آرایش و صف بندی باندهای حکومتی در آستانه مضحکه انتخابات!

با نزدیک شدن به موعد مضحکه انتخابات ریاست جمهوری حکومت در خرداد سال آینده نگرانی ها وهشدارها و ترس از تکرار” فتنه ای خطرناک” به یکی از محورهای اصلی جنگ و دعواهای باندهای حکومتی دو جناح رژیم تبدیل شده است. هر چهره و عنصر حکومت که وارد کشمکش باندهای حکومتی در مضحکه انتخابات میشود، اعلام برائت از فتنه و وفاداری به اصل ولایت فقیه را سرلوحه شعارهای خود قرار می دهند. خامنه ای  و شورای نگهبان که در اساس تعیین کنندگان اصلی انتخابات حکومتی می باشند، نظارت “دقیقی” بر صحنه جنگ و دعواهای باندهای حکومتی دارند. شورای نگهبان و تائید صلاحیت کاندیداها همیشه برای حکومت و شخص خامنه ای موضوع مهمی بوده است. به همین خاطر اینها حواسشان جمع است.یارگیری در جبهه بیت رهبری و نهادها و ارگانهای بانفوذش در باره تائید صلاحیتها و صدورمجوز ورود عناصر وفادارتر به ولی فیقه به انتخابات حکومتی آغاز شده است.

در کنار این موضوع “خطر فتنه ای دیگر”، بخوان ترس حکومت از آغاز اعتراضات گسترده مردم به بهانه انتخابات وبه میدان آمدن مردم و دخالتشان در مضحکه انتخابات حکومتی،یک نگرانی بسیار مهم همه باندهای حکومتی می باشد. مدام هشدار می دهند و همدیگر را “فتنه گر” می خوانند. برای کوبیدن همدیگر به یکدیگر اتهام فتنه گری می زنند. حکومت نگران به میدان آمدن مردم و اعتراضاتشان به بهانه  انتخابات است. باندهای حکومتی این “خطر”را رسما به همدیگر هشدار می دهند. به این بر می گردم. در اینجا نگاهی می اندازیم به صف بندیها وآرایش باندهای حکومتی در آستانه انتخابات حکومت. ابتدا به آرایش و صف بندی باندهای تشکیل دهنده نیروهای اصلی جناح های حکومتی می پردازیم و در ادامه به موضوع مردم و نحوه برخوردشان به انتخابات حکومتی. و مهمتر از همه کارگران و مردم با این مضحکه انتخاباتی حکومت چه باید بکنند، پرداخته میشود.

صف بندیهای نیروهای حکومتی در آستلنه انتخابات از چه قرار است؟

اساسا انتخابات حکومت حول  معرفی کاندید از دو جناح اصلی حکومت اصولگرایان و اصلاح طلبان دور وبر دولت روحانی و خود دولت می باشد. وضعیت این نیروها از چه قرار است؟ صف بندیهای این دو جریان اصلی حکومت چگونه است؟ ابتدا به جریان صولگرایان که عموما در جبهه بیت رهبری قرار می گیرند می پردازم.وضعیت این جناح حکومت از چه قرار است؟ بعد از انتخابات سال 92 این جریا ن شکست سختی از جریان “اعتدال” به رهبری رفسنجانی و روحانی خورد و ناچار شد بنابر مصلحت خامنه ای میدان را به نفع جناح روحانی خالی نماید. همزمان این جریان با چهره های شاخصش در مجلس در اقلیت قرار گرفت. پیروزی روحانی موقعیت رفسنجانی و دولت روحانی را برای دوره ای در جنگ و دعواهای باندهای حکومتی بهبود نسبی بخشید.

روحانی وطیفی که پشت سر دولت قرار گرفتند موفق شدند رضایت خامنه ای را برای قبول توافق هسته ای جلب کرده و بدین ترتیب در درون نظام موقعیت تثبیت شده تری یافنتد. وعده لغو تحریمها و اجرای برجام و امید به گشایش اقتصادی بعد از سالها تحریم؛ فرصتی برای جناح روحانی شد تا در برابر جناج اصولگریان حکومت از موقعیت بهتری برخوردار گردد.

