باندهای حکومتی و “طرح آشتی ملی”!

روزنامه آفتاب یزد:دست دوستی اصلا‌ح‌طلبان» واکنش‌های بسیاری را به دنبال داشته است.استقبال چپ و راست از آشتی‌ملی

اصلاح‌طلبان در آستانه انتخابات سال 96، با زمزمه دو موضوع باردیگر پیش قدم در راه دوستی ملی شده‌اند؛ آن هم در فقدان آیت الله هاشمی ‌رفسنجانی. نخستین موضوع، موضوعی است با عنوان گفت‌و‌گو و تعامل مستقیم با حاکمیت؛ دلیلش هم خیلی ساده است، بسیاری می‌گویند هاشمی‌ رفسنجانی تا پیش از رحلت، مسئول برقراری این رابطه بوده و حالا که او نیست یک خلا ایجاد شده و باید برای پر کردن این خلا، اصلاح‌طلبان خود شخصا آستین‌ها را بالا بزنند و اقدام کنند. برای همین در این چند روز بسیاری از شخصیت‌ها از طرح گفت‌و‌گوی مستقیم سخن گفته‌اند.
در کنار این موضوع در آستانه 22 بهمن نیز طرح آشتی ملی از سوی اصلاح‌طلبان مطرح شد. آشتی ملی که می‌تواند از دید آدم‌های مختلف تعابیر مختلف داشته باشد. اما هر چه باشد، اصلاح‌طلبان در این زمینه نیز گام نخست را برداشته‌اند، گامی‌که معانی بسیاری می‌تواند در خود داشته باشد؛ به هر روی، دست دوستی از سوی اصلاحات دراز شده است… آن هم علیرغم همه بی‌مهری‌هایی که از سوی جناح‌های حاضر بر این جریان وارد آمده.
اما آیا اصولگرایان نیز به این دو پیشنهاد وقعی می‌نهند؟ اگرچه به نظر می‌آید اصلاح‌طلبان همگی از چنین طرحی استقبال می‌کنند، اما اصولگرایان به دو دسته موافق و مخالف درباره طرح‌های پیشنهادی اصلاح‌طلبان تقسیم شده‌اند، دسته نخست اصولگرایان به استقبال آشتی ملی و گفت‌و‌گو پرداخته‌اند اما دسته دوم اصولگرایان، حتی این طرح سخاوتمندانه را هم یک بازی سیاسی و توطئه!! از سوی اصلاح‌طلبان قلمداد می‌کنند. در ادامه نظرات برخی از این سه گروه (اصلاح‌طلبان – اصولگرایان موافق و اصولگرایان مخالف) درباره این طرح را بررسی می‌کنیم.
—————————
گفت‌و‌گو و آشتی، رویه اصلاح‌طلبی است
حسن رسولی (عضو هیئت‌مدیرهٔ بنیاد امید ایرانیان)
جریان اصلاحات همواره خودش را از ظرفیت‌های انقلاب اسلامی می‌داند. این ادعا به گواه نقش‌آفرینی شخصیت‌های اصلاح‌طلب در تاریخ انقلاب اسلامی است، طبیعی است که اصلاح‌طلبان دل در گرو اعتلای نظام و کارآمدی هرچه بیشتر ساختار جمهوری اسلامی دارند و ضمن پایبندی به اصول و مبانی انقلاب – که رهبری نیز یکی از ارکان لاینفک جمهوری اسلامی است- درصدد آن هستند تا با نقد و اصلاح پاره‌ای از شیوه‌های کشورداری، دین خود را نسبت به خون مطهر شهدا، میراث حضرت امام و تداوم حاکمیت جمهوری اسلامی ادا کنند.
نحوه برخورد جناح اصولگرا با جریان اصلاحات به ‌عنوان جریان رقیب جای گله‌مندی‌های جدی دارد اما رهبری انقلاب چه در دوره امام (ره) چه در سال‌های اخیر به ‌عنوان ستون اصلی انقلاب در جهت حفظ و نگاهداشت کشور در صحنه‌های مختلف نقش اساسی داشته است. از سال88 به دنبال حوادث مختلف، شائباتی به دلیل تبلیغات یکسویه و گسترده از سوی رقیب جریان اصلاحات در فضای عمومی‌کشور ایجاد شد. اما مرحوم آیت‌الله رفسنجانی تا زمانی که در صحنه حضور داشت سعی در حفظ رابطه بین نیروهای اصلاح‌طلب با حاکمیت داشت.
آنچه که باعث شده است موضوع توسعه تفاهم و همگرایی ملی در شرایط امروز توسط مراجع جریان اصلاحات مطرح شود چیز جدیدی نیست ولی دو عامل مهم این ضرورت را نسبت به گذشته بیشتر کرده است. نخست، تحولاتی که در منطقه و جهان جاری و ساری است، نیروهای تندرو و مخالف جدی جمهوری اسلامی ایران در برخی از کشورها بر سرکار هستند که در جهت ایجاد مانع در مقابل جمهوری اسلامی از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند. از طرفی با حضور ترامپ و احتمال بر سرکار آمدن جریان‌های راست افراطی و رادیکال در اروپا، پیش‌بینی می‌شود مخالفت‌ها علیه جمهوری اسلامی بیشتر شود، اما از منظر داخلی، فقدان شخصیت موثر و اثربخش، مرحوم آیت‌الهش هاشمی‌این خلا رابطه و گفت‌و‌گوی مستقیم اصلاح‌طلبان را بیشتر کرده است.
