برنامه انتخاباتی ما اعتراض است

چیزی به نام “انتخابات آزاد” یعنی همان که در “کشورهای آزاد” هر چند سال یک بار مردم بروند به یکی رای بدهند و بعد بروند پی کار خودشان و آن یک نفر، یا یک حزب معین در طی آن چند سال معلوم، چه می کند و چه خواهد کرد فقط در تاریخ ثبت می شود. این که تصمیم سازیهای یک فرد یا حزبگاه نتیجه‌اش سالیان سال ( مانند تصمیم ورود به یک جنگ) زندگی همان رای دهندگان را به سرنوشتی نامعلوم و دهشتناک می‌کشاند هیچ وقت مورد سوال نبوده است. مثال دادگاه نورنبرگ گویایی واقعیتی دردناک است که در آن سران حزب نازی به محاکمه کشیده شدند نه بخاطر مسئولیت شان در شعله ور کردن جنگی ویرانگر که کل دنیا را در برگرفت بلکه صرفا بخاطر آنچه جنایت جنگی خوانده میشود محاکمه شدند. ( بیشتر از این به بحث در مورد آنچه به انتخابات دنیای آزاد معرفی کردند نمی پردازیم که خود “قصه ای پر آب چشم” است)
در جمهوری اسلامی انتخابات آزاد که بماند نفس انتخابات هم امری کاملا بی معنی و مضحک بوده هست. از ابوالحسن بنی صدر تا این آخری روحانی ( و بعدی رئیسی جلاد) اگر دست بوس ولی فقیه نمی بودند هیچ گاه بر این جایگاه جلوس نمی کردند. در ایران تحت حاکمیت اسلام چیزی به نام انتخابات کاملا بی معنی است، یک نمایش توهین آمیز به شعور همه مردم است. پیش فرض این مثلا انتخابات این است که “مردم باید اصلح را انتخاب کنند” اصلح را هم مردم نمی توانند تشخیص دهند چون مردم صغیرند. چند نفر که هر یک پشته ای از سابقه خدمات در قتل و غارت و ترور و سرکوب مردم دارند از سوی هم جنسان خود و با عبور از دهها فیلتر مثلا به مردم معرفی می شوند؛ و در میان این همه بد، انتخاب بدتری وجودی ندارد. چون همه بدتر از دیگری هستند. و این چیزی است که چهل سال است داریم تجربه میکنیم. در آخرین مورد “آیت الله اعدام” را گذاشتند پشت ویترین و این بار بی معنی تر از همیشه به فرموده ایشان قرار است بشود مجری اوامر ولی فقیه نه رئیس جمهور. این بازیهای کثیف چهار دهه است که دارد تکرار می شود. اما این بار صحنه چنان قبیح است که خودیها هم زبان به ملامت گشوده اند که تو نمی توانی برای من تعیین تکلیف کنی که رای بدهم یا نه یا به کی رای بدهم به کی رای ندهم!


“رای ما سرنگونی است” شعاری که بیش از پیش و با هیبت بیشتری در جامعه مطرح شده است و این رای در آبان 98 با هزینه بسیار سنگین بیش از 1500 کشته در کف خیابان اعلام گردید. جالب اینجاست که در دی 96 مردم شعار دادند “اصلاح طلب و اصولگرا دیگه تموم ماجرا” بی بی سی تازه سوال می پرسد:” آیا این انتخابات پایان اصلاح طلبی است؟” این تنها از سر فریبکاری نیست و یا مثلا برای به “انحراف کشاندن افکار عمومی” نیست، این باور کسانی است که حیات سیاسی شان به جمهوری اسلامی گره خورده است و اکنون در پایان راه هستند و به هر دری می زنند تا مفری پیدا کنند و روزنه ای امیدی جلو رویشان نیست. این وضعیت است که موجب پریشان خاطریشان گشته است و در واقع نشانگر آشفتگی کل جمهوری اسلامی و اپوزیسیون طرفدار این حکومت است.
همه، از هسته سخت قدرت تا هسته نرم قدرت ( که در زمان خودش هزار هزار اعدام می کرد) می دانند کار به آخر رسیده است. با این وجود تمام تقلاهایشان را می کنند تا شاید بشود این بار هم انتخابات میان جلادان را به مردم بفروشند. طوری به تفسیر و تحلیل انتخابات این دوره می پردازند که گویی در دوره های گذشته همه چیز آزاد بوده و مردم حق انتخاب داشتند و این خامنه ای است که برگشته به اصل خویش و یادشان میرود که آن دوران، یعنی در همان دوران طلایی حضرت امام بود که از میان چهار کاندیدا سه کاندیدا رای شان به کاندیدای مثلا رقیب بود! رسانه “ایران اینترنشنال” که این روزها بلندگوی اصلی اپوزیسیون راست ( از اصلاح طلب تا سلطنت طلب، از ناسیونالیسم قومی تا ناسیونالیسم عظمت طلب) گردیده است لبه تیز انتقادش این است که این بار کاندیدها دست چین شده هستند! اما مگر در سال 76 خاتمی راهمین شورای نگهبان تایید نکرده بود. یادشان میرود مهندس موسوی و کروبی از همین “فیلتر شورای نگهبان” عبور کردند و شعارشان بازگشت به دوران طلایی امام بود که در سه دوره مثلا انتخابات ریاست جمهوری در دهه 60 کاملا از پیش معین بود که رجایی و خامنه ای انتخاب شده امام قاتلان هستند. می ماند دور اول ریاست جمهوری که گویا انتخابات آزادی در کار بوده است و بنی صدر هم همیشه خدا ( حتی همین امروز هم!) به یازده میلیون رای می نازید. یادشان می رود که امام راحل شان با یک جمله قلم روی اسم رجوی کشید و در واقع رقیب بالقوه و قوی بنی صدر را حذف کرد.و فراموش نکردیم انتخابات دوره اول در زیر سایه حمله به کردستان و ترکمن صحرا و شوراها در همه جا، حضور وسیع گله های حزب الله باچماق و قمه و پنجه بکس در خیابانها ممکن شد… چیزی که اما در سال 1400 تغییر کرده است این است که مردمی هستند که مترصد فرصت هستند تا کار را تمام کنند. سرنگونی جمهوری اسلامی از بالقوه به بالفعل تبدیل شده و این خطر برای کاربدستان جنایت و غارت چنان وسیع و بزرگ است که حتی می ترسند نمایشات دوