کارگر کمونیست ۸۵۹
کارگر کارگاهی- حمید دائمی
در گیر و دار سونامی گرانی و بحران های اقتصادی و اجتماعی تحمیلی از سوی حاکمیت، جایی که برای ما مزدبگیران فرصت کمر صاف کردن از زیر بار افزایش لحظه ای هزینه زیستن باقی نمانده، افاضات وزیر شارلاتان کار، استخوانی لای زخم های ماست، که با هیچ مرحمی بجر سرنگون کردن کل بساط این شیادان غارتگردرمان نمی شود.
میدری، وزیر دزدان کار و رفاه اجتماعی در گفت و گوی اخیر خود مدعی شد: “۵۰ درصد کسری بودجه در سال ۱۴۰۳ که باعث تورم ۴۰ درصدی شده به خاطر کمک دولت به صندوقهای بازنشستگی است”. جالب اینکه چندی پیش مهدی کرباسیان ، مدیرعامل اسبق سازمان تامین اجتماعی اعتراف کرده بود که: “دخالت دولت و سلیقه وزرای مختلف و نمایندگان مجلس (بخوانید دزدی و دست کجی) مهمترین عامل بروز مشکلات در حوزه بازنشستگی و تامین اجتماعی است”. (خبرگزاری ایسنا- مرداد 1403)
برای ما کارگران این موضوع- کسری بودجه- و علت تورم کاملا روشن است. میدری و همه اعوان و انصارش، با هزار ترفند و حیله قادر به پاک کردن سوابق و رد دزدی های کلان؛ از صندوقی که متعلق به ما کارگران و زحمتکشان است، نیستند. ما بارها در بیانیه ها و شعارهای مان در خیابان گفته ایم: “صندوق را غارت کردند، ما را بیچاره کردند” و با طرح این شعار “کشور پردرآمد مسئول بی لیاقت چه بر سر تو آورد؟!”، متهمان و مسببین اصلی فلاکت جامعه را نشان دادیم.
به این افاضات وزیر دزدان کار و ثروت جامعه دقت کنید! “سن بازنشستگی در بسیاری از کشورها باید ۶۰ سال سن با ۴۰ سال کار باشد تا مستمری بالایی دریافت کند، اما در ایران افراد با ۲۰ تا ۲۵ سال سابقه کار بازنشسته شدهاند”. دغدغه این مقام نو رسیده در هیئت وزرای غارت پیشه را از لابلای کلمات می توان مشاهده کرد. همه حسرت و تأسف این جانی از این بابت است که چرا به جای 40 سال کار- که همزمان معادل با ذخیره 40 سال دسترنج در صندوق بازنشستگی است- زود به پایان می رسد. 20 و 25 سال بهره کشی، کفاف هزینه لفت و لیس و “زندگی افسانه ای” کثافات اسلامی را نمی دهد و می بایست 40 سال شود و نزدیک به سنی که دیگر “توان مطالبه حقوق خود را نداشته و پایش لب گور” باشد. همه منطق سرمایه داری را در یک جمله خلاصه کرده است؛ “دوشیدن و استثمار تا آخرین نفس” از انسان هایی که ابزاری برای دفاع – جز نیروی اتحادشان- در مقابل این جانیان ندارند. بعضی از آنها در آرزو و حسرت “ریختن به دریا” و سر به نیست کردن ما حق بازنشستگی بگیران هستند. زهی خیال باطل. “تا حق خود نگیریم، از پا نمی نشینیم”.
اما این دست پیش گرفتن و فرار به جلو وزیر دزدان کار و رفاه اجتماعی به چه معنی است.
با نگاه بیطرفانه به اوضاع امروز ایران می توان دریافت که واهمه وزیر و همه همپالگی هایش چیست!؟ با وجود بی اعتباری کامل رژیم در مقابل قطب تروریستی مقابل؛ بخصوص با بر جا ماندن لاشه پوشالی جریان “محور مقاومت” در منطقه و رنگ باختن حنای تهدید نسبت به اسرائیل و هم پیمانان در سطح بین المللی، و نیز با وجود فشارهای اروپا و آمریکا برای افسار زدن به پوزه وحشی “رهبر دزدان اسلامی” و سر آخر، با ظهور ترومای ترامپ که دست هرچه فاشیست را از پشت بسته، همه و همه در مقابل کابوس در بیداری و هر لحظه ای رژیم، به هیچ می ماند. شیشه عمر رژیم در دستان مصمم کارگران، بازنشستگان، معلمان، پرستاران، کشاورزان، معلولان و خانواده هایشان و در یک کلام زنان و مردانی قرار دارد که با شعار: “تا حق خود نگیریم، از پا نمی نشینیم”؛ زمین را زیر پای غارتگران سوزان کردند.
تجمعات و اعتراضات بازنشستگان در متن هجوم همه جانبه اعتراضات در سراسر جامعه اگر تنها یک پیام داشته باشد؛ آن اینست که “دیکتاتور، به پایان سلام کن”. و مساله از زنگ خطر گذشته است. این ناقوس مرگ رژیمی است که میراثش جز خونریزی و قتل و غارت و جنایت نبوده و نیست. حکمت دست و پا زدن های جانیان ریز و درشتی است که این حقیقت را می دانند و هیچ گاه تا این حد به خط پایان عمر ننگین خود نزدیک نبوده اند.