بر این اساس جریان اصلاحات که همواره برپایه سیاستمداری اخلاقی مقید به حفظ ارزش‌های انقلاب از هیچ کوششی دریغ نکرده است و علیرغم همه فشارها و محدودیت‌ها در راستای وظیفه ملی خود در انتخابات شرکت می‌کند حق دارد تا به طرح و پیشنهاداتی از این دست اقدام کند.
آنچه که اصلاح‌طلبان این روزها تحت عنوان گفت‌و‌گوی مستقیم مطرح می‌کنند و در امتداد آن، بحث آشتی ملی، همان رویه سابق اصلاح‌طلبی است که اکنون با توجه به تغییرات بین‌المللی و منطقه‌ای، این نیاز بیشتر از گذشته در جریان اصلاحات احساس می‌شود.
——————–
ضرورت مغفول مانده
علی صوفی (وزیردولت اصلاحات)
گفت‌و‌گوی نزدیک و مستقیم اصلاح‌طلبان یک ضرورت مغفول مانده است، ضرورتی که حداقل بعد از پایان جنگ باید به آن می‌پرداختیم.
در زمان امام، آقای محمدعلی انصاری نامه‌ای با این مضمون برای امام نوشته بودند که بالاخره موضع شما به کدام یک از دو جناح در کشور نزدیک است؟ و ایشان گفتند که من هر دو جریان را قبول دارم.
اما تنش‌ها پس از مدتی بین دو جناح بیشتر و از اهرم‌های قدرت برای حذف یکدیگر نیز استفاده شد تا کار به اینجا رسید. متاسفانه ما در طول این سال‌ها محورهای مشترک خود را تعریف نکردیم، درحالی که کشوری مثل آمریکا، استراتژی کشور در قرن بیست و یکم را در سال 1998 تدوین کرد! و در آن استراتژی هم هر دو کمیته جمهوریخواه و دموکرات حضور داشتند.
علاوه بر گفت‌و‌گوی مستقیم اصلاحات با حکومت، مسئله وفاق ملی حول محور منافع و امنیت ملی نیز باید حتما انجام شود.
در سال 88 حوادثی پیش آمد که شکاف عمیقی بین حاکمیت با اصلاح‌طلبان به وجود آورد و این موضوع هم بهانه‌ای برای جریان اصولگرا شد که بخواهند تحت عناوینی چون فتنه‌گر، نیروهای اصلاح‌طلب را به طور کلی حذف کنند و تلاش کردند تا جریان اصلاحات را به منافقین شبیه‌سازی کنند.
این شکاف به وجودآمده همچنان پر نشده است. آقای هاشمی ‌رفسنجانی در این سال‌های اخیر به دلیل جایگاه انقلابی و نقش ساختاری‌اش در جمهوری اسلامی و همواره این شکاف را پر می‌کرد و باعث می‌شد تا ضایعات به وجود آمده برطرف شود. اما با درگذشت ایشان، این خلا بیشتر احساس شد.
ما نیز اکنون منتظر هستیم تا جمعی از عقلای دو جناح، طرح موضوع کنند و گفت‌و‌گوی مستقیم ایجاد شود. محورهای انشقاق باید بررسی، علل آن بیان شده و ضعف‌ها به قوت و تهدیدها به فرصت تبدیل شود. در حوزه بین‌الملل با توجه به آمدن ترامپ و شرایط غیرعقلایی، به نظر می‌آید که باید هرچه سریعتر این وفاق ملی را انجام داد و جریانات سیاسی خط قرمزها و منافع ملی را بشناسند و در راستای آیین حکومت‌داری تلاش کنند تا این گفت‌و‌گوی مستقیم اصلاح‌طلبان با حکومت و آشتی ملی شکل بگیرد.
—————
عزم ترمیم فضای اعتماد
علی تاجرنیا (نماینده سابق مجلس)
واقعیت این است که در هر نظام سیاسی برای پیشبرد امور باید تعامل مناسبی بین نهادهای داخلی حکومت و همچنین نهادهای مدنی با حکومت وجود داشته باشد. اصلاح‌طلبان از فضای سیاسی جامعه حذف شدنی نیستند و انتخابات گذشته نیز نشان داد که هر چند شخصیت‌های برند و خاص اصلاح‌طلبان نتوانند در آن انتخابات ورود پیدا کند ولی باز هم اصلاح‌طلبان اعتقادشان را به انتخابات و رای مردم حفظ می‌کنند، اصلاح‌طلبان نیز همیشه تاکید کرده اند که می‌خواهند در چارچوب قانون اساسی سیاست‌ورزی کنند، همه اینها نشان‌دهنده این است که باید چنین ارتباط مستقیمی‌شکل بگیرد. آنچه مهم است اینکه متاسفانه در دهه گذشته اصلاح‌طلبان با بی مهری زیادی مواجه شدند و انتظار داشتند که وضع کشور به گونه ای باشد که برابری قدرت برای همه جناح‌های کشور فراهم بیاید که چنین اتفاقی رخ نداده است. حضور افراد خاص در جریان اصولگرا که هدف‌شان آن بود تا جریان اصلاح‌طلب را به حاشیه برانند و تلاش خیلی زیادی داشتند تا بین اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های اصلی نظام فاصله بیندازند را نیز فراموش نکنیم.
