کارگر کمونیست ۸۹۱
تنظیم کننده: کارگر کمونیست
دوشنبه ۱۵ تیر:
– حدود چهارصد نفر از کارگران کارخانه آلومینیوم اراک (ایرالکو) از دو هفته پیش در بخاطر قطع پرداخت پاداش افزایش تولید و سهمیه برنج کارکنان، عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل و نیز اخراج چند تن از همکارانشان در تجمع و اعتراض هستند. این کارگران در این روز نیز بنا بر قرار قبلی دست از کار کشیده و تجمع کردند. در این کارخانه حدود چهار هزار کارگر به کار اشتغال دارند و بخش های مختلف آن به پیمانکاران سپرده شده و فضای کارخانه بشدت اعتراضی و ملتهب است.
یکشنبه ۱۵ تیر:
– نانوایان در یزد، در اقدامی اعتراضی و هماهنگ، با کنار گذاشتن کارتخوان ها، سامانه ی تحمیلی “نانینو” را از کار خود حذف کردند. نانوایان، که زیر فشار افزایش هزینه ها، کمی درآمد، قطع برق و آب، ناسالم بودن آرد تحویلی و… قرار دارند به عملکرد سامانه ی مافیایی “نانینو” اعتراض دارند و حذف آنها یکی از مطالبات اعتراضات گسترده اخیر نانوایان بوده است.
بنا بر خبرها وزارت «جهاد کشاورزی»، چند سالی است از راه تحمیل سامانه ی «نانینو» به نانوایان و کارتی کردن فروش نان، به جیره بندی نان دست زده است. در نتیجه سامانه، خود به ابزاری برای فساد و رانت خواری مدیران دولتی تبدیل شده و از یک سو کار نانوایان را دشوار کرده و از سوی دیگر مردم را به ایستادن درازمدت در صف نان و گاه بی بهره شدن از نان روزانه ی خود دچار ساخته است.
– “انجمن یاری کودکان در معرض خطر” در اعتراض رد مرز کودکان افغانستان بیانیه ای منتشر کرده است. این نهاد مدافع حقوق کودک در بیانیه خود بر توقف فوری روند اخراج کودکان مهاجر و پایان دادن به نفرتپراکنی رسانهای نسبت به افغانستانی های ساکن ایران تاکید کرده اند. تشکلها و نهادهای کارگری و اجتماعی دیگر از جمله سندیکای شرکت واحد اخراج هزاران شهروند افغانستانی ساکن ایران و سیاست فاشیستی حکومت اسلامی در قبال آنها را محکوم کرده است . همچنین ۱۳۰۰ نفر از روزنامهنگاران، سینماگران و فعالین و شهروندان ایرانی و افغانستانی در نامهای به جمهوری اسلامی خواستهاند «به برخورد غیر انسانی با افغانستانیها در ایران فورا پایان دهد و از تمامی شهروندان نیز خواستهاند نسبت به این ظلم آشکار ساکت ننشینند و با روشهای انسانی و اقناعی و حمایتی، این سکوت و بیتفاوتی را که به همدستی و «خواست عمومی و ملی» تعبیر میشود، بشکنند. با این طومار همراهی کنیم و با نهادهای وتشکلهایی که در این رابطه بیانیه داده و اعتراض کرده اند همصدا شویم. با اتحاد مبارزتی سراسری این سیاست فاشیستی حکومت را در هم بشکنیم.
این بیانیه برای روزهای تلخ و ناگواریست که در آن با اشک و آه کودکانی روبهرو هستیم که امیدشان به تحصیل، امنیت و آیندهای روشن در سرزمینی دیگر، ناگهان فرو میریزد. کودکانی که هراسان و نگران، همراه با خانوادههای آوارهشان، ناگزیر به بازگشت به سرزمینی میشوند که از آن گریخته بودند؛ جایی که نه امنیت دارند و نه امید، نه تعلقی به آن احساس میکنند و نه پناهی برای زیستن.
شنبه ۱۴ تیر:
– بنا بر خبرها در هفته اول جنگ ۱۲ روزه، کارگاهها عموماً دورکار بودند . در این شرایط برخی از کارفرمایان بدون درخواست کارگران برای آنان مرخصی بدون حقوق رد کردند و کارگاه را راسا تعطیل کردند. تا مزدی به کارگران پرداخت نکنند. بدین ترتیب خسارت مالی سنگینی بر کارگران در کارگاههای بسیاری از کشور وارد شد. اما کارگران خواستار حق و حقوق خود هستند.
