بازرس کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی سراسر کشور میگوید: ما خواهان این بودیم که لااقل مثل کارگران دیگر با ما رفتار کنند. همه کارگران با ۵۰ سال سن و ۳۰ سال بیمهپردازی بازنشسته میشوند اما کارگران ساختمانی با ۶۰ سال سن یا ۳۵ سال بیمهپردازی بازنشسته میشوند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، رکود بازار مسکن مستقیماً تأثیر خود را بر زندگی کارگران ساختمانی میگذارد و دورههای زمانی «بیکاری» را به آنها تحمیل میکند. خرید و فروش مسکن در ۲۱ روز ابتدای اردیبهشت ماه امسال؛ ۳۷ درصد در تهران کاهش داشته است و در این میان کارگران ساختمانی زیادی در این بازار راکد بیکار میشوند اما فاجعه اینجاست که آنها نمیتوانند بیمه بیکاری دریافت کنند زیرا قانون بیمه کارگران ساختمانی اشارهای به «بیمه بیکاری» ندارد. درنتیجه همه مدتی که کارگر در اثر اوضاع ناخوش اقتصادی نتوانسته کاری پیدا کند، بدون هیچ حمایتی از سوی بیمه زندگی را سر میکند. استدلالی که در مقابل این عدم حمایت به کارگران مطرح میشود یک چیز است: «کارگر ساختمانی کارفرما ندارد.»
اغلب باید تا ۶۰ سالگی کار کنیم تا بازنشسته شویم
کارگران ساختمانی در صورت دارا بودن شروط داشتن حداقل سابقه مقرر در قانون تأمین اجتماعی و ۶۰ سال تمام سن و داشتن سی و پنج سال کامل سابقه پرداخت حق بیمه، میتوانند مشمول بازنشستگی شوند. عباس شیری (بازرس کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی سراسر کشور) در تشریح مشکلات بیمهای کارگران ساختمانی میگوید: قانون تأمین اجتماعی در خصوص بیمه کارگران ساختمانی ایرادات زیادی دارد. کارگر ساختمانی باید ۶۰ سال سن یا ۳۵ سال بیمهپردازی داشته باشد تا بتواند بازنشسته شود. این شرایط دشوار آنهم با شرایط کاریِ کارگران ساختمانی؛ بازنشسته شدن را عملاً غیرممکن کرده است.
او میافزاید: ما خواهان این بودیم که لااقل مثل کارگران دیگر با ما رفتار کنند. همه کارگران با ۵۰ سال سن و ۳۰ سال بیمهپردازی بازنشسته میشوند اما کارگران ساختمانی با ۶۰ سال سن یا ۳۵ سال بیمهپردازی بازنشسته میشوند.
بیمه بیکاری به ما تعلق نمیگیرد
او در خصوص مشکلات کارگران در خصوص حمایتهای بیمه بیکاری تشریح میکند: یک مشکل این است که کارگران ساختمانی به خاطر رکود بازار مسکن خیلی بیکار میشوند و کارگری که بیکار باشد، نمیتواند بیمهپردازی کند. امسال بیش از ۱۰۰ هزار نفر کارگر ساختمانی به همین دلیل بیمهشان قطع شده و کارگر قرض میکند یا وام میگیرد تا بتواند بیمهاش را بپردازد. یعنی در عمل میبینیم که قانون بیمه کارگران ساختمانی خیلی ناکارآمد است.
شیری ادامه میدهد: بیمه بیکاری به ما تعلق نمیگیرد. استدلالی که در مقابل ما میشود، این است که کارگران ساختمانی کارفرمای مستقیم ندارند. درحالیکه عوارض شهرداری هست که ۲۰ درصد بیمهپردازی از این محل تامین میشود و کارگران نیز سالها ۷ درصد بیمهپردازی کردهاند و میخواهند این بیمهپردازی یک جایی به کارشان بیاید. اگر کارگر بیکار شود و نتواند بیمه بیکاری بگیرد، چگونه باید به زندگی ادامه بدهد؟ چون دولت سهم بیمه خود را پرداخت نمیکند، به ما عملاً بیمه بیکاری تعلق نمیگیرد.
این فعال کارگری تصریح میکند: ما بارها گفتهایم که باید در قانون تجدیدنظر بشود. انگار آن زمان که قانون بیمه کارگران ساختمانی وضع میشد هدف این بود که کارگر را با این استدلال که بیمه دارد وادار به سکوت کنند اما بیمهها عملاً به کار نمیآید.