اکنون با این طرح، اصلاح‌طلبان نشان دادند که عزم ترمیم فضای اعتماد بین خودشان و نهاد عالی نظام را دارند. بنابراین باید هم نوعی و هم نظری در این زمینه صورت بگیرد. بحث آشتی ملی نیز در همین راستا مطرح شده است و اصلاح‌طلبان علیرغم بی‌مهری‌ها، چون جهت‌گیری‌هایشان در چارچوب نظام است پیشنهاد آشتی ملی و گفت‌و‌گو را مطرح کرده‌اند. البته اگر به این پیشنهادها توجه نشود، اصلاح‌طلبان با توجه به خط مشی و خاستگاه خودشان روش دیگری را انتخاب نخواهند کرد. قطعا تعامل جریان‌های مختلف سیاسی کشور با نهادهای عالی کشور می‌تواند به حکومت کمک کند و باعث رفع مشکلات سال‌های گذشته شود.
——————
نباید گذاشت کشور ضربه بخورد
رسول منتجب نیا (قائم مقام حزب اعتماد ملی)
اگر در بین جریانات سیاسی و گرایش‌ها شکافی ایجاد شود به این معنا نیست که یک جریان از حکومت خارج یا تبدیل به اپوزیسیون شده و یا حکومت بتواند آن را حذف کند.
جریانات سیاسی درساختار یک حکومت به مانند فرزندان یک پدر و مادر هستند.
همه می‌دانیم دراتفاقاتی که در سال 88 افتاد گروه‌های مختلفی در وضعیت تلخ و بحران آن زمان مقصر بودند و تنها یک جریان در این موضوع تقصیر کار نبوده است.
اما از مسائل سال 88 سوءاستفاده شد و عده‌ای این اتفاقات را ابزاری برای امیال جناح خود قرار دادند و اصلاح‌طلبان را به طور کلی حذف کردند و سعی کردند چهره‌ای از آنها(اصلاح‌طلبان) بسازند که گویی اصلاح‌طلبان چهره‌ای مخالف حکومت یا خارج از حکومت و اپوزیسیون هستند. درحالی که چنین چیزی نبود.
اینگونه تسویه حساب‌ها و خط و خط‌کشی‌ها درست نیست.
اگر عده‌ای هم اصرار دارند تا گذشته بررسی شود باید اشتباهات همه جریان‌ها و شخصیت‌ها عادلانه مورد بررسی قرار بگیرد و اگر بنا به تنبیه است همه به اندازه سهم خودشان تنبیه شوند…
در کنار چنین شرایطی ما با خطراتی در منطقه و جهان مواجه هستیم که کیان کشور را تهدید می‌کند. شاهدیم دشمنی‌های بالقوه برخی در منطقه، بالفعل شده است و با تغییر دولت آمریکا وضعیت فرق کرده است.
در چنین شرایطی اگر جناح اصولگرا بنا باشد اصلاح‌طلبان را باز هم از خود نداند طبیعی است که کشور ضربه می‌خورد. ما در چنین شرایطی باید کاری کنیم که دشمنان بهراسند و به خود این جسارت را ندهند که به فکر نگاه چپ به این مملکت باشند. امروز باید مسائل گذشته را به دست فراموشی بسپاریم تا همه جناح‌ها که تعلق خاطر به کشورشان دارند در کنار هم قرار بگیرند. از این روست که دیالوگ مستقیم اصلاح‌طلبان و همچنین طرح آشتی ملی مطرح شده است. معتقدم که این اتفاق باید از سوی طرفین انجام شود، شرط اولیه آشتی ملی و پیش زمینه آن آمادگی طرفین است و یک طرف کافی نیست. باید هر دو خود را آماده رفع سوءتفاهمات کنند. در یک طرف قضیه اصلاح‌طلبان هستند که چنین پیشنهاد و دعوتی کرده‌اند، طرف دیگر هم باید این موضوع را با آغوش باز بپذیرد تا این ایده و آرمان مقدس به مرحله فعلیت برسد و ما شاهد وحدت و اتحاد باشیم.
