مندرج در ژورنال شماره ۹۵۳ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
“روز یکشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۳، حکم اعدام برای منوچهر فلاح که در زندان لاکان رشت به سر میبرد، توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب جمهوری اسلامی رشت به ریاست درویش گفتار صادر شده و ساعاتی بعد به دو وکیل او ابلاغ شده است.”
زندان، شکنجه و اعدام همیشه ابزاری برای سرکوب مردم توسط جمهوری اسلامی بوده است و حالا که از همیشه بیشتر تحتفشار است و در مخمصهای مرگبار دستوپا میزند بیشازپیش متوحش گشته است. جمهوری اسلامی اگر یک روز اعدام نکند، فردای آن قطعاً سرنگون میشود و در شرایط فعلی که مشکلات و معضلات متفاوت از سر و روی ایران به واسطه ناکارآمدی رژیم میچکد و مردم با بحرانهایی از قبیل: معیشت به گرو گرفته شده توسط رژیم، نبود کامل آزادی بیان، سیاستهای جنگافروزی رژیم و البته سرکوب همهجانبه رژیم درگیر هستند، جامعه آزاد همیشه مستعدتر است تا علیه این رژیم جنایت اسلامی بلند شود و برای همیشه آن را نابود کند.
از طرفی احکام اعدام که اخیراً به واسطه ترس و استیصال جمهوری اسلامی روبهافزایش بوده، ضرورت مبارزه علیه اعدام، این حکم شنیع ضدانسانی را نشان میدهد. جمهوری اسلامی که خود عامل فلاکت، فقر، فساد و ناامنی است و با اعمال تروریستی در دنیا و البته به یمن مبارزات درخشان مردم داخل ایران از همیشه در تمام دنیا بیآبروتر و منزویتر است، میخواهد با توسل به شکنجه، اعتراف اجباری، زندان و اعدام همچنان در قدرت بماند، اما ما باید با مبارزهایی پیگیر، متشکل و هدفمند علیه حکم قرونوسطایی اعدام نهتنها باعث لغو تمامی احکام اعدام شویم؛ بلکه طومار این رژیم سراسر نکبت و تباهی را یکبار برای همیشه پیچیده و از صحنه روزگار محو کنیم.
صدور حکم اعدام برای منوچهر فلاح که در تمام مراحل دادرسی از حق داشتن وکیل محروم بوده، خود گواهی است بر جنایتکار بودن این رژیم اسلامی.
اعدام قتل عمد حکومتی است که رژیمهای دیکتاتوری و تمامیتخواه برای افزودن به عمر جنایتبارشان مرتکب آن میشوند، فارغ از اینکه با صدور و اجرای هر اعدامی، بهسرعت به سمت سقوط پیش میروند.