تن‌دادن به “مکانیسم ماشه”، یا عقب‌نشینی و سرشکستگی؟ کاظم نیکخواه

بحث “مکانیسم ماشه” بحث داغ چند هفته اخیر در ایران و در سطح بین‌المللی است. مکانیسم ماشه اعمال تحریم‌های گسترده سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی را فعال می‌سازد و به سطح قبل از سال ۲۰۱۵ که توافق برجام صورت گرفت می‌رساند. این تحریم‌ها کل فعالیت‌های نظامی و هسته‌ای جمهوری اسلامی و همچنین نفت و بازرگانی و صادرات و واردات و کشتیرانی را در بر می‌گیرد. ابعاد تحریم‌های مندرج در قطعنامه‌های سازمان ملل به حدی است که می‌تواند کل اقتصاد فی‌الحال به‌گل‌نشسته جمهوری اسلامی را کاملاً فلج نماید. (دراین‌رابطه در ادامه توضیحات بیشتری خواهم داد). جمهوری اسلامی درواقع در سیاست‌های بین‌المللی‌اش به ته خط رسیده و در برابر خود راهی برای خروج از این وضعیت ندارد. از عقب‌نشینی در برابر دولت‌های غربی وحشت دارد و درعین‌حال مطلقاً امکان مقاومت و ایستادگی ندارد. صفوف این حکومت دراین‌رابطه کاملاً به‌هم‌ریخته است. صداهای بسیاری از درون مجلس اسلامی و وابستگان حکومتی شنیده می‌شود که از خامنه‌ای می‌خواهند که همچون خمینی جام زهر را سربکشد و از مسئله اتمی کوتاه بیاید و با آمریکا بر سر میز مذاکره بنشیند و یک جناح هم که اساساً تاجران قاچاق و تحریم هستند، و از قبل تحریم‌ها به نان و نوایی رسیده‌اند، فشار می‌آورند که نباید در برابر غرب کوتاه آمد و باید از قرارداد اتمی موسوم به NPT خارج شد و موعظه می‌کنند که مکانیسم ماشه زیاد مهم نیست و با فعال‌شدن آن اتفاقی نخواهد افتاد.

مستقل از اینکه فعال‌شدن تحریم‌های سازمان ملل بحران اقتصادی جمهوری اسلامی را به اوج خود می‌رساند و درعین‌حال فضای جامعه را زیر فشار گرانی‌های کمرشکن، بسیار انفجاری‌تر از قبل می‌کند، این جنبه هم قابل‌توجه جدی است که واردشدن جمهوری اسلامی به فاز تحریم‌های گسترده و سرشاخ شدن با غرب خطرات دیگری نیز برای جمهوری اسلامی دارد که بسیار مهلک است و آن خطر جدی فعال‌شدن فاز نظامی است. مکانیسم ماشه فقط تحریم‌ها را فعال نخواهد کرد. بلکه فضای روابط بین‌المللی جمهوری اسلامی را به سطح بسیار بحرانی و خصومت‌آمیز می‌کشاند و این فضا بدون تردید خیلی زود وارد درگیری‌های نظامی و حملات کشنده‌تری نسبت به جنگ ۱۲ روزه خواهد شد.

بنابراین، جمهوری اسلامی طی چند روز آینده تا روز ۲۸ سپتامبر باید در مورد آینده و سرنوشت خود تصمیم بگیرد که آیا به فعال‌شدن مکانیسم ماشه تن می‌دهد، یا به تعطیلی فعالیت هسته‌ای و سرشکستگی مذاکره مستقیم در موقعیتی از همیشه ضعیف‌تر با آمریکا گردن خواهد گذاشت. فعلاً سیگنال‌هایی که از درون حکومت می‌رسد خبر از کوتاه‌نیامدن می‌دهد. اما مذاکره احتمالی پزشکیان و عراقچی با دولت‌های غربی که یک روز قبل از پایان مهلت فعال‌شدن مکانیسم ماشه قرار است صورت بگیرد، پیام عکس این را می‌دهد.