——————–
آشتی ملی بین ایرانیان است
آذر منصوری(عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت)
راجع به مسئله آشتی ملی و ضرورت آن قاعدتا باید به یک چارچوب و تعریف مشخص برسیم. وقتی به این تعریف رسیدیم آن وقت باید ببینیم که مخاطب این آشتی ملی در فضای داخلی کشورمان چه گروه‌ها و اشخاصی هستند. هنگامی‌که موضوع آشتی ملی مطرح می‌شود، آنچه که من به آن باور دارم و فکر می‌کنم طراح این موضوع هم با من هم نظر هستند، این است که مخاطب «آشتی ملی» همه ایرانیان هستند. بنابراین وقتی صحبت از آشتی ملی می‌شود، آشتی ملی بین اصلاح‌طلبان و به تعبیر شما حاکمیت نیست، آشتی ملی همه ایرانیان را در برمی‌گیرد و هدفش این است که به وحدت در عین کثرت دست یابد.در این مسیر یکی از اتفاقاتی که باید رخ دهد، این است که شکافی که میان حاکمیت و اصلاح‌طلبان احساس می‌شود مرتفع شود. قاعدتا دغدغه ای هم که برای آشتی ملی وجود دارد، مشکلاتی است که کشور با آن مواجه است و این مشکلات طبیعتا در مجموعه مسائل سیاسی نباید خلاصه شود بلکه همه مسائلی که امروز کشور با آنها دست و پنجه نرم می‌کند را باید در بر بگیرد.
خیلی‌ها تصور می‌کنند اول باید یکسری اتفاقاتی در کشور رخ دهد و بعد آشتی ملی صورت گیرد که من چنین اعتقادی ندارم. آشتی ملی یک راهبرد است و مجموعه‌ای از رفتارها و رویکردها را در خود جای می‌دهد و قاعدتا بسترساز این راهبرد هم جریان سازی گفت‌و‌گوهایی است که باید بین دلسوزان کشور اعم از جریان‌های سیاسی، گروه‌ها و اشخاص صورت گیرد.
بخشی از این راهبرد به پر کردن شکاف‌هایی می‌انجامد که طبیعتا باعث بی اعتمادی جریان‌ها و جناح‌های سیاسی نسبت به یکدیگر شده است.
آشتی ملی نافی تنوع و تکثر دیدگاه‌هایی که در این کشور وجود دارد نیست بلکه مسیری است برای آنکه گفت‌و‌گو و وحدت ملی با توجه به مشکلاتی که در کشور ما وجود دارد طی شود. بنابراین من بیشتر از اینکه بخواهم به پرکردن این فاصله فکر کنم، فکر می‌کنم آشتی ملی را به این سمت سوق دهیم تا این گفت‌و‌گوها بستری را فراهم آورد تا درخصوص مسائل و چالش‌های جدی کشور یک همدلی و همگرایی صورت گیرد. به نظر من با توجه به فاصله‌ای که میان جریان اصلاح‌طلب که مدافع گفت‌و‌گوست با حاکمیت ایجاد شده است طبیعتا باید این فاصله پر شود و به نوعی رفتار گردد که این گفت‌و‌گوها جریان‌سازی شود. ما اگر نگران دوقطبی‌های موجود در جامعه هستیم، به نظر من جریان اصلاحات باید تلاش کند هم در گفتار و هم در عمل، این گفت‌و‌گوهای مستقیم را با حاکمیت برقرار کند.
———————-
——————–
آشتی ملی و گفت‌و‌گوی مستقیم باید تحقق یابد
ابوالقاسم رئوفیان (دبیر کل حزب ایران زمین)
این از خواسته‌ها و آرزوهای قلبی احزاب و گروه‌های سیاسی است که با رهبر انقلاب دیدار و گفت‌و‌گو داشته باشند. رهبری به همه اقشار و نهادها توجه داشته و دارند و همانطور که دانشجویان، ورزشکاران، اصناف و اقشار به مناسبت‌های مختلف با ایشان دیدار می‌کنند، احزاب و گروه‌های گوناگون سیاسی هم، آرزوی طرح موضوعات، دغدغه‌ها و خواسته‌هایشان در حضور رهبری را دارند.
امیدواریم که این توفیق نصیب نمایندگان احزاب و متولیان نهادهای سیاسی در ساختار سیاسی کشور بشود.
در کنار این موضوع، درباره طرح آشتی ملی نیز باید بگویم که معتقدم آشتی ملی از عوامل تقویت کننده توان ملی ما و توان نظام ما در خنثی سازی توطئه‌های دشمنان به‌ویژه استکبار جهانی است. به نظر می‌آید یکی از دغدغه‌های کنونی جامعه ما نیز رسیدن به این آشتی ملی باشد، به هر حال درگیری‌ها و برخوردهایی که بین فعالان سیاسی، احزاب و گروه‌ها به وجود می‌آید هرچه شدیدتر شود در دو قطبی شدن جامعه نیز تاثیر سوئی خواهد داشت. طبیعی است که تحقق طرح آشتی ملی می‌تواند در همدلی بین احزاب و گروه‌های سیاسی و تمرکز روی استراتژی و رعایت خط قرمزها بسیار موثر باشد. همچنین این طرح بین قوای سه گانه و نهادهای فرای این قوا در آستانه انتخابات بسیار موثر است و به همان مقدار که می‌تواند در انسجام و یکپارچگی بین همه فعالان اجتماعی سیاسی در کشور میان مسئولان و مردم موثر باشد، همین مقدار هم می‌تواند در یاس و ناامیدی دشمنان و مقاوم‌سازی توان دفاع ملی و دفاع نظام در مقابل سیاست‌های خصمانه استکبار جهانی و صهیونیستی نیز موثر باشد؛ به عبارتی این طرح راهگشای رسیدن به مسائل موردنظر و حل مشکلات است.