در طول بیش از یک سال گذشته که روحانی و دولتش با اجرای برجام وعده بهبود اوضاع اقتصادی، لغو تحریمها و گشایش اقتصادی را داده بودند؛ تمام سعی و تلاششان را کرده اند که بگویند اوضاع بهتر شد، تحریمها لغو شده و رشد اقتصادی به چند درصد رسیده و …خلاصه همه چیز را به “دستاورد هسته ای ” وصل کرده  و آن را فرجی برای باند دولتی ها وبه یک معنا برای کل نظام می دانند. موضع گیریهای روحانی برای “تعامل با جهان” و گفتگو … به مذاق باند اصولگرایان خوش نیامده و اینها هم بیشترین حملاتشان را بر روی این سیاستهای روحانی سوار کرده اند.مدام به دولت هشدار می دهند و برایش خط و نشان می کشند.در این میان حملات عناصر شاخص سپاه علیه باند دولتی ها تشدید شده است.

در این بحبوحه جناح اصولگرا که از مخالفان توافق هسته ای و سیاستهای دولت روحانی می باشند، بیشترین حملات را به دولت روحانی به این بهانه به راه انداخته اند. یک محور دعواهای انتخاباتی برای معرفی کاندید این باند حکومت تعرض به این سیاستهای اعلام شده روحانی بعد از برجام و تلاش برای سیاه نمایی و کوبیدن دستاوردهای باند روحانی درهمه اشکال وبا قدرت از طرف این باند حکومتی در جریان می باشد.باند روحانی تا حدودی موفق شد در ماجرای توافقق هسته ای و وعده هایی که به مردم داده بود، با سیاست انتظار به بهبود زندگی مردم و گشایش اقتصادی، حول سیاستهایش بخط کرده و از آن به عنوان اهرم فشاری بر علیه باند دیگر حکومت استفاده نماید.

اما این دوره بسیار کوتاه بود و مردم متوجه شدند که نه فقط بهبودی در وضعیت زندگی و کار و معیشت شان بوجود نیامده، بلکه دولت روحانی با به اجرا گذاشتن سیاست های ریاضت کشی اقتصادی، تعرضات گسترده ای برعلیه معیشت و زندگی مردم سازمان داد. در طول یک سال گذشته بیشترین اعتراضات مردم و بویژه کارگران برعلیه سیاستهای دولت روحانی ادامه داشته است. فقر، گرانی و بیکاری افزایش سرسام آوری به خود گرفته و زندگی مردم در کل فلج شده است.در این میان باند اصولگرایان برای  جلب رضایت مردم در مخالفت با دولت روی این بخش سرمایه گذاری کرده و بعضا با سو استفاده از این اعتراضات ، به تک و تا افتاده تا نشان بدهند در “صف مردم” می باشند. البته خود مردم هم این سیاست کثیف این باند را به خوبی متوجه شده اند. وبراحتی جلب برنامه وسیاستهای باند اصولگرایان حکومتی نمی شوند. چرا که تا چهار سال پیش این باند برای مدت هشت سال با احمدی نژاد در راس حکومت بوده و بیشترین تعرضات را به زندگی کارگران و مردم سازمان داده بود.

اما موقعیت جناح دولتی و روحانی در ماههای اخیر بدتر شده است. از یک طرف اعتراضات کارگران و مردم برعلیه سیاستهای خانمابرانداز دولت اوج گرفته است و دولت مدام زیر ضرب اعتراضات مردم قراردارد. از طرف دیگر در جنگ و دعواهای نهادها و ارگانهای مهم نظامی و سیاسی حکومت، از بیت رهبری گرفته تا شورای نگهبان  و مجلس خبرگان، سپاه و.. انتقادها به روحانی و دولت بالا گرفته است. موقعیت روحانی نزد خامنه ای هم شکسته شده است. در صف بندی باندهای بیت رهبری و نهادهایش حتی موضوع عدم تائید صلاحیت روحانی را نیز هم طرح کرده اند. هفته گذشته جنتی رئیس مجلس خبرگان به روحانی حمله کرده و ازش خواست تا توضیح بدهد چرا “اقتصاد مقاومتی”را اجرا نکرده است. از طرف دیگر فشار سپاه و قوه قضائیه برموضوع حقوق های نجومی و دزدی های کلان باندهای دولتی، نیز افزایش یافته است. کلا موقعیت جناح دولتی ها و باند هایشان نزد خامنه ای زیاد خوب نیست و دولت روحانی و دار و دسته های دور وبرش با یک چنین وضعیتی وارد کارزار انتخاباتی باندهای حکومتی شده است.