در یک سطح کلی‌تر، سیاست‌های بین‌المللی جمهوری اسلامی به پایان خط رسیده است. هیچ راه پیشروی و عقب‌گردی که درعین‌حال بقای این حکومت را تضمین کند یا به خطر نیندازد در برابرش وجود ندارد. این حکومت طی بیش از چهل سال با بحران‌سازی‌های بین‌المللی و تروریسم و ضدغربی‌گری و ضدآمریکایی‌گری، صفوفش را به خط کرده بود و در کشورهای مختلف گروه‌های تروریستی نیابتی‌ای را تحت عنوان “محور مقاومت” سازمان داده بود و از طریق آنها با قلدری و گروگان‌گیری و تهدید و تروریسم، خود را سرپا نگه داشته بود. اما این گروه‌های نیابتی یکی بعد از دیگری ضربات کاری‌ای خوردند و با سرنگونی بشار اسد این محور مقاومت کذایی آخرین ضربه کاری را خورد و چیز چندانی از آن باقی نمانده است. کشاکش‌های میان آمریکا و اسرائیل در خلال این اوضاع به جنگ ۱۲ روزه انجامید که در آن جمهوری اسلامی ضربات مهلک و سنگینی خورد و بیش از ۳۰ تن از سرداران رده‌بالا و پایگاه‌های هسته‌ای و دانشمندان هسته‌ای و مقاماتش نابود شدند. به‌این‌ترتیب اوضاع وارد فاز جدید و بحرانی‌تری شد. غرب دیگر به شرایط دوره برجام در سال ۲۰۱۵ رضایت نمی‌دهد. اگر قبلاً کاهش فعالیت‌های هسته‌ای مطرح بود، اکنون تعطیلی غنی‌سازی‌ها و تعطیلی پایگاه‌های موشکی استراتژیک روی میز قرار دارد. جمهوری اسلامی اعلام کرده است که حاضر است به شرایط برجام یعنی تخفیف غنی‌سازی‌ها به ۲۰ درصد تن دهد. اما آمریکا و دولت‌های اروپایی این را نمی‌پذیرند.

به طور خلاصه نتیجه‌ای که می‌گیرم این است که جمهوری اسلامی در موقعیت باخت – باخت قرار دارد. به هر سو که گام بگذارد نتیجه‌اش شکست و زبونی است که نهایتاً می‌تواند به سرنگونی آن بینجامد. نه عقب‌نشینی نجاتش خواهد داد و نه مقاومت و سماجت بر سر برنامه اتمی. در هر دو سو نهایتاً اوضاع برای جمهوری اسلامی شکست و فروپاشی است.

مردم در ایران وسیعاً خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی و خلاص‌شدن از کل بحران‌ها و کشاکش‌ها و سرکوب‌ها و چپاولگری‌هایش هستند و درعین‌حال دود تحریم‌ها و کل این شرایط مستقیماً به چشم آنها می‌رود. همین حالا دلار به بالای ۱۰۶ هزار تومان رسیده و این به معنای بار گرانی فوق‌العاده و بیش‌ازپیش همه کالاها بر معیشت فقیرانه بخش اعظم مردم است. فعال‌شدن مکانیسم ماشه فشار گرانی و فلاکت را بر مردم بسیار بیشتر خواهد کرد. برای مردم هم راهی جز انقلاب و به‌پاخاستن برای سرنگونی حکومت باقی نمی‌ماند. برای مردم دفاع از حداقل‌های زندگی لازمه‌اش ادامه انقلاب زن، زندگی، آزادی و خیزش و مبارزه برای سرنگونی هرچه سریع‌تر جمهوری اسلامی است. مردم برای بقای خود به سرنگونی جمهوری اسلامی نیاز حیاتی دارند. این واقعیت شرایط سیاسی کنونی در ایران و وضعیت جمهوری اسلامی است.