————
همه باید از آن استقبال کنند
حسین کنعانی مقدم (دبیر کل حزب سبز)
همیشه بحث آشتی بحث خوشایندی بوده است و در مقابل، قهرهای سیاسی، ناامنی‌ و ناملایمتی‌هایی در کشور ایجاد می‌کند.
البته وقتی از لفظ آشتی ملی استفاده می‌شود که مردم از حاکمیت جدا شده‌ و با آن درگیرند. اما اساساً ما حاکمیت و مردم را از هم جدا نمی‌دانیم.
بنابراین آنچه که در بحث آشتی ملی و یا گفت‌و‌گوی نزدیک اصلاح‌طلبان با حاکمیت مطرح می‌شود، یک مطالبه سیاسی و جناحی است.
به هر حال جدال سیاسی در سال‌های گذشته از رقابت به خصومت تبدیل شده و مدت‌هاست که دراین راستا نیاز به تنش زدایی احساس می‌شود.
طبیعی است اگر مسائل مطرح شده اخیر از سوی اصلاح‌طلبان منجر به حل مشکلات گذشته و اختلافات خصومت بار جناحین شود، همه نیروها و احزاب باید از آن استقبال کنند. در همین راستا عقلای دو جناح باید در نشستی مشترک به فکر یک راه‌حل برای حل اختلافات جناحی‌شان نیز باشند.
اینکه ما چپ و راست، اصولگرا و اصلاح‌طلب را در مقابل هم قرار دهیم تا یکی دیگری را حذف کند، رقابت نیست بلکه خصومت است. برای همین طرح آشتی ملی را می‌توان یک مسئولیت انسانی توصیف کرد که همه از آن استقبال می‌کنند و همه امیدوارند تا این کشمکش‌های سیاسی پایان یابد.
—————-
آشتی ملی یک پیام قرآنی است
حجت الاسلام محسن غرویان (استاد حوزه)
تمام کسانی که دل‌شان برای کشور می‌سوزد، بحث آشتی ملی برایشان مهم است و اصلاح‌طلب و اصولگرا هم ندارد، چرا که «آشتی ملی» یک پیام قرآنی و در واقع همان وحدت است.
قطعاً اصولگرایان معتدل از این موضوع استقبال می‌کنند، چراکه معتقدند در سایه وحدت، بسیاری از مشکلات حل می‌شود اما در عین حال برخی خواص قطعاً به این دلیل که «آشتی ملی» برای‌شان خوشایند نیست، روی خوشی به آن نشان نخواهند داد.
این عده خاص به دلیل برخی اندیشه‌های انحصارطلبانه و مبانی تئوریکی تفکرات‌شان، با آشتی ملی مخالفت می‌کنند اما اصولگرایان معتدل و عقلای آن جناح نه تنها از این بحث استقبال می‌کنند، بلکه حتی در این راستا نیز گام‌هایی خواهند برداشت. الان با توجه به تهدیدهای ترامپ، رئیس جمهور جدید آمریکا، بهترین زمان وحدت است، چراکه در صورت وحدت داخلی، مشکلات به راحتی حل می‌شود و دولت نیز به پشتوانه وحدت ملت و اهالی سیاست، با اقتدار پیش می‌رود. عقلا و بزرگان هر دو جناح باید کار را دست گرفته و بحث را به صورت جدی پیش بگیرند. در این صورت کم کم مشخص می‌شود که چه کسانی مخالف وحدت هستند و همان طور که برخی افراد توسط مردم منزوی شدند، سرنوشت مخالفان شکل‌گیری آشتی ملی هم همانند آنها خواهد شد. اشتراکات اصولگرایان و اصلاح‌طلبان کم نیست اما متاسفانه در دوره‌ای خاص، فاصله و شکاف عمیقی بین دو جریان ایجاد شد. شکافی که تا پیش از دولت دهم به این عمیقی وجود نداشت. این شکاف در اثر ظهور برخی نیروها ایجاد شد که الان همان نیروها هم مخالف وحدت هستند.
——————-
آشتی ملی آرزوی تمام مردم ایران
عباس سلیمی‌نمین (تئوریسین جریان اصولگرا)
آشتی ملی و تقویت بنیان‌های داخلی یکی از آرزوهای همه مردم، اهالی سیاست و مسئولان فعلی و سابق است. گرد هم آمدن توان‌های موجود برابر بدخواهان ملت، می‌تواند تاثیرات گسترده‌ای داشته باشد. اما برای نیل به اتفاق ملی، نیاز به پیش شرط‌هایی است که همه به آن پایبند باشند. پایبندی به اصول خیلی دشوار نیست. چراکه هر دو جریان اصولی دارند که مشترک است و بر سر آن پایبند هستند.