– حدود ۸۰ کارگر فاز ۱۴ پارس جنوبی، تحت استخدام شرکت ایجیسی طی چهار ماه گذشته هیچ حقوقی دریافت نکرده و همچنان در انتظار پرداخت حقوق اسفند ۱۴۰۳ و ماههای فروردین، اردیبهشت و خرداد امسال هستند. حق عیدی سال ۱۴۰۳ این کارگران نیز هنوز پرداخت نشده است. این درحالی است که مدیریت همه آنها را به مرخصی اجباری فرستاده و جوابی هم به کارگران نمیدهد. و زیر فشار اعتراض کارگران مدیریت در این مدت تنها پنج میلیون تومانی به برخی از کارگران پرداخت کرده است. بیمه فروردین ماه کارگران نیز بهتازگی و پس از تأخیر طولانی پرداخت شده و بیمه دو ماه گذشته آنان همچنان معلق است. با آغاز جنگ تحمیلی اخیر، این کارگران بیش از پیش بلاتکلیف شده و به آنان گفته شده که “پس از مشخص شدن وضعیت جنگ، تکلیف شما نیز مشخص خواهد شد.” این شرایط، نگرانیها درباره امنیت شغلی و معیشتی کارگران این پروژه مهم صنعتی را افزایش داده است.
جمعه ۱۳ تیر :
– چهارده گروه و تشکل از فعالان حوزه حقوق کودک طی بیانیه ای حمایت خود را از امیر حسین میربهاری فعال دفاع از حقوق کودک که هم اکنون در زندان است اعلام داشتند. در بخشی از این بیانیه چنین آمده است:” با نگرانی عمیق نسبت به بازداشت امیرحسین میربهاری، فعال پرتلاش و شناختهشده حقوق کودک، خواستار آزادی فوری او هستیم.
امیرحسین میربهاری، از بنیانگذاران جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان، سالها از عمر خود را وقف دفاع از حقوق کودک، بهویژه کودکان کار و محروم، کرده است. او با حضور داوطلبانه در مناطق کمبرخوردار تهران، در کنار کودکانی قرار گرفته که از حق آموزش، امنیت و بازی محروم بودهاند. حضور مؤثر و انسانی او، نه تنها آموزش، بلکه امید و اعتماد را برای بسیاری از کودکان به همراه داشته است.”.
نهادهای امضا کننده این بیانیه عبارتند ز: انجمن پرنده درخت کوچک، انجمن حمایت از حقوق کودکان، انجمن حمایت از کودکان کار، انجمن یاری کودکان در معرض خطر، جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان، گروه تلاشگران یاری همدل ، گروه فرهنگی اجتماعی کیانا، موسسه انسان دشواری وظیفه، موسسه بهشت اندیشههای کودکان، موسسه درخت کوچک زندگی، موسسه مهروماه، موسسه ندای ماندگار دروازه غار، موسسه نوید زندگی کوشا ، موسسه یاریگرانکودکانکار پویا
امیر حسین میربهاری از اول تیرماه در زندان است. او باید فورا و بدون قید و شرط آزاد شود.
– جمهوری اسلامی به بهانه جنگ چماق جاسوسی بر روی سر مردم گرفته و بر سرکوبگریهایش شدت داده است. در همین راستا سیسل کولر و ژاک پاری دو معلم زندانی فرانسوی که بیش از سه سال است بار دیگر به ا جاسوسی در زندانند به “جاسوسی برای سازمان اطلاعات اسرائیل (موساد)”، “توطئه برای سرنگونی حکومت” و “فساد فیالارض” متهم شدهاند. سیسیل کوهلر، معلم ۴۰ ساله فرانسوی و شریک زندگیاش، ژاک پاریس، مردی حدودا ۷۰ ساله، در هفده اردیبهشت 1401 در جریان سفری برای گردشگری به ایران به اتهام “جاسوسی و تحریک به اعتصابهای کارگری” بازداشت شدند. همراه با دستگیری آنها رسول بداقی، اسکندر لطفی، شعبان محمدی، و مسعود نیکخواه ازمعلمان و حسن سعیدی، رضا شهابی و واله زمانی از فعالین کارگری و آنیشا اسداللهی و ریحانه جباری و کیوان مهتدی از فعالین اجتماعی به اتهام “همکاری در دسیسه جاسوسی” دستگیر شدند. حکومت دستگیر شدگان را برای اعتراف گیری اجباری ساعتها و روزها زیر بازجویی های فشرده و شکنجه و آزار قرار داد. اما در مقابل ایستادگی آنان در زندان و کارزار قدرتمندی که در حمایت از آنان بر پا شد و ابعادی جهانی پیدا کرد، حکومت راه به جایی نبرد و مجبور شد بازداشت شدگان را به تدریج از انفرادی بیرون آورد و شروع به آزاد کردن یک به یک آنها از زندان کرد. این آزاد کردنها اگر چه با قید وثیقه ، به معنای شکست سناریو سازی رسوای حکومت است. اکنون تازه کردن پرونده ژآک پاری و سیسل کولر جان این دو فعال معلم را به خطر می اندازد و باید فورا و بدون قید و شرط آزاد شوند.