اطلاعاتی در مورد مکانیسم ماشه

در توافق “برجام” یا برنامه جامع اقدام مشترک (Joint Comprehensive Plan of Action) که در سال ۲۰۱۵ میان دولت‌های عضو دائم شورای امنیت به همراه کشور آلمان (گروه موسوم به پنج به‌علاوه یک) با جمهوری اسلامی صورت گرفت یک بند گنجانده شده است تا مانع استفاده از حق وتوی کشورهایی مثل روسیه و چین علیه بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل شود. این بند به هرکدام از کشورهای پنج به‌علاوه یک امکان می‌دهد که در صورت نارضایتی از سیاست جمهوری اسلامی در قبال مسئله اتمی، بدون رأی‌گیری خواهان بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل شوند. به‌عبارت‌دیگر اعمال مجدد تحریم‌ها نیاز به رأی‌گیری ندارد. اما شورای امنیت می‌تواند برای جلوگیری از آن به مصوبه‌ای علیه اعمال تحریم‌ها رأی مثبت دهد و مانع تحریم‌ها شود. اما چنین مصوبه‌ای خودبه‌خود محکوم به شکست است. چرا که فرض بر این است که یک یا چند عضو دائمی شورای امنیت طرف‌دار اعمال تحریم‌ها هستند. ماه گذشته سه کشور آلمان، فرانسه و بریتانیا مکانیسم ماشه را فعال کردند. استدلال آنها برای فعال‌کردن مکانیسم ماشه این بود که شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد جمهوری اسلامی غنی‌سازی اورانیوم را در سطح بالایی ادامه داده و با بازرسان سازمان انرژی اتمی جهانی همکاری نمی‌کند. دو هفته بعدازاین تصمیم جمهوری اسلامی اعلام کرد که با این سازمان همکاری می‌کند و بازرسان می‌توانند به این کشور برای بازرسی سر بزنند. اما چون عملاً تاکنون چنین امکانی را فراهم نکرده، این سخنان کمکی به جلوگیری از تحریم‌ها نکرد.

روز جمعه این هفته (۱۹ سپتامبر) کره جنوبی برای ممانعت از شروع تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی لایحه‌ای را به شورای امنیت داد که تصویب شود. اما از ۱۵ عضو شورای امنیت فقط چهار کشور یعنی روسیه، چین، الجزایر و پاکستان به آن رأی مثبت دادند و سه کشور عضو دائمی شورای امنیت به آن رأی مخالف دادند و از هشت کشور دیگر که عضو غیردائم هستند ۶ کشور رأی مخالف و دو کشور رأی ممتنع دادند. در نتیجه همان‌گونه که انتظار می‌رفت این لایحه شکست خورد. به‌این‌ترتیب تحریم‌های سازمان ملل از ۲۸ سپتامبر به جریان خواهد افتاد. مگر اینکه جمهوری اسلامی قبل از این تاریخ عملاً و نه‌تنها در حرف، به خواست کشورهای غربی گردن بگذارد.

کدام تحریم‌ها باز می‌گردد؟

تمام تحریم‌های مصوب سازمان ملل متحد، مندرج در شش قطعنامه ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۸۳۵ و ۱۹۲۹، مجدداً برقرار خواهد شد. این قطعنامه‌ها مجموعه‌ای گسترده از تحریم‌ها و محدودیت‌ها از برنامه هسته‌ای و موشکی تا نفت و پتروشیمی و حمل‌ونقل و بازرگانی و کشتیرانی و مالی و بانکی را در بر می‌گیرد. به‌علاوه بر اساس قطعنامه ۱۷۳۷ شمار زیادی از شخصیت‌های حقیقی و حقوقی جمهوری اسلامی در لیست تحریم‌های سازمان ملل قرار می‌گیرند. در قطعنامه‌های بعدی لیست شخصیت‌های مورد تحریم به شمار زیادی از شخصیت‌های مرتبط با انرژی هسته‌ای و وزارت دفاع و سپاه پاسداران و شرکت‌های وابسته به آن گسترش یافت.

همین ردیف‌کردن لیستی از تحریم‌ها نشان می‌دهد که تحریم‌های مندرج در قطعنامه‌های سازمان ملل بسیار مهم و حیاتی و گسترده است و کل اقتصاد جمهوری اسلامی را در تنگنای جدی قرار خواهد داد و امکان فعالیت اقتصادی و نظامی و اتمی جمهوری اسلامی را به حد بسیار محدودی کاهش خواهد داد.

به نقل از نشریه انترناسیونال ۱۱۴۷

اینرا هم بخوانید

بازگشایی مدارس و اعتراضات بخاطر نبود مدرسه و معلم

بازگشایی مدارس و اعتراضات بخاطر نبود مدرسه و معلم توپ! تانک! فشفشه! مدرسه باید باز …