اما وضعیت جناح اصولگرایان حکومتی از چه قرار است؟ این باند سنتا وابسته به بیت رهبری بوده است. چهره های شاخص آن هنوزهم از دست اندرکاران مورد اعتماد خامنه ای در راس نظام و ارگانها و نهادهای حکومت می باشند. بخش بزرگی ازچهره های اصلی این باند را سپاه و بسیج و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی تشکیل می دهند . بعد از شکست در انتخابات سال 92 برای مدت دوسالی سرگیجه گرفتند و به کما رفتند. بخش هایی از اینها در دوره احمدی نژاد در راس دولت بودند. در مجلس هم اقلیت شدند. چهره شاخصی که بتواند جناح اصولگرایان حکومتی را بخط کرده و دوباره آماده ورود به بازیهای قدرت وسیاست  باندهای حکومتی در درون نظام بکند، هنوز مشخص نیست.

 

دار و دسته ها و تشکلاتی که اینها داشته اند بخشا از بین رفته اند. از موتلفه، جامعه روحانیت و انجمن اسلامی مهندسان گرفته تا دار و دسته هایی که هنوز حول احمدی نژاد جمع شده اند، اختلافات جدی با همدیگر دارند و عملا نتوانسته اند در برابر باند دولت وروحاتی که نسبتا متشکل ترند، الگویی از اتحاد وسازمان را نشان بدهند. به یک معنا هر کس ساز خود را می زند. در یک چنین وضعیتی بند ناف خیلی ازچهره های شاخص این باند به حوزه علمیه بسته شده است. اینها مدام به قم و به دیدار آخوندهای کله گنده هوادار خامنه ای میروند تا حول یک نفر بتوانند به “اجماع” برسند که تا حالا نشده اند.

بعد از ماهها اختلاف و کشمکش و سردرگمی در میان  باندهای گوناگون در جبهه اصولگریان حکومتی، این جناح  دست به کار شده و بالاخره دو هفته پیش چهره هایی از این دار و دسته ها دست به کار شده و یک تشکل اعلام کردند. نام این تشکل ”مجمع ملی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی” به اختصار “جمنا” می باشد. در میان این دار و دسته ها کسانی چون رضایی، قالیباف، ولایتی، موحدی کرمانی، باهنر،حداد عادل،مهدی چمران، محمدنبی حبیبی از حزب مؤتلفه مرضیه وحیددستجری، مصباحی‌مقدم، سلیمی‌نمین، یحیی آل‌اسحاق اسدالله بادامچیان، حاجی‌بابایی قرار دارند.

باندهای دور وبر مصباح یزدی و علم الهدی و شاهرودی از آخوندهای کله گنده بیت رهبری  اعلام کرده اندن فعلا وارد هیج بلوک انتخاباتی نمی شوند.

جناح اصولگرایان وباندهای گر آمده در “جمنا” تصمیم گرفته اند درهفته های آینده کاندیدی برای ا نتخابات ریاست جمهوری معرفی نمایند.دار و دسته احمدی نژاد در این باند نبوده و خودشان کاندید مستقل دارند. بقایی کاندید اینهاست.این تنها تشکل و یا جبهه اصلی اصولگرایان حکومتی می باشد که پشت بیت رهبری بخط شده و قرار شده وارد انتخابات حکومتی بشود. برنامه و سیاستهای اینها اساسا روی زدن دولت روحانی متمرکز شده است.سیاستهای اینها بخشا سیاست های احمدی نژادی می باشد که قبلا امتحان پس داده است ولی با این وجود این دار و دسته گفته اند برنامه های انتخاباتی شان را بعدا اعلام خواهند کرد. معرفی یک کاندید از جناح اصولگرایان حکومتی به اعتراف خودشان  سخت بوده و هنوز طول می کشد تا به توافق بر سر یک نفر برسند. در ضمن کسی هم فعلا در این جمع نگفته که قرار است کاندید بشود. پشت صحنه دعواها و کشمکش های این باند برای معرفی کاندید ادامه دارد.

 

این وضعیت آرایش باندهای گرد آمده در دو جناح اصلی حکومت جناح دولتی ها به سرکردگی روحانی و جناح اصولگریان حکومتی می باشد. وضعیت هر دو جناح تعریفی ندارد. در این در هم ریختگی  صفوف حکومتیان، خامنه ای و نهادها اطلاعاتی سپاه و کانون های قدرتمند دور و بر بیت رهبری و خود خامنه ای شدیدا به تقلا افتاده اند تا هر طوری شده سر یک نفر، البته به توصیه و رضایت خامنه ای به توافق برسند.دعواها و کشمکش هایشان ادامه دارد. در این میان ظاهرا حال و روز جناح دولتی ها و باندهای دور وبرشان با اعلام کاندید شدن روحانی تا حدودی به گفته خودشان رضایت بخش است.

