مینا احدی: ترجمهی متن اصلی مقالهی «گرگی در لباس میش» از سایت hpd.de دربارهی مرگ پاپ فرانسیس:
—مطلبی مهم و افشاگرانه از دوست عزیزم میشاییل اشمیت زالمون
نویسنده: hpd
۲۲ آوریل ۲۰۲۵
با مرگ پاپ آرژانتینی، رهبران جهانی او را «مدافع انسانیت» خواندند. اما میشائیل اشمیت-زالمون، رئیس بنیاد جوردانو برونو، دیدگاه متفاوتی دربارهی دوران پاپی مردی دارد که در ۱۷ دسامبر ۱۹۳۶ در بوئنوس آیرس متولد و در دوشنبهی عید پاک اخیر در واتیکان درگذشت.
hpd: رئیسجمهور آلمان فرانک-والتر اشتاینمایر از پاپ فرانسیس به عنوان «نشانهای درخشان از امید» و «مدافعی باورپذیر برای انسانیت» یاد کرد. نخستوزیر ایتالیا، جورجیا ملونی، او را «چوپانی بزرگ» و دوست دانست. حتی سیاستمدار حزب چپ، یان فن آکن، از او به خاطر انتقادش از نظام سودمحور جامعه تمجید کرد. نظر شما دربارهی پاپ فقید و میراث او چیست؟
اشمیت-زالمون: خورخه ماریو برگولیو بیشک ویژگیهای انسانی مثبتی داشت که در ردههای بالای واتیکان نادر است. او فروتن و شوخطبع بود و از دل محلههای فقیر آرژانتین آمده بود. اما اینها او را مدافع حقوق بشر نمیکند. او خواهان فقر برای همه بود، نه رفاه. آرمانش جامعهای آزاد نبود، بلکه بازگشت به دورانی بود که دین بر همه چیز اولویت داشت. میتوان شعار او را “دوباره مسیحیت را عظیم کنیم” دانست. درواقع او دین را در مناطق فقیر و کمسواد شکوفا میدید. دیدگاهش بهشدت ضدمدرن و واپسگرا بود و نقدش بر سرمایهداری، از موضعی ارتجاعی میآمد، نه انسانی.
hpd: شما در سال ۲۰۱۳ پیشبینی کرده بودید که شاید یک غیراروپایی برای جلوگیری از گرایش گستردهی کاتولیکها به پروتستانهای انجیلی، بهعنوان پاپ انتخاب شود. آیا فرانسیس در این مأموریت موفق بود؟
بله، شاید گزینهای بهتر از او وجود نداشت! او خود را همچون “یکی مثل دیگران” معرفی میکرد. اما برخلاف ظاهرش، بسیار ارتجاعی و انجیلی بود. او نهتنها از تجملات سنتی کلیسا پرهیز کرد، بلکه برنامهی سیاسی انجیلیها را پیش برد. او یکی از بزرگترین مخالفان سقط جنین بود و در برابر حملات به جامعهی دگرباشان، سکوت کرد. وقتی اسقفهای نیجریه خواهان مجازاتهای شدیدتر برای همجنسگرایان شدند، واتیکان اعتراضی نکرد. در واقع، او «مدافع انسانیت» نبود، بلکه چهرهای خوشبرخورد برای پنهان کردن یک ایدئولوژی ضدبشری بود – گرگی در لباس میش.
hpd: این در سال ۲۰۱۵ هم مشهود بود، زمانی که فرانسیس حملهی تروریستی به مجلهی طنز فرانسوی شارلی ابدو را چنین تفسیر کرد…
درست است! چند روز بعد از آن حملهی هولناک، پاپ گفت: «اگر دوستی به مادرم توهین کند، باید منتظر مشت من باشد. این طبیعی است… نباید به باورهای دیگران توهین کرد.» چنین توجیهی برای تروریسم مذهبی باید جامعهی کاتولیک را دچار بحران میکرد. اینکه اکثر رسانهها در گزارشهای خود به این جمله اشارهای نکردند، کوتاهی بزرگ روزنامهنگاری بود.
hpd: با این حال، گروههایی مثل «کلیسای پایین» امیدوار بودند او برای برابری جنسیتی و حقوق دگرباشان تلاش کند. آیا این امیدها از ابتدا بیاساس بود؟
بله. من از همان آغاز پاپی او در ۲۰۱۳ گفتم این امیدها بیاساس هستند. کلیسای کاتولیک هرگز مدافع ارزشهای لیبرال و روشنگری نبوده، و در دورهی پاپ آرژانتینی از ارزشهای اروپایی حتی بیشتر فاصله گرفت. در آمریکا، کاتولیکها زمانی به «لیبرال» بودن متهم بودند، اما امروز، همانها ستون فقرات اتحاد سیاسی-مذهبی ترامپیستها شدهاند. پاپ فرانسیس حتی در واپسین ساعات عمرش، معاون رئیسجمهور آمریکا، جی.دی. ونس – که در سال ۲۰۱۹ به کاتولیسیسم گرویده بود – را به حضور پذیرفت.
hpd: آیندهی کلیسا چه خواهد شد؟ چه کسی جانشین فرانسیس میشود؟
پیشبینی اینکه چه کسی پاپ بعدی میشود، دشوار است. در ۲۰۱۳ مطمئن بودم که پاپ بعدی از آمریکای لاتین خواهد بود. اما حالا احتمال انتخاب پاپی از آسیا یا آفریقا زیاد است – جایی که کلیسا رشد دارد، اما همجنسگرایان و حتی «جادوگران» مورد آزارند. یا شاید کاردینالی آمریکایی انتخاب شود تا از برنامههای ترامپ علیه «پیشداوری ضدمسیحی» حمایت کند. البته ممکن است باز هم یک اروپایی برگزیده شود، اما این تغییر مسیر روند کلی را عوض نمیکند. آیندهی مسیحیت دیگر در اروپا نیست و ما باید آمادهی مواجهه با موجی از دیدگاههای ارتجاعی باشیم. فقط میتوان امید داشت که اروپا همچنان در برابر این فشار ایستادگی کند.