پنجشنبه ۱۲ تیر:
– بنا بر گزارشات از ۴۵ روز پیش کارگران خدماتی شاغل در شهرداری کرمانشاه حقوق دریافت نکردهاند و در شرایط معیشتی سختی قرار دارند. به گفته کارگران هر ماه بخش زیادی از حقوق دریافتی آنها هزینه اجاره خانه و پرداخت اقساط بانکی و سایر بدهیها میشود و سطح نازل دستمزدها به هیچ وجه کفاف زندگی آنها را نمیکند و اکنون تاخیر در پرداخت آن و از سوی دیگر گرانی های کمر شکن مشکلات معیشتی آنان را صد چندان کرده است. این کارگران خواستار پرداخت فوری دستمزدهای معوقه خود هستند. .
چهارشنبه ۱۱ تیر:
– حدود چهارصد نفر از کارگران کارخانه آلومینیوم اراک (ایرالکو) در ادامه اعتراضاتشان به قطع پرداخت پاداش افزایش تولید و سهمیه برنج کارکنان، عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل و نیز اخراج چند تن از همکارانشان بار دیگر دست به اعتصاب و تجمع زدند . این اعتراضات از دو هفته پیش در داخل محوطه کارخانه شروع شده و از یک هفته پیش به خارج از گیت اصلی کارخانه کشیده شده است. در این کارخانه حدود چهار هزار کارگر به کار اشتغال دارند و بخش های مختلف آن به پیمانکاران سپرده شده و فضای کارخانه بشدت اعتراضی و ملتهب است.
سه شنبه ۱۰ تیر:
– مدیریت شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه در اقدامی عجیب و غیر قانونی برای در اختیار گذاشتن احکام افزایش مزد سالیانه که حق مسلم و قانونی هر کارگر میباشد اقدام به اخذ تعهد منع افشای اطلاعات محرمانه شرکت نموده است. در اعتراض به این اقدام قلدرمنشانه کارفرما، کارگران مینویسند: ” هر کارگری حق دارد که در ابتدا هر سال حکم افزایش مزدی خود را دریافت نماید و این وظیفه کارفرماست که آنرا در اختیار کارگر بگذارد شاید هر کارگر بخواهد در بانک و یا دیگر مراجع ضمانت شخص دیگر را نماید مگر حکم کارگزینی از اسرار طبقه بندی شده محسوب میشود یا اسرار نظامی است که مدیریت بدینوسیله کارگر را تحقیر مینماید؟ آیا اینگونه تعهدنامه ها برای سرپوش گذاشتن به دزدیها و اختلاسهای مدیران شرکت نیست؟ آنها هستند که از ترس رسوا و برملا شدن دزدیها یشان واهمه دارند. در کدام قانون کار آمده است که یک کارگر باید برای دریافت احکام خود باید تعهدنامه امضا نماید “.
دوشنبه ۹ تیر:
– ۹ روز از بازداشت حسین میر بهاری فعال دفاع از حقوق کودک گذشت و برادر او ضمن اشاره به بیخبری از وضعیت او مینویسد: ” حسین شرایط جسمی خاصی داشت و رژیم غذاییاش باید رعایت میشد، اما اکنون از حالش کاملاً بیاطلاعیم. بیخبری، برای ما شکل دیگری از شکنجه است. نمیدانیم این رنج و فشار بر خانواده چه هدفی را دنبال میکند….حسین از بنیانگذاران «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» است؛ نهادی که با تلاش فراوان و با وجود تمام محدودیتها، برای آموزش کودکان بیشناسنامه و بازمانده از تحصیل شکل گرفت. هدف او روشن بود: ایجاد فضایی برابر برای کودکان محروم، صرفنظر از ملیت و نژاد.”
– کوکب بداغی معلم معترض در ایذه برای پانزدهم تیرماه جهت بازجویی و محاکمه به دادگاه احضار شد. در این احضاریه لیستی از اتهامات برای این معلم معترض ردیف شده است که عبارتند از: نشر اکاذیب، تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ، عضویت در دسته یا جمعیتی یا جمعیتهایی که در داخل کشور تشکیل شده است و اغوا یا تحریک مردم به جنگ و کشتار با یکدیگر به قصد برهم زدن امنیت کشور و اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت داخلی و خارجی.
کوکب بداغی به این احضاریه جوابی محکم داده و مینویسد:” ای صاحبان قدرت و منصب، آیا چون من لب به سخن گشودم، ملکتان بلرزه افتاد؟ …شما ما را متهم میکنید؟ به چه؟ به اینکه فریاد شدیم وقتی همه نجوا بودند؟ اگر حقیقت گفتن، جرم است، اگر مردم را آگاه کردن وکنار آنها بودن ، فتنه است، اگر افشای دروغ، تبلیغ علیه نظام است، پس آری! ما مجرمیم .