مندرج در ژورنال شماره ۹۸۳ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
ترامپ ادعا میکند در نامهای به خامنهای دوراه دررابطهبا برنامه هستهای در مقابل او گذاشته است: مذاکره و توافق یا حمله نظامی! خامنهای هم دیروز در جمع سرانی از حکومت گفت “مذاکره آنها برای حل مسائل نیست. برای تحکم است. در باره امکانات دفاعی کشور، تواناییهای بینالمللی کشور، اون کار را نکنید، فلانکس را نبینید، فلانجا نروید، فلان چیز را تولید نکنید، موشکتان بردش از فلان قدر بیشتر نباشد، مگر کی میتواند اینها را قبول کند؟”
خامنهای در ماههای گذشته بارها پشتکوارو زده است. قبلاً حکم داده بود که “نه جنگ میشود، نه مذاکره میکنیم”. بعداً جفت پزشکیان و ظریف را از پستوی اصلاحطلبان بیرون کشید که میتوانند پای “معامله” بروند؛ اما باید “مراقب” باشند. یکباره معلوم شد مذاکره “هوشمندانه، عاقلانه، شرافتمندانه” نیست! سخنان دیروز او این بار یک پشتکواروی مظلومنمایانه بود. “کی میتواند اینها را قبول کند” یعنی اگر جام زهر پیشنهادی ترامپ خیلی کشنده نباشد میتوان قبول کرد! سخنان نماینده خامنهای در سازمان ملل هم همین فضا را داشت: “اگر هدف از مذاکرات، بررسی نگرانیها در باره هر گونه احتمال نظامی سازی برنامه هستهای ایران باشد، چنین گفتگوهایی ممکن است مورد بررسی قرار گیرد.”
مسئله این است که توافق با شرایط ترامپ یعنی دستکشیدن از رؤیای اتمی شدن، دست شستن از برنامه موشکی و کنارگذاشتن فکر بازسازی پیکر درهمشکسته محور مقاومت اسلامی. حتی لاوورف به نمایندگی از پوتین در سفر به تهران صریحاً گفت که از جمهوری اسلامی انتظار دارند امتیازهای جدی به آمریکا بدهد از جمله دررابطهبا برنامههای موشکی و حضور منطقهای. این یعنی تسلیم حقارت بار و فراموش کردن تقلا برای تبدیل شدن به بازیگر اسلامی قدرتمند در منطقه که در تصور خامنهای میتواند کمکی برای بقای سیاسی حکومت باشد.
اگر خامنهای تسلیم نشود عملاً زمینه را برای گزینه دوم؛ یعنی اقدام نظامی فراهم میکند. اقدامی که ابعاد و آثارش قابلپیشبینی نیست. اما باید تلاش کرد و امیدوار بود قبل از اینکه اوضاع از کنترل خارج شود، مردم جانبهلب رسیده که در کف خیابان با صدای بلند اعلام کردهاند “دشمن ما همینجاست”، جام زهر سقوط را به حلقوم خامنهای و نظامش بریزند.