نشریه ژورنال شماره ۱۰۹۷ – فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه
“از بیکفایتی جمهوری اسلامی، سه روز است که آب نداریم.”
“مردم صالحیه تهران نیز علیه قطعی آب، دست به تجمع زدند.”
“مرودشت (استان فارس): فریاد مردم از بیآبی بلند است.”
“تمام هفته کار میکنم و ساعت ۱۰ شب که به خانه برمیگردم میبینم دوباره آب قطع است. ما در شرق تهران ۶ روز است که آب نداریم و آبهایی که ذخیره کرده بودیم هم تمام شد. لعنت به تو خامنهای.”
این لیست بلند است. از تهران و سبزوار و شهرهای جنوبی و شمالی، از غرب تا شرق کشور، بحران فراگیر بیآبی، زندگی مردم را مختل کرده است.
جمهوری اسلامی مطلق قصد حل این بحران را ندارد. واقعیت امر این است که درد بزرگی را این رژیم به جان مردم انداخته است و در این شرایط حساس هم دست روی دست گذاشته تا شاید “رحمت الهی” با خواندن “دعای باران” سدها پُر آب شوند و مردم شکرگزار امداد الهی باشند.
برخلاف قانون طبیعت که آب آتش را خاموش میکند، این بار آتش باید به داد مردم برسد تا مشکل آب حل شود. آتش زدن به خرمن حکومت اسلامی؛ آتش به جان این حکومت انداختن و عمارت ستم و جنایت این جانیان را به خاکستر تبدیل کردن.
نشانههای همین خشم آتشین مردم در همین روزها را میتوان به عینه مشاهده کرد. از تهران با شعارهای شبانه ضد رژیمی، تا اعتراض مردمی در سبزوار یا بلندشدن فریاد مردم در مرودشت، نشان از این خشم عمومی است.
ابعاد این اعتراضات را میتوان سراسری کرد. اینجا همه جمعیت ساکن در ایران باید دستبهیکی شوند. تشنگی و عدم دسترسی به استحمام و بی بهداشتی ناشی از بیآبی دامن همه شهروندان را گرفته است. اگر این اتفاق در این ابعاد عظیم بیفتد، هم آبها جاری میشوند و هم استارت حرکتی بزرگتر زده خواهد شد. شروع جنبشی که خلاصشدن از شر حکومت اسلامی را ممکن میکند.