نشریه ژورنال شماره ۱۰۸۶ – فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه
صبح شنبه ۲۱ تیر، بازدید حشمتالله حیاتالغیب رئیسکل سازمان زندانهای استان تهران از “زندان تهران بزرگ” به دلیل اعتراض زندانیان که شعار “مرگ بر دیکتاتور” سر دادند، ناتمام ماند. زندانیان سیاسی در اعتراض به شرایط وخیم و بحرانی زندان تهران بزرگ با سردادن شعار “مرگ بر دیکتاتور” این جنایتکار جمهوری اسلامی و تیم همراهش را از سالن ۹ تیپ ۲ زندان تهران بزرگ بیرون کردند.
اگر از دریچه تبلیغات جمهوری اسلامی به وضعیت سیاسی در ایران نگاه شود، اینطور به نظر میرسد که این رژیم بعد از جنگ ۱۲ روزه اسرائیل بهمراتب در سرکوب مردم قویتر شده است. تهدیدات حکومت علیه مردم طی این روزها تمامی ندارد. میگویند حجاب را به زور بر سر زنان باز میگردانیم، گشتهای بازرسی متعدد و سراسری به راه انداختهاند، قانون پشت قانون میگذرانند که تبلیغات علیه جمهوری در هر سطحی با اشد مجازات روبرو خواهد شد. وعده به بازگشت به کشتار وسیع زندانیان سیاسی در دهه شصت میدهند. اینها را میگویند تا به خیال خود همه ما مردم ایران را که از این زندگی جهنمی جانمان به لب رسیده است وادار به سکوت و سکون کنند.
اما این داستان ترساندن و عقب راندن مردم توسط جانیان اسلامی در یک نمایش قدرت توسط زندانیان سیاسی به مضحکهای تمامعیار برای رژیم تبدیل میشود و موجی از شادی و غرور و افتخار در جامعه را دامن میزند.
اوضاع نمیتواند اینچنین باشد که جمهوری اسلامی ناشیانه و ناامیدانه میخواهد به تصویر بکشد. این شعلههای خشم مردم است که همهجا زبانه میکشد. مبارزه فقط این نیست که در یک روز معین به خیابان بریزیم و خیزش دیگری علیه رژیم برپا کنیم. در جامعه مبارزه برای زندگی انسانی موج میزند. این مبارزه البته میتواند وسیعتر و سازمانیافتهتر و با خواستههای روشنتر و شفافتر عمومیت پیدا کند. این روزهای خوش قدرتنمایی خیابانی مردم در یک تندپیچ دیگر چشم همگان را خیره خواهد کرد. به وسعت نیازهای اجتماعی ما که توسط رژیم به یغما رفته است، میتوان ابزارهای متشکل مبارزه را در سطوح کوچک و بزرگ سازمان داد. از شوراهای بزرگ تا شبکههای کوچک در محلات، یا نهادهای وسیع مبارزات مدنی و اجتماعی. زن زندگی آزادی را تماماً متشکل کنیم.