواهان رام شدن رژیم اسلامی بودند و حتی نتانیاهو نیز سیاستش تا همین اواخر چنین بود. ولی با حمله حماس در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ و ادامه آن به نظر می رسد که این جهتگیری تغییر کرده است. البته هنوز هم اگر بتوانند رژیم اسلامی را رام کرده که دست از آمریکاستیزی برداشته و به مزدوران و نیابتی های حوثی و حزب اللهی و … خود سلاح ندهد، و خواهان نابودی اسرائیل نباشد، با آن کاری ندارند. نه دولت آمریکا و نه اسرائیل هیچ کدام دلسوز مردم ایران نبوده و وقعی هم به زیر پا گذاشتن موارد متعدد حقوق بشر توسط رژیم اسلامی، جنایات رژیم در داخل، سرکوب انقلاب زن، زندگی، آزادی و … نگذاشته و همه را حاضرند چشم پوشی کرده و برای ادامه حفظ رژیم بکوشند.
اما نتانیاهو ظاهرا دارد به نتیجه جدیدی می رسد. رژیم ایران با اینکه مرز مشترکی با اسرائیل ندارد تنها رژیمی هست که صدها موشک رسما از ایران به خاک اسرائیل شلیک کرده و در صورت مسلح شدن به سلاح های هسته ای هم آنها را بی نصیب نخواهد گذاشت و سیاست به دریا ریختن اسرائیل جدی است و عوض نشده است! و باید کاری دیگر و سیاستی دیگر را در پیش گیرد.
هر جنگی جز ویرانی و کشتار و خرابی به بار نیاورده و نخواهد آورد. هر انسان شریف و آزادیخواهی باید مخالف جنگ باشد. ولی آیا جنگ ها را مردم و انسانهای آزادیخواه شروع می کنند؟ یا دولت ها به خاطر منافع سیاسی و طبقاتی خودشان؟ دولت اسرائیل قرار نیست چگونگی و شروع جنگش را نه تنها با ما مخالفین رژیم اسلامی، که حتی با مردم خودش نیز مشورت کند! بنابراین اگر جنگی در بگیرید ما فقط با مخالفت با جنگ، اعلام مواضع و یا اینکه جنگ بد است و … نباید اکتفا کنیم و باید به عنوان انسان ها و افراد و احزاب مسئول و جدی برخوردی مسئولانه داشته باشیم.
شعار “نه به جنگ” به تنهائی عملا در خدمت رژیم اسلامی خواهد بود. چون رژیم اسلامی هم با اینکه مقصر اصلی این جنگ هست خواهان نه به جنگ، به شیوه ای که اسرائیل و همپیمانانش در نظر دارند، هست. برخی شعار “نه به جنگ و نه به جمهوری اسلامی” را مطرح می کنند که البته یک گام جلوتر است. ولی به هیچ وجه کافی نیست. مردم ایران در میانه انقلابی هستند که بیش از دو سال است شروع شده و تا این انقلاب به سرانجام و پیروزی نرسد، با رژیم جنگ افروزی سر و کار دارند که باز هم جنگ خواهد آفرید. بنابراین جنگ اصلی مردم ایران با این رژیم هست. برخی، مثل حامد اسماعیلیون، در این جنگ احتمالی یک گام فراتر رفته و مسئولانه شعار “نه به جنگ، نه به جمهوری اسلامی و زنده باد انقلاب” را سرلوحه سیاست خود کرده و راه سوم را انتخاب کرده اند و می گویند “راه سوم از انقلاب می گذرد”.
من می خواهم یک گام از این هم فراتر بروم، و بگویم “سرنگون باد حکومت جنگ افروز جمهوری اسلامی” و با اینکه سالهاست مبارزه مسلحانه را کنار گذاشته و مبلغ آن نیستم ولی می گویم”تمام تفنگ ها به سمت رژیم اسلامی”. سرنگونی رژیم دست راستی اسرائیل کار مردم اسرائیل هست، نه مردم ایران. سرنگونی رژیم اسلامی هم کار ما مردم ایران و انقلاب زن زندگی آزادی. لنین در جنگ اول جهانی با سیاست درست و انقلابی “تمام تفنگها به سمت دولت خودی” توانست انقلاب روسیه را پیروز کند و دولت موقت خواهان ادامه جنگ را نیز سرنگون کرد. تازه با هیچ معیاری هم نمی توان دولت کرنسکی را با رژیم جنایت پیشه مقایسه کرد. خیلیها هم به آن توهم داشتند که دولتی دمکرات است و از میهن دفاع می کند.
از طرف دیگر دولت آلمان در آن زمان بخشی از خاک روسیه را اشغال کرده بود و در بمباران ها نیز مردم عادی را می کشت و دولتی اشغالگر به حساب می آمد. در صورتیکه دولت اسرائیل در حد اطلاعات تاکنونی قرار نیست و نمی تواند به ایران لشکرکشی و یا خاک ایران را اشغال کند. نتانیاهو تمایلی هم ندارد مانند صدام مورد تنفر مردم ایران قرار گیرد. و ظاهرا پیام دوستی هم به ملت ایران داده است. بنابراین “تمام تفنگ ها به سمت دولت خودی” یک بار دیگر در تاریخ می تواند مثبت و عملی گردد.
امیدواریم جنگی در نگیرد ولی اگر چنین شد با من و شما مشورت نخواهد شد و از دست ما نیز خارج است. در چنین شرایطی مهمترین کاری که می توان انجام داد متحد و یکپارچه باید رژیم تضعیف شده را ضعیف تر و انقلاب زن زندگی آزادی را با تشویق، تقویت، و شهامت و شجاعت مردم برای شعله ور کردن دوباره انقلاب زن زندگی آزادی در دستور گذاشت.
البته نیروها و دولتهای ارتجاعی و دست راستی، گرچه با رژیم اسلامی دوست نیستند، اما خواهان انقلاب نبوده و نیستند و بیشتر به دنبال کودتا و رژیم چنج از بالا هستند تا منافع سیاسی و طبقاتی خود را حفظ کنند. اگر فاکتور مردم وارد این اتفاقات بشود، اینها خودشان را بازنده این فرصت می دانند.
انقلاب تنها راه باقی مانده برای مردم است. جنگی در پیش باشد و یا نباشد وظیفه ما سرنگونی انقلابی رژیم هست.
“سرنگون باد حکومت جنگ افروز جمهوری اسلامی”