انتخابات عراق

بیش از شش ماه تدارک، برگذاری کمپین های انتخاباتی، تبلیغات گسترده و بکارگیری تلویزیون، رادیو، روزنامه و مدیای اجتماعی و برگذاری صدها تجمع و گردهمایی و صرف بودجه‌ هنگفت و شرکت ۳۲۰ حزب و سازمان و گروه، مشارکت رای دهندگان به 44 درصد افراد واجد شرایط رسید. تازه این آمار بر اساس منابع رسمی حکومت عراق است که با احتساب جعل آراء، تقلب‌، تهدید، خرید آراء و وعده و وعید های دروغین، باید با تردید و ملاحظه در نظر گرفته شود.

اولین نتیجه این انتخابات این است که اکثریت بزرگی از مردم با عدم شرکت در انتخابات به دستگاه حاکم، به شرع، به قانون، به پارلمان، به دولت و کارنامه آن نه گفتند. این انتخابات بوضوح یک افتضاح سیاسی برای کل دستگاه حاکم و احزاب و نیروهای سیاسی بورژوازی عراق و کردستان است.

سیاست بایکوت و عدم شرکت در انتخابات بسادگی میسر نشده است، بلکه نتیجه کار گسترده هزاران اکتویست و ده ها گروه در سراسر عراق است که مردم را علیه آن بسیج کردند. در نتیجه این تلاش جامعه عراق پلاریزه شده است. صفبندی های اجتماعی و توازن قوای طبقاتی در عراق تغییر کرده است. مردم عراق و کردستان با نه به انتخابات در یک بعد وسیع اعلام کردند که این مدل حاکمیت را نمی‌خواهند و آنرا تحمل نمیکنند و حاضر نیستند یک بار دیگر سرنوشت خود را بدست آن‌ بسپارند. این مساله گواه باز شدن یک افق مبارزاتی تازه و آمادگی برای رویارویی میلیونی مردم با کل نیرو‌های ارتجاع در عراق و کردستان است.

تحریم انتخابات بحران سیاسی را عمیق‌تر کرده است. بحران سیاسی که در آستانه انتخابات تشدید شده بود، اکنون شکاف های موجود بین احزاب و فرقه های اسلامی و قومی را بیش از پیش شدت بخشیده است. یک مشخصه بارز اوضاع سیاسی عراق تا پیش از انتخابات، تفرقه و انشعاب در میان نیروها و فرقه های سیاسی بود. پیش از شروع انتخابات نیرو‌های سیاسی انشعاب می‌کردند و تقسیم می‌شدند. در طی انتخابات یکدیگر را رسوا کردند. مردم هم این صحنه ها را نظاره کردند، آنها را بیشتر شناختند و دست رد به سینه شان زدند.

یک نتیجه این وضعیت بن بست، بی افقی و حاشیه ای تر شدن احزاب و نیروهای حاکم در سراسر عراق و کردستان است. در کردستان چند حزب جدید به میدان آمده اند. این احزاب تازه که احزاب بحران نامیده میشوند از بدنه‌ اصلی ناسیونالیسم کرد و احزاب بزرگی مثل اتحادیه‌ میهنی و حزب دموکرات جدا شده و سر برآوردند. در این شرایط است که ناسیونالیسم کرد و اسلام سیاسی ده چندان بی آبروتر، بی افق تر و بدون راهکار شده اند. در چنین شرایطی است که این احزاب و نیروها به جان هم افتاده اند و فضای جامعه را جنگی کرده اند.

توازن قوای اجتماعی در عراق تغییر کرده است. نیروهای اجتماعی تازه ای به میدان آمده اند. افق روشنتری در مقابل جامعه گشوده شده است و امید دستیابی به آزادی، تمدن، سکولاریسم و سوسیالیزم بیش از پیش در افق نمایان تر میشود. آلترناتیو سوسیالیستی می تواند و باید نیرومند شود و در کشمش‌های سیاسی و اجتماعی آینده نقش سرنوشت سازی داشته باشد.

انترناسیونال 764 

 

اینرا هم بخوانید

عراق: پرسش از سمیر نوری دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری چپ عراق

انترناسیونال می پرسد: انترناسیونال: سفر مقتدا صدر به عربستان و ملاقات وی با محمد بن …