برخی پیش شرط‌های شکل گیری آشتی ملی باید در نظر گرفته شود. اینکه ما بتوانیم به برخی مسائل پیش آمده بعد از انتخابات سال 88 بنگریم و به آن خاتمه دهیم، کار سختی نیست. تصور نمی‌کنم که درک این مسئله به گونه‌ای دشوار باشد که ما نتوانیم این راه درست را در این زمینه بپیماییم. در عرصه بین الملل اتفاقاتی می‌افتد که حتماً باید در داخل کشور متحد و منسجم باشیم. فشارهای بین المللی زمانی بر ایران در دولت گذشته افزایش پیدا کرد که ما در داخل منسجم نبودیم. یک جامعه متفرق به راحتی تحت فشار قرار می‌گیرد و در این صورت نتایج دلخواه‌شان کسب می‌شود.
برخی نیروهای عاقل‌تر جریان اصلاح‌طلب در مقام اصلاح عملکردهای خطای خود و یا نیروهای منسوب به خودشان برآمدند. از آن طرف اصولگرایان هم برخی نیروهای خودشان را کنار گذاشتند و این گام بزرگی است. اصولگرایان برخی نیروها را از خود راندند و نه آنها را در لیست‌شان گذاشتند و نه از آنها حمایت کردند. بنابراین این شاخصی است که نشان می‌دهد، اصولگرایان به سمت آشتی ملی می‌روند. شاید در این میان بد هم نباشد که اصلاح‌طلبان از برخی اقدامات صورت گرفته، اعلام برائت کنند. اصلاح‌طلبان در عمل نشان داده‌اند که با برخی رفتارهای صورت گرفته در سال 88 مخالف هستند و حضورشان در این انتخابات هم نشان از این موضوع دارد اما عملاً به مردم اعلام نمی‌کنند و شاید باید به این موضوع هم فکر کنند. اینکه گفته شده اختلافی نداریم که بخواهیم آشتی کنیم، نظر شخصی افراد است. اما به نظر من اختلافاتی وجود دارد که باید حل شود و راهکار مشخصی هم دارد.
——————–
آشتی ملی در انتخابات مجلس دهم انجام شد
احمد کریمی‌اصفهانی
(دبیر کل جامعه اسلامی اصناف و بازار)
آشتی ملی خوب است و در شرایط فعلی کشور طرح این بحث بسیار هوشمندانه است. چراکه الان در شرایطی که رئیس جمهور جدید آمریکا، به نظر می‌رسد بنای تعامل ندارد و سخنرانی‌های شدیدی علیه ایران می‌کند، اگر در داخل کشور وحدت نباشد و دولت پشتوانه نداشته باشد، قطعاً این تهدیدها سخت‌تر و عرصه عملی برای اجرا پیدا می‌کند. اصولگرایان از گفت‌و‌گو خوشحال می‌شوند و مشکلی در این زمینه ندارند. از طرح بحث آشتی ملی هم استقبال می‌کنند و هر زمان که اصلاح‌طلبان اعلام آمادگی کنند، پای گفت‌و‌گو خواهند نشست. البته فضای کشور به لحاظ تعامل و گفت‌و‌گو نسبت به سال‌های گذشته تغییر کرده است. اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس گذشته با اصولگرایان تعامل و گفت‌و‌گو کردند و لیست مشترک نیز نشان از آن دارد که مشترکات زیادی وجود دارد که می‌توان روی آن به توافق رسید و بحث کرد. حال در این بین برخی نمی‌خواهند این گفت‌و‌گوها شکل بگیرد که کار بی فایده‌ای است. چراکه در هر صورت راهی که باز شده، مسیر خود را طی می‌کند. نتیجه تعامل اصولگرایان و اصلاح‌طلبان، مجلس دهم شورای اسلامی است. مجلسی که در عین تفاوت دیدگاه‌ها اما هماهنگ است. بنابراین می‌توان از این سیستم استفاده کرد و با پی گیری بحث آشتی ملی، وحدت و انسجام مسئولان، فعالان و اهالی سیاست را بیشتر کرد که برای مردم هم نقطه قوتی شود. به نظر می‌رسد که عقلای اصولگرا و اصولگرایان معتدل هم از بحث آشتی ملی استقبال می‌کنند. به همین دلیل منطقی است که فقط یکی از عقلای دو جریان باید پا پیش بگذارد و پیش قدم برای شکل گیری این آشتی شود.
———————-
———————–
آشتی ملی یعنی سران فتنه را آزاد کنید
روح الله حسینیان (نماینده مجلس نهم)
منظور اصلاح‌طلبان از طرح مسئله آشتی ملی، این است که می‌خواهند بگویند، سران فتنه را آزاد کنید. آنهایی که خودشان اختلاف درست کردند، اگر واقعا پیرو ادعای خود بوده و آن را قبول دارند، به مردم بپیوندند. خود همین موضوع، وحدت ملی را ایجاد می‌کند.
