نشریه ژورنال شماره ۱۱۳۴– فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه
مسعود پزشکیان، احمقانه سئول میکند: «چرا ما باید بهتر از دبی نباشیم. چرا بهتر از قطر و امارات نباشیم. چرا چیزهایی که ما میسازیم نباید بهتر و محکمتر و کارآمدتر نباشد؟»
حتی خمینی هم در خواب نمیدید که یکی از شاگردانش به نام «دکتر پزشکیان» بعد از این همه سال چنین پرسش احمقانهای را جلوی سران حکومت بگذارد. ظاهراً این شاگرد مکتب خمینی یادش نیست که روزگاری خمینی گفته بود اقتصاد زیر بنای الاغ است و حالا مشخص شد که اقتصاد در دست این جماعت چه سرنوشت تلخی میتواند داشته باشد.
پزشکیان باید خوب بداند این اقتصاد در سایه سیاست صدور تروریسم و دشمنی با همه دنیا است که توان تولید آفتابه لگن را هم از دست داده است؛ این اقتصاد اسیر دست مشتی غارتگران زندگی است که به دریا و زمین و جنگل و خاک هم رحم نمیکنند و مثل موریانهها که به جان چوب میافتند، در حال خوردن هر چیزی هستند که در مسیر راهشان قرار میگیرد. در چنین شرایطی که اسلام سیاسی یک پای خون پاشیدن در منطقه است و مرگ بر آمریکا به بند ناف حکومت بسته شده است و تحریمها یکی از پس دیگری همه زیر ساختهای اقتصادی را فلج کرده است، هنوز یک احمقی در جمهوری اسلامی بلند میشود و میپرسد چرا ما در چنین وضعیت زاری گیر افتادهایم.
پزشکیان البته اینجا فقط یک پیام دارد و آن هم خطاب به رقبای سیاسی اش در درون حکومت است: بیایید تبدیل به طالبان شویم. اسلام برای سرکوب داخلی و مدارا در بیرون.
این نکته اساسیتر را هم به همه سران سرمایهدار اسلامی و بقیه آنهایی که خواب برپاکردن یک اقتصاد نرمال سرمایهداری در ایران دیدهاند گوشزد کنیم که در ایران نمیتوانند تحت هیچ شرایط و در هیچ زمانی کاری کنند که کارگران با سربزیری تولید کنند و با فقر و فلاکت بسوزند و بسازند. با این جامعه تشنه آزادی و رفاه و برابری نمیتوان بهشت سرمایهداران برپا کرد. آینده ایران فقط میتواند جامعه آزاد و برابر و انسانی باشد. جامعه ای که با دخالت مستقیم شهروندان ساخته میشود. آنگاه کیفیت در تولید و فرهنگ و سیاست هم به زندگی باز میگردد.