بر ما کارگران پوشیده نیست که عامل تمامی گرانی ها و تورم طی سال ها رژیم پوسیده ای است که حتی در انتهای عمرش، با وقاحت تمام بدنبال پر کردن جیب خویش است. طی روز های اخیر که دلار از مرز 70 هزار تومان عبور کرده و ریال در کم ارزش ترین نرخ خود قرار دارد، دولت گستاخانه در صدد افزایش قیمت بنزین و دیگر حامل های انرژی است. قیمت آب و برق و گاز از چندی پیش افزایش یافته و هزینه ارتباطات و مخابرات با نرخ دلبخواهی پای مردم حساب می شود. هزینه خدمات از 30 تا 50 درصد- به تناسب موقعیت سکونت- بالا رفته و این افزایش شامل مسکن، حمل و نقل و هزینه بهداشت و درمان هم شده است.
با موج اخیر گرانی ها ، میزان مصرف مواد غذایی مانند نان، روغن، تخم مرغ، لبنیات، سبزیجات، پیاز، سیب زمینی و گوجه فرنگی هم به حداقل رسیده است. گوشت، برنج، مرغ، ماهی، حبوبات و میوه و چند قلم دیگر از مواد غذایی حیاتی، در مسیر خارج شدن از سفره کارگران و مزدبگیران است. خرید قسطی ارزاق و مایحتا معیشتی، نوبر دیگری از باغ جنایات جمهور دزدان اسلامی است که دامنگیر بسیاری از ما کارگران و مزدبگیران شده است.
با دستمزدهای زیر خط فقر که حتی کفاف تأمین غذای معمولی برای بیش از 10 روز یک نفر را هم نمی دهد، اقلامی مانند کفش، لباس مناسب و با کیفیت و بسیاری از لوازم خانگی، سال هاست که از زندگی ما رخت بربسته و تبدیل به “کالاهای لوکس غیر ضروری” شده است. در مقابل فروشگاه های بزرگ و برندهای رنگارنگ غربی در شهرهای بزرگ، پدیداری مراکز فروش کفش و لباس های نیمدار- دست دوم- که معروف به “تاناکورا” شده اند، امکانی را برای حل مشکل پابرهنگی و لختی و بی لباسی برای میلیون ها زحمتکش ناتوان و فقیر فراهم کرده است. همچنین تکثیر بازارچه های هفتگی که توسط کاسبان خرده پا، و عمدتا در آن اجناس بنجل- بی کیفیبت- عرضه می شود، راه زنده ماندن و بقا در “جهنم” سرمایه دزدسالار را میسر کرده است.
جالب تر اینکه با این همه مشکلات و فجایع، دولت تنها به دو کار اهتمام دارد. اولا به انحاء مختلف در تلاش برای شانه خالی کردن از مسئولیت این گرانی ها هستند. آنها تأثیر افزایش قیمت سوخت و انرژی و اخذ مالیات های مستقیم از حقوق ما مزدبگیران و نیز اثرات مالیات غیر مستقیمی که از تولید کنندگان، فروشندگان بر افزایش قیمت ها میگذارد و در نهایت دوباره از ما مصرف کنندگان اخاذی میشود را انکار می کنند. خود را به کوچه “علی چپ” زده و گردن نمی گیرند که این دولا پهنا حساب کردن مالیات بر توزیع کالاهای اساسی یکی از عوامل مهم در گرانی معیشت است. در ثانی با حذف سوبسید کالاهای اساسی، بستر افزایش قیمت و گرانی همه اقلام معیشتی را فراهم می کنند. مهم تر آنکه در جریان تولید یا تجارت کالاهای اساسی هم با دادن رانت به خودی ها و “آقا زاده های” چپاولگر و باز گذاشتن دست آنان در غارت مردم، تنها به فکر منافع خویش هستند.
عامل و بانی اصلی تورم و گرانی و فلاکت عمومی، جانیان حاکم هستند که از “آب” شیرخشک و داروی کودکان و دردمندان هم “کره” می گیرند. ما کارگران و مزدبگیران تنها راه پایان دادن به این دزدی ها و جنایات را با این شعار اعلام می کنیم: “فقر فساد گرونی، میریم تا سرنگونی” و مسیر هم کاملا روشن است:”فقط کف خیابون، بدست میاد حقمون”.
ما کارگران و مزدبگیران سال هاست که جواب وزرایی مثل میدری و امثالهم را داده ایم. برای ما راه نجات با سرنگون کردن رژیم دزدان اسلامی باز خواهد شد. از آغاز انقلاب زن، زندگی، آزادی با فریاد رسا و با منشورهای پیشرو “مطالبات 20 تشکل فعال کارگری، اجتماعی” و “منشور مطالبات زنان” و “میثاق انقلاب” به همه جهانیان اعلام کردیم، رهایی ما از چنگال رژیم دزدسالار سرمایه در ایران، تنها با انقلاب از راه سرنگونی ممکن است و تا آن روز از پا ننشسته و هر روز می جنگیم.
رفقای کارگر و مزدبگیر! زنان و مردان مبارز؛ با اعتراضات و اعتصابات متحد و سراسری سرنگونی رژیمی که عامل تمام بدبختی ها و محرومیت های ماست را سرعت بخشیده و برای پیروزی انقلاب مان و رسیدن به دنیایی بهتر، مبارزه متشکل و متحزب خود را سازمان دهیم.
نه به جنگ و نه به رژیم جنگ افروز دزدان اسلامی
زنده باد انقلاب زن زندگی آزادی
زنده باد حزب کمونیست کارگری