————————
آشتی ملی ساخته وطن فروشان است!
حسین شریعتمداری(مدیر مسئول روزنامه کیهان)
«آشتی ملی» واژه‌ای است که این روزها اصحاب وطن‌فروش‌ فتنه آمریکایی – اسرائیلی ۸۸۸ و شماری از مدعیان اصلاحات و اعتدال بر زبان و قلم دارند و ادعا می‌کنند که تحقق آن مخصوصا برای مقابله با تهدیدهای اخیر آمریکا علیه کشورمان ضرورت حیاتی دارد.سخن از آشتی‌ ملی برای مقابله با تهدیدهای آمریکا، آن هم از سوی جماعتی که برخی از آنان ننگ پادویی‌ برای مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس را در کارنامه خود دارند و آشکارا دست به وطن‌فروشی زده‌اند، نه فقط عجیب و باور نکردنی به نظر می‌رسد بلکه با توجه به وابستگی برملا شده آنان به دشمنان بیرونی مردم و نظام، نمی‌توان این احتمال را نادیده گرفت که ماموریت تازه‌ای برای فتنه‌انگیزی و توطئه‌ای دیگر در آستین داشته باشند. جماعت یاد شده در اصرار خود برای «آشتی‌ ملی» توضیح نمی‌دهند مگر ملت با یکدیگر در قهر و تقابل به سر می‌برند که «آشتی ملی» ضرورت پیدا کرده باشد؟
ممکن است گفته شود که توده‌های چند ده میلیونی مردم در راهپیمایی بزرگ ۲۲ بهمن سلیقه‌های سیاسی متفاوتی داشته‌اند و هدف از «آشتی ملی» مورد نظر، برداشتن این فاصله‌ها و ایجاد همسویی در سلیقه‌هاست، که باید گفت، تفاوت سلیقه‌ها نه فقط آسیب‌رسان نیست بلکه طبیعی و پسندیده نیز هست و می‌تواند از یک سو نشانه آزاد اندیشی و از سوی دیگر زمینه‌ساز برخورد اندیشه‌ها باشد که تصحیح نظرات و برداشت‌ها نتیجه آن است.
و اما توده‌های انبوهی که در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کرده بودند، در حمایت از اصول و مبانی اسلام و انقلاب و نظام و اعلام آمادگی برای مقابله با توطئه‌ها و تهدیدهای آمریکا و متحدانش نه تنها کمترین اختلاف‌ نظری نداشتند بلکه در این موارد اشتراک‌ نظر و همسویی کامل داشتند. بنابراین اگر «آشتی ملی» مورد نظر جماعت یاد شده، آن گونه که اعلام کرده‌اند، برای مقابله با تهدیدهای آمریکاست که این وحدت و همدلی در مقیاسی برجسته و بی‌نظیر در میان ملت وجود دارد و از این روی، طرح مسئله «آشتی ملی» فقط می‌تواند با هدف القای این توهم باشد که ملت با یکدیگر سر ناسازگاری دارند! و البته با توجه به سوابق سیاه جماعت مطرح کننده آشتی‌ ملی، بعید نیست که طرح آن با همین هدف و مقصود صورت گرفته باشد. بدون کمترین تردیدی اصرار جماعت یاد شده برای به فراموشی سپردن جنایات بزرگی که مرتکب شده‌اند و تلاش برای ورود دوباره به ساختار نظام را که این روزها در پوشش آشتی ملی مطرح می‌کنند، فقط می‌توان با دو انگیزه زیر به ارزیابی نشست:
الف: ورود به ساختار نظام و نفوذ به مراکز تصمیم‌ساز و سیاست‌پرداز با هدف تغییر محاسبات مسئولان و نهایتا پیگیری ماموریت وطن‌فروشانه قبلی.
ب: این احتمال نیز وجود دارد و احتمالی قوی‌ نیز هست که طرح «آشتی ملی» را با هدف حاشیه‌سازی و سرگرم کردن مردم به میدان آورده‌اند تا از این طریق روی ناکامی‌های پی‌درپی و وعده‌های بر زمین مانده دولت که متاسفانه برخی از اصحاب فتنه در آن نقش موثری داشته‌اند، سرپوش بگذارند.
