وطن‌دوستی به سبک پادگان: وقتی نژادپرستی، نام مستعار “وطن‌پرستی” می‌شود- بهروز ورزنده

طنزیتند بر بازی خطرناک نژادپرستی با نقاب میهن‌پرستی

(در رابطه با ویدیویی که یک طالبانی متعصب مذهبی، خامنه‌ای و هواداران ایرانی‌اش را به‌خاطر اخراج افغان‌ها تکفیر می‌کند، و شاه‌اللهی‌هایی که خودشان در وقاحت نمونه‌اند، آن را با ذوق‌زدگی دست‌به‌دست می‌کنند تا به‌بهانه آن و معادل قراردادن او با کل افغانستانی‌ها آنها را بکوبند و مستقیم یا غیرمستقیم مهر تائیدی بزنند بر اخراج آنها از ایران).

این نوشته را بخوان، اگر هنوز هم فکر می‌کنی “اخراج افغان‌ها” یعنی پیروزی ملی

*  *  *

دمتون گرم واقعاً! از شدت “وطن‌پرستی” می‌خوایین پرواز کنین!

چنان با ذوق این ویدیو رو پخش کردین، که آدم فکر می‌کنه همین الآن حکم آزادی ایران از اشغال اشرف افغان صادر شده!

آره دیگه، وقتی یه طالبان عقب‌مونده، از جنایت خامنه‌ای و جمهوری اسلامی شاکی می‌شه –  یعنی حتی وجدان اونم یه لحظه قلقلک می‌خوره – شما بهانه‌ایطلاعی پیدا می‌کنین واسه معادل قرار دادن او با افغان‌ها در کل و برای خالی کردن عقده‌هاتون برضد هرچی افغانستانیه.

فوراًعلمش می‌کنین، نه به‌خاطر اون حرفی که زده، بلکه چون بهانه خوبی شده واسه‌تون برای حمله به افغان‌ها. چون شمافقط با طالبان مشکل ندارین، با هر چیزی که یه ذره بوی انسانیت بده هم مشکل دارین!

آهای تو، ای “وطن‌پرستِ” نوکیسه!و موافق اخراج افغان‌ها از ایران!
وقتی جمهوری اسلامی با لگد نیم میلیون آدم فقیر و زحمتکش رو از خونه و زندگی‌شون پرت می‌کنه بیرون، انگار براتجشن ملی برگزار شده!

کلیپ ساختی، پست زدی، نوشتی: «آخیش! بالاخره این “آشغالای کثافت” رفتن».
نه برات مهم بود که اون آدم یه پدره، یه کارگره، بچه‌مدرسه‌ای داره، زن ایرانی داره، مالیات داده، سال‌ها تو ین کشور عرق ریخته…

فقط یه چیز برات مهم بود. اون افغانه. همین کافیه وجدانت بره مرخصی و تو از خوشی بزنی زیر آواز.

ولی همون تو، وقتی اسرائیل ۶۰ هزار نفر رو تو غزه لت‌وپار کرد، دو میلیون نفر رو آواره کرد، شهر رو با خاک یکسان کرد، یه‌هورفتی تو کما !

نه پست، نه استوری، نه حتی یه اوخ!

شاید چون اونا فلسطینی بودن، عرب بودن، نه “آریایی دوآتیشه”! بهت مربوط نبود، نه؟

و حالا شاه‌اللهی‌ها از ذوق دارن بال درمیارن!

هموناکه یه عمر از تحقیر ایرانی‌ها تو کشورای دیگه نالیدن، حالا خودشون شدن پیشقراول تحقیر!

برا اخراج افغانا سینه می‌زنن،یقه می‌درن،حتی شکرگذار جمهوری اسلامی‌‌ان، چون کهنظام، بالاخره دل اونا رو هم شاد کرد!

فرقشون با حزب‌اللهی‌ها چیه؟ هیچی.
فقط یکی عمامه داره، اون یکی کراوات طلایی.
یکی میگه “مرگ بر کفار”،اون یکی میگه “مرگ بر افغان”.

ولی چرا !، یه فرق کوچولو دارن: اون یکی قربون‌صدقه خمینی می‌ره، این یکی زیر عکس کینگ رضا قربانی می‌کنه! همین!

پس اگه دیدی ما از این نوع «انسانیت» حالمون به هم می‌خوره، بدون که تقصیر با کیه و این بیزاری از کجا میاد.
ما با جنایت مشکل داریم، نه با مدل ریش یا لباس کت‌و‌شلوار طرفش.

اسمش رو نذار وطن‌دوستی، نذار غیرت ملی …

بذار همون چیزی باشه که هست:نژادپرستی، با چاشنی وقاحت.

اینرا هم بخوانید

فریاد «رضاشاه، روحت شاد»: پژواکی رسانه‌ای برای رؤیای بی‌ریشه-  بهروز ورزنده

صدایی از حاشیه، تصویری از فریب: بزرگ‌نمایی یک صدا در غیاب پایگاه اجتماعی در ماه‌های …