در این میان اصلاح طلبان سنتی حکومت الزاما همه شان با روحانی هم نوا نیستند. برخی از اینها  گلایه هایی از روحانی دارند ولی با در نظر گرفتن وضعیت جناح مقابل و یارگیریهای و اختلافاتشان، اینها با روحانی کنار خواهند آمد.

این شمه ای از وضعیت و آرایش باندهای حکومتی گرد آمده در دو جناح اصلی حکومت می باشد. هر اختلافی که این جناح ها با همدیگر داشته باشند در برابر مردم و علیه مردم مثل تن واحد نظام ایستاده و خواهند ایستاد. در این شکی نیست. به همین خاطر که خودشان می دانند وضعیتشان در هم ریخته  می باشد و ممکن است مردم از این شکاف ها و اختلافات بالایی ها و باندهای حکومتی استفاده کرد و به میدان بیایند، یک نگرانی مهم هر دو جناح اصلی حکومت و بیت رهبری می باشد. ار همین حالا اینها این “خطر” را احساس کرده اند. هر دو جناح حکومت مدام برعلیه “فتنه و فتنه گران و دشمنان نظام” و… خط و نشان می کشند. این وضعیت جناح های حکومتی را باد ضربدر اعتراضات و مبارزات کارگران و مردم کرد  تا معنای واقعی ترس و وحشت حکومت را متوجه شد. از اعتراضات سراسری معلمان و کارگران گرفته تا اعتراضات گروههای مختلف در جنبش های اعتراضی گوناگونی که در جامعه در جریان است همه و همه خطری برای حکومت و دولت روحانی می باشند. احتمال گسترش این اعتراضات در بحبوحه مضحکه انتخابات حکومت، و خطر از کنترل خارج شدن این اعتراضات و تبدیل شدن به جنبشی اعتراضی و رادیکال برعلیه کل نظام کمتر نیست. فضا و جو جامعه بشدت اعتراضی است. در متن چنین اوضاعی خظر مردم و به صحنه آمدنشان برای حکومت جدی تر میشود.

انتخابات در جمهوری اسلامی همیشه یک مضحکه حکومتی بوده است. این خامنه ای  و سپاه و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی هستند که تعیین می کند کدام باند حکومت و برای چه مدتی در مسند قدرت دولتی باشد. تکلیف کارگران و مردم در این انتخابات حکومتی روشن است. مردم به خوبی می دانند که هر باند و جناح حکومتی که سر کار بیاید فرقی به حالشان نخواهد کرد. سرکوب، تحمیل فقر و فلاکت، گرانی و بیکاری و هزار یک معضل کمان زندگی مردم را  تهدید خواهد کرد. ولی این به این معنا نیست که مردم در این روند دخالت نخواهند کرد و از شکافهای حکومتی برای گسترش اعتراض و مبارزه شان استفاده نخواهند کرد. این کاری است که مردم همیشه و با توجه به توازن قوای موجود بین حکومت ومردم به آن دست زده اند. و این بارهم به احتمال زیاد این کار را خواهند کرد. زمینه های اعتراضات مردم به بهانه مضحکه انتخاباتی بر علیه کل نظام و دار و دسته های حکومتی کاملا موجود است. پتانسیل اعتراضی موجود در جامعه حکومت را به هراس و وحشت انداخته است. کارگران و مردم باید علیه مضحکه انتخابات حکومتی به میدان بیاند. کارگران و مردم جمهوری اسلامی نمی خواهند.  مردم خواهان آزادی و رهایی از نکبت حکومت دزدان و قاچاقچیان و قاتلان حاکم بر سرنوشتشان می باشند. خواست مردم ایران به زیر کشیدن کل بساط این حکومت با مضحکه انتخاباتش می باشد.

محمد شکوهی

28 اسفند 1395،18 مارس 2017

اینرا هم بخوانید

وزارت بهداشت: “افزایش۴۶درصدی تعرفه‌های پزشکی جبران گذشته است”- محمد شکوهی

سعید کریمی معاون درمان وزارت بهداشت هفته گذشته در دفاع از مصوبه شورای‌عالی بیمه مبنی …