نشریه ژورنال شماره ۱۱۰۸ – فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه
دریاچه ارومیه، روزگاری یکی از بزرگترین دریاچههای نمکی خاورمیانه، اکنون در آستانه نابودی کامل است. به گفته بنفشه زهرایی، مدیر مؤسسه آب دانشگاه تهران، ممکن است دریاچه وارد “فاز بدون بازگشت” شده باشد. پرسش اینجاست: آیا فناوری میتواند چنین بحرانی را مهار کند؟
فناوریهای نوینی در جهان برای احیای منابع آبی توسعه یافتهاند. از سیستمهای آبیاری هوشمند گرفته تا شیرینسازی با انرژیهای تجدیدپذیر، ابرهایی مصنوعی و بازچرخانی فاضلابهای شهری. اما این ابزارها زمانی اثربخش هستند که در بستر سیاستهای اجتماعی و در مسیر رفاه عمومی به کار گرفته شوند.
جمهوری اسلامی اما طی سالها، باتکیهبر تبلیغات کاذب خودکفایی غذایی، سطح زیر کشت را در مناطق کمآب گسترش داد. بیش از ۶۰ سد در حوزه آبریز دریاچه ساخته شد، بدون ارزیابی زیستمحیطی و فقط بر اساس یک سیاست دزدسالارانه و سودمحور بحران را تعمیق بخشید.
نکته کلیدی این است که هیچ فناوریای نمیتواند بیتوجهی به ظرفیتهای بومشناختی را جبران کند. اگر سطح زیر کشت کاهش نیابد، اگر فن آوریهای جدید مطابق با آخرین دستاوردهای علمی و فنی و مطابق با اکوسیستم منطقه به کار گرفته نشود، دریاچه ارومیه ـ و بسیاری از منابع آبی کشور – تنها در خاطرات باقی خواهند ماند.
برای اجرای تغییرات اساسی و زیر بنایی و حل بسیاری از مشکلات مشابه، یک خواست سیاسی پیشنیاز این تغییرات است – به گور سپردن رژیم دزد سالار اسلامی در ایران. این امر سیاسی فقط با اعتراضات و همبستگی جامعه، متشکل از کارگران تا پرستاران و معلمان و بخش قابلتوجهی از شهروندان قابلتحقق است. برای تحقق این امر به متشکل شدن در هر نوع تشکل مبارزاتی در محلات و محیط کار نیاز است.