او میافزاید: اگر کارگری به خاطر رکود بازار مسکن بیکار شود، چرا نباید بتواند بیمه بیکاری دریافت کند؟ بیمه برای همین روزها است. آنهم وقتی وضعیت اقتصادی کشور بحرانی میشود و بازار مسکن گرفتار رکود میشود، دیگر کارگر بابت بیکاریاش مقصر نیست.
به پرمخاطرهترین کار، غرامت ایام بیکاری نمیدهند
کارگران ساختمانی که به سبب حادثه شغلی در استراحت پزشکی به سر میبرند، بر خلاف سایر کارگران بیمه شده از مزایای غرامت ایام بیماری تامین اجتماعی برخوردار نمیشوند. این در حالی است که به استناد ماده ۹ قانون بیمههای اجتماعی کارگران ساختمانی مصوب سال ۸۶ مجلس شورای اسلامی، کارگران شاغل در فعالیتهای ساختمانی درصورت وقوع حوادث ناشی از کار از حمایتهای قانونی از جمله غرامت دستمزد ایام بیماری بهرهمند میشوند.
شیری در این خصوص بیان میکند: ما کارگران با اینکه سهم بیمه را پرداخت میکنیم اما غرامت ایام بیماری به ما تعلق نمیگیرد. کارگر اگر دچار حادثه شود و از یک روز تا یکسال مجبور شود، در خانه بخوابد، غرامت ایام بیماری به او تعلق نمیگیرد. اینها به خاطر نقایص و مشکلات قانون است.
در جواب مطالباتمان میگویند کارفرما ندارید
کارگران ساختمانی در خصوص سخت و زیانآوری شغلشان هم مشکل دارند. نه کارفرمایی دارند که ۴ درصد سهم کارفرما را برای بازنشستگی پیش از موعد بپردازد و نه تامین اجتماعی عملاً این قانون را برای کارگران اجرا میکند. شیری میگوید: برای کارگران ساختمانی سخت و زیانآوری تعلق نمیگیرد. ما حتی آمادگی داریم که ۴ درصد سهم کارفرما را خودمان پرداخت کنیم تا سخت و زیانآوری به ما نیز تعلق بگیرد. یک کارگر ساختمانی باید ۳۵ سال این کار سخت را انجام دهد و همواره در معرض خطر سقوط از ارتفاع و حوادث کار قرار دارد.
او تصریح میکند: متأسفانه به ما دقیق آمار نمیدهند که چقدر حوادث ناشی از کار داریم؛ و چقدر مرگ در این حوزه اتفاق میافتد. فقط چندی پیش که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نوشته بود: حدود ۹۸۰۰ نفر در سال گذشته حادثه دیده و ۶۷۸ نفر فوتی داشتیم. چرا باید اینهمه کارگر بمیرند؟ انتظار ما از وزارت کار این است که ضابطین قضایی و بازرسیهایشان را باید مکلف کنند که به پروژههای ساختمانی سرکشی و بررسی کنند که کدام کارفرما ایمنی را رعایت نمیکند.
شیری بیان میکند: متأسفانه بازرسان نظارت خاصی در راستای پیشگیری از وقوع حادثه نمیکنند. وقتی حادثه رخ داد بازرس میآید تا نظر بدهد که کارفرما مقصر است یا کارگر. کارگری که صبح تا شب کار میکند و دستمزد کمی دریافت میکند، چندین نوع مشغله خانوادگی و معیشتی دارد، معلوم است که دچار سهلانگاری وبیدقتی هم میشود. نمیشود که نسبت به شرایط کار بیتوجه باشیم و به پیشگیری از وقوع حادثه فکر نکنیم.
این فعال کارگری خاطرنشان کرد: بازرسان باید به پروژهها سرکشی کنند و ببینند که کجاها ایمنی رعایت نمیشود. چند بار تذکر دهند و اگر تغییری در کار به وجود نیامد، کارفرما را جریمه کنند.
کارگران ساختمانی سختیهای زیادی میکشند اما نوبت به مزایای بیمه که میرسد سنگهای بزرگ پیش پای خود میبینند. کارگرانی که کاملاً رها میشوند، ماهانه تا ۱۳۰ هزار تومان بابت بیمه میپردازند اما کمتر موهبتی برایشان دارد. خیلیها تا ۶۰ سالگی باید کار کنند تا بتوانند بازنشسته شوند. در نهایت قانون روی کاغذ مانده و پوششهای حمایتی در زندگی کارگران دیده نمیشود.