مندرج در ژورنال شماره ۹۱۷ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
دیروز و امروز خبرهای مختلفی از افت انرژی، خاموشیهای مکرر، کمبود مواد سوختی و گرمایشی، افت تولید فولاد و سیمان به واسطه خاموشی برق در صنایع مختلف و غیره در رسانههای ایران گزارش شده است که بیشتر از هر چیزی وضعیت بحرانی اقتصاد رژیم اسلامی را نشان میدهند.
اما کامنتها و اظهار نظرات کار به دستان و حواریون رژیم اسلامی فوقالعاده رقتآور است.
عالموآدم در مورد کهنه بودن زیرساختها و اتلاف برق در شبکه برقرسانی ایران صحبت میکنند ولی خانم معصومه ابتکار که همواره نگران حال رژیم اسلامی است ، یکباره “پلتیک” میزند و وضعیت گرمایش خانهها در اروپا و ایران را مقایسه میکند و میگوید: در بسیاری کشورهای اروپایی سیستم گرمایش مرکزی چند ساعت بیشتر گرمای خانهها را تأمین نمیکند و بقیه ساعات افراد باید لباس گرم بپوشند و در و پنجرهها را ببندند تا دوباره نوبت گرمایش آنها فرابرسد.
واقعاً کسی نیست که به حضرت خانم توضیح مختصری در مورد تفاوت سیستمهای انرژیرسانی در اروپا با رژیم اسلامی بدهد و از ایشان خواهش کند که هر موقع تقی به توقی میخورد فوری یاد مقایسه معالفارقها نیفتد.
ایران یکی از بزرگترین دارندگان منابع گازی دنیاست که حداقل در حال حاضر یکی از سوختهای پاک برای تأمین انرژی است. نبود برق در ایران ارتباط مستقیم با سیاستهای دزدسالارانه رژیمی دارد که همه چیز را به شکل یک مافیای تودرتو اداره میکند و به نیازهای مردم هیچ اهمیتی نمیدهد.
سیاست اقتصادی رژیم را در یککلام میتوان رهاکردن شهروندان در کام فاجعهها و نابسامانیهای اقتصادی تعریف کرد. سیاست دزدسالارانه و رانتی نتیجهای جز این ندارد.
مطالبات جنبشهای اجتماعی جایگاه ویژهای در مقابله با این حملات ضدمردمی و ضد رفاهی رژیم دارد. پرستاران، معلمان، بازنشستگان و کارگران همهوهمه مشترکاً باید در مقابله با این تعرضات بایستند. بهجای قطع برق شاهراهها و به خطر انداختن جان مردم در جادههای عمومی باید رژیم را واداشت که برق اماکن غیرضروری مذهبی، نظامی را خاموش کند و هر چه زودتر با خرید برق از دیگر کشورها وضعیت روشنایی و گرمایشی شهرها و خانهها را به وضعیت قابلقبولی برساند. مبارزه متحدانه برای خواستهای رفاهی و سیاسی تنها راه مقابله با حکومتی است که نفسهای آخر را میکشد.