کیوان جاوید
خبرها در ایران حاکی از این است که در سه ماه نخست سال جاری میلادی، دستکم ۲۳۰ نفر – ۲۲۲ نفر مرد و ۸ نفر زن – در این ایران به دلیل اتهاماتی چون قتل و جرائم مرتبط با مواد مخدر اعدام شدهاند.
اعدامها ابزاری است برای حفظ و گسترش فلاکت اقتصادی و تداوم بقای حکومت اسلامی. اما از دانستن حقیقت تا پیداکردن راه چاره فاصلهای است که باید کشف شود و ابزارهای لازم برای مقابله با این وضعیت بکار گرفته شود. تا همینجا هم جامعه از زندگی و شرافت و کرامت انسانی خود با چنگودندان دفاع کرده است. اگر چنین نبود ما حالا شاهد شرایطی بودیم که هیچ نشانی از تمدن و هویت انسانی در ایران بجا نمانده بود.
جمهوری اسلامی از خشم جامعه آگاه است و عصیانی که بارها زبانه کشیده و همچون انفجار دینامیت جراحاتی سخت و سنگین بر پیکر رژیم وارد کرده است را تجربه کرده است. با این حال مقاومت و مبارزه مردم میتواند و باید یک گام اساسیتر به پیش برود. هنوز یک عزم سراسری که بتواند میلیونها نفر را علیه اعدام به خیابان بیاورد سازمان نیافته است؛ هنوز رژیم اسلامی روی اعدام محکومین به جرایم مواد مخدر و … مانور میدهد؛ هنوز اعدام “هیچ بودگان” و از زندگی ساقط شدگان که اکثریت اعدام شدگان را تشکیل میدهد، باعث نشده است که خیابانها مملو از جمعیت علیه احکام اعدام در ایران شود. همین چرخۀ رو به گسترش اعدام است که پاسدار فلاکت عمومی است. همین طناب دار است که تبدیل به زنجیری سخت و سنگین شده است تا مانع شکل گیری اعتراضات متشکلتر و سراسریتر شود.
جامعه یک تن واحد است که هر کجای آن دچار آسیب شود، همه این پیکر به درد میآید. اگر هویت انسانی زنان پایمال شود، هویت انسانی همه مردم پایمال میشود؛ اگر کارگران در فقر باشند، همه بیکاران و دیگر مزدبگیران در فلاکت خواهند بود؛ اگر…
علیه اعدام در ایران متشکلتر شویم. تشکلها و شبکههای مدنی، فعالین اعتراضات اجتماعی و مبارزین جنبش کارگری یکی شوند. احزاب و سازمانهای سیاسی برنامه مدون و روشنی علیه اعدام تدوین کنند. ایرانیان در خارج کشور بیشتر از این متشکل و سازمانیافته عمل کنند. علیه اعدام در ایران باید سازمانیافته به میدان آمد. این ممکن است.