امروز اين حقيقت که ويروس کرونا در محيط هاى با تمرکز بالاى انسانى امکان کسترش بييشترى دارد و اينکه خلوت کردن چنين محيط هايى يکى از موثرترين راههاى کاستن از دامنه گسترش و دامنه تلفات انسانى آنست، به دانش عمومى در همه جا تبديل شده است. کنسل کردن تمام برنامه هايى که سبب تجمع جمع کثيرى از انسانها در محيط هاى محدود ميشوند، از جمله کنسل کردن مسابقات ورزشى، کلاسهاى درس و کنسرتهاى موسيقى و غيره در همه کشورهاييکه با اين اپيدمى درگير هستند، اثباتى بر اين مدعا است. بنابراين انتظار از مديران کشورى براى اتخاذ تدابيرى که منجر به کاستن از سرعت و دامنه گسترش ويروس کرونا و کاستن از شدت انتقال آن از فردى به فرد ديگر بشود، درست و بحق است. بنابراین عدم اتخاذ چنين تدابيرى و يا حتى مانع تراشى و عقب انداختن چنين اقداماتى ميتواند نه تنها کوتاهى از انجام وظايف بلکه بعنوان جنايت و کشتار عمد انسانها تلقى شود.
حاکمان و اداره کنندگان کشور ايران از اتخاذ چنين تدابيرى سرباز ميزنند. از جمله اقدامات فورى، علاوه بر تعطيلى مدارس که بخشا و آنهم زیر فشار اعتراض مردم صورت گرفته است، آزادى فورى و بى قيد و شرط همه زندانيان سياسى و مرخص کردن ديگر زندانيان، حد اقل تا رفع بحران کرونا، تعطيل کردن آن مراکز کار و رشته هاى توليدى ای که تعطيل کردن موقت شان زندگى اجتماعى را مختل نميکند و… طبعا همه اين تعطیل کردن ها بايد همراه با پرداخت کامل حقوق و مزايا باشد. اقدام به تعطيلى چنين مراکز کارى اهميت دو چندانى پيدا ميکند وقتى ميبينيم که در خيلى از شرکت ها و کارخانه ها شمار زيادى از کارگران هيچ وسايل بهداشتى از جمله مواد ضدعفونى کننده، دستکش و ماسک بهداشتى ندارند و حتى بدون تب سنجى کار ميکنند که ميتواند بسيار خطرناک باشد.
اما بخش دیگر مساله کارگران قرارداری و موقت هستند. به این معنا که اگر کارگران استخدام رسمى بتوانند با توسل به قدرت اتحاد مبارزاتی خود، و يا حتى با توسل به قوانين جارى کارفرما را تا اندازه اى تحت فشار قرار دهند وچند هفته اى سر کار حاضر نباشند بدون آنکه کارشان را از دست بدهند، کارگران قراردادى از اين مزاياى ناچيز هم محروم هستند. بخش وسيعى از طبقه کارگر ايران نه بشکل استخدام رسمى بلکه بشکل قراردادى مشغول کار هستند و اگر يک روز سر کار حاضر نباشند ، به احتمال زياد، نه تنها با خطر از دست دادن کارشان بلکه حتى با خطر از دست دادن طلبهاى عقب افتاده خود از کارفرما نیز مواجه خواهند شد. و اين براى اين بخش از کارگران به معنى گرسنگى خود و خانواده و قبول مرگ داوطلبانه خواهد بود. اين کارگران را چنين اجبارى به مکانهاى آلوده به ويروسى ميکشاند که در حال حاضر، روزانه جان صدها نفر را ميگيرد. در کنار اين، عدم شمول دستورات دم بريده دولتى به کارگاه هاى خصوصى، که نيروى کارشان عمدتا کارگران قراردادى يا حتى کارگران روزمزد است، هم يک مشکل اين بخش از کارگران در ايران است. کارفرمايان اغلب شرکتها و کارخانه هاى خصوصى به بهانه اينکه بخش خصوصى را نميتوان به امر دولت تعطيل کرد، سلامت کارگران شاغل در اين مراکز کار و توليد را به خطر انداخته اند. بنا به گفته يکى از کارگران يکى از اين شرکت هاى خصوصى، ”ما که در کارخانه ها کار ميکنيم، هر روز سوار سرويس ميشويم، در رختکن هاى پرجمعيت و سالن هاى چند صد نفرى رفت و آمد ميکنيم، چه گناهى کرده ايم؟‟
فراهم کردن امکانات زندگى همه کسانيکه حضورشان در محيط کار با خطر بالاى ابتلا به بيمارى ناشى از تماس با ويروس کرونا همراه است، وظيفه هر دولت و هر حکومتى است. و عدم تامين شرايطى که اين انسانها مجبور به حضور در چنين محيطهاى کارى نباشند، يک کوتاهى آشکار از وظايف دولتى، و در شرايط امروز ايران، يک جنايت آشکار در حق اين انسانها است.
واقعیت اینست که جمهوری اسلامی عامل شیوع بیماری و تبدیل آن به فاجعه ای انسانی در ایران است. ستادهای پیشگیری از بیماری کرونای آن نیز، در واقع ستاد های مقابله با سربلند کردن شورشهای مردمی است که دارند هر روز قربانی میدهند و جانیان اسلامی نیز چیزی جز دروغ و فریب تحویل آنها نداده اند. تنها راه در مقابل ما کارگران و ما مردم اینست که خودمان به میدان بیاییم. کار را تعطیل کنیم و در اعتراض به شانه خالی کردن حکومت از زیر بار مسئولیتهایشان و فاجعه ای که به راه انداخته اعلام اعتصاب کنیم و با مبارزه متحدانه مان خواست های فوری ما را بر آنان تحمیل کنیم. کار باید تعطیل باشد. دستمزدها باید تماما پرداخت شود. به کارگران بیکاری که ممری برای درآمد ندارند، بیمه بیکاری داده شود. درمان برای همه رایگان شود و امکانات پیشگیری از کرونا به رایگان در اختیار همه مردم قرار گیرد. متحدانه برای تحقیق فوری این خواستها به میدان آییم.
اینرا هم بخوانید
بحثى در رابطه با مقوله انقلاب و انقلاب جارى در ايران- جلیل جلیلی
مقدمه: بحثهاى زياد و نظرات گوناگونى در مورد انقلاب، بويزه انقلاب جارى در ايران، در …