نشریه ژورنال شماره ۱۰۵۸ – فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه
یک شهروند خوزستانی میگوید قطع برق در این استان، باتوجهبه گرمای شدید هوا، فشار مضاعفی بر مردم وارد میکند. شهروندی دیگر نیز از مردم خواست تا در برابر این وضعیت سکوت نکنند و هنگام قطع برق شعار بدهند.
“سکوت نکنیم”. این پیام اساسی و اصلیای هست که باید با همه وجود به آن توجه کرد. وضعیت میتوان در ایران بسیار وخیمتر و بحرانیتر بشود. ممکن است خیلی بیشتر از اینها، بخش بیشتری از مردم در زبالهدانیها دنبال غذا بگردند. ممکن است میلیونها کودک بیشتری در خیابانهای خشن و بیرحم تبدیل به کودکان کار شوند. ممکن است زنان و دختران جوان یا حتی نوجوان و کودکان بیشتری به تنفروشی رو بیاورند. ممکن است داس مرگ مردم بیشتری را از نبود دارو درو کند. بی برقی و بیآبی و بی گازی میتواند و انتظار میرود بیش از این گسترش پیدا کند. اینها اصلاً دور از انتظار نیست.
برای مقابله با این کابوس، این ویرانی و این هیولای مرگ که سایه خوفناکش را در همه جای ایران گسترانیده است باید به این حرف آن شهروند گوش فراداد. “مردم سکوت نکنند”.
طی این چند هفته گذشته نیز ما شاهد اعتراضات و اعتصابات متناوبی در ایران بودیم. اینجا و آنجا مردم به وضع موجود اعتراض دارند و برای اینکه صدایشان شنیده شود در خیابانها حضور به هم میرسانند. اما چرا تا امروز آن تأثیر چشمگیری که انتظارش را داریم مشاهده نشده است. باز هم جواب در سکوت نکنیم نهفته است. اعتراضات باید یکپارچه و بههمپیوسته و عمومیتر باشند. اگر همه کامیونداران در ایران اعتصاب کنند و همزمان معلمان و بازنشستهها و پرستاران عملاً به این اعتراضات نپیوندند، آن نتیجه نهایی که شکستدادن جمهوری اسلامی است حاصل نمیشود.
اگر کارگران در اعتصاب هستند، کل مردم باید از آنها حمایت کنند. اعتصاب هر بخش از کارگران باید به یک حرکت سراسری و عمومی تبدیل شود. همبستگیهای متنوعی در حمایت از اعتصابکنندگان صورت میگیرد. این حمایتها باید به خیابان کشیده شوند تا منجر به دستاوردهای رفاهی شوند. با این حمایتهای عملی و میدانی، میتوان پایان عمر جمهوری اسلامی را فوراً رقم زد. اتحاد همۀ جامعه علیه حکومت اسلامی حیاتی است.