—————-
آشتی ملی آب در‌هاون کوبیدن است
محمدنبی حبیبی (دبیرکل حزب موتلفه اسلامی)
آشتی ملی در برابر قهر ملی است؛ این قهر کی صورت گرفت؟ در انتخابات سال ۸۸ عده‌ای با صندوق‌های رای قهر کردند و رای مردم را به رسمیت نشناختند. آن‌ها به کمک سرویس‌های امنیتی و ارتش رسانه‌ای غرب هشت ماه مملکت را به آشوب کشاندند و تا سرحد محاربه با مردم و نظام پیش رفتند. حال می‌خواهند آشتی کنند. اما باید از آنها پرسید با چه کسی می‌خواهید آشتی کنید؟ با مردم و نظام؟ این عده نه تنها لحن آشتی ندارند بلکه هنوز خود را طلبکار می‌دانند.آنچه تحت عنوان آشتی ملی مطرح می‌شود این است که چهره یک «فتنه‌گر» و «محارب» را تبدیل به یک «مصلح طلبکار» کنند. این آب در‌هاون کوبیدن است. اگر کسی با نظام و مردم قهر است بیاید آشتی کند. نیازی به همایش نیست. البته باید از مردم و نظام عذرخواهی کنند و بگویند بر اساس چه منطق سیاسی با مردم و رای مردم قهر کرده‌اند. همچنین بگویند به چه دلیل بی‌بی‌سی و رادیو آمریکا از آنها حمایت می‌کنند و چرا پروژه آشتی ملی را از بی‌بی‌سی کلید می‌زنند. این کلید، آن قفل قهر ملی را باز نمی‌کند.
—————
آشتی ملی براندازی نظام است
عزت الله ضرغامی‌(رئیس سابق صدا و سیما)
همراهی برخی افراد در سال 88 ضربه سختی به ایران وارد کرد، امروز نیز آن‌ها با طرح‌های جدید به دنبال ضربه زدن به ما هستند که باید آگاهانه مانع از تحقق آن‌ها شد.در رسانه‌ها این‌گونه مطرح می‌شود که به دنبال بازسازی نظام یا یافتن رابط جدید برای اتصال مردم و مسئولان هستند. شخص رهبری به‌صورت مستقیم با مردم و مسئولان در ارتباط است و نظام جمهوری اسلامی نیازی به بازسازی ندارد.
آنچه نیاز به بازسازی دارد، عقاید عده‌ای از خواص است که دانسته یا ندانسته به نفوذ دشمن به کشور کمک می‌کنند. امروز بیش از همیشه به وحدت و انسجام نیازمندیم، همچنین لازم است از ایجاد دوگانگی و تفرقه در کشور جلوگیری کنیم. به گفته رهبری، هرکس دل در گرو کشور دارد و به دنبال مصالح کشور و انقلاب است، فردی خودی و انقلابی است.
—————
لیبرال‌ها به دنبال آشتی با نظام‌اند!
یاسر جبرائیلی (معاون پژوهش و آموزش خبرگزاری فارس)
نه ناطق نوری و نه «هیچ شخصیت دیگری»، جایگاه منتظری در دوران امام(ره) و هاشمی‌در دوران بعد از امام(ره) را ندارد و نمی‌تواند نقش آنان را برای لیبرال‌ها ایفا کند. لیبرال‌ها دنبال شخصیتی هستند که بتوانند از رویارویی او با نظام، میوه تضعیف نظام و در نهایت تغییر آن را بچینند ولی اکنون چنین شخصیتی که رویارویی‌اش با نظام چنین هزینه و چنان نتیجه‌ای داشته باشد، وجود ندارد.
تجربه نحوه واکنش دولت اصلاحات به «تندروی آمریکایی‌ها» در زمان جورج بوش و بازخوانی آن نامه معروف «فدایت شوم»(1) به کاخ سفید، به ما می‌گوید نخستین چیزی که این جماعت به خیال تامین امنیت روی میز می‌گذارند و معامله می‌کنند، ایستادگی و مقاومت است و نخستین چیزی که می‌پذیرند، تعطیلی برنامه‌های هسته‌ای و نظامی‌ و موشکی و توقف اجرای احکام خدا طبق دستور حقوق‌بشر آمریکایی است. از این رو باید درباره چرایی طرح بحث «آشتی ملی» دقیق‌تر شد و در مقام یافتن پاسخ صحیح برای این پرسش برآمد که چرا در این مقطع یکی از سرکردگان جریان لیبرال در ایران به دنبال «آشتی» است؟ لیبرال‌ها در چه شرایطی قرار گرفته و دچار کدام خلا شده‌اند که امروز خود را نیازمند آشتی ملی می‌بینند؟ فوت حجت‌الاسلام هاشمی‌با این طرح چه رابطه‌ای می‌تواند داشته باشد؟ این جماعت می‌توانند عذر بخواهند و با اعتراف به دروغ تقلب، بابت خساراتی که به اسلام زده‌اند و خون‌های بی‌گناهی که بر زمین ریخته‌اند، به درگاه الهی توبه کنند؛ قطعا در این صورت مورد رافت نظام نیز قرار خواهند گرفت. اینها بلاتردید می‌توانند در صورت توبه، به مسجد بازگردند و در کنار مومنان قامت ببندند و نماز بخوانند اما نباید انتظار داشته باشند کفش‌دزد دیروز، امام جماعت امروز شود.

 

اینرا هم بخوانید

ابراز نگرانی دادستان کل آلمان از وضعیت امنیتی در کشور.بیشترین میزان جرایم ناشی از تروریسم اسلامی است

به گفته دادستان کل فدرال آلمان، خطرات ناشی از راست‌گرایان ‌افراطی، اسلام‌گرایان و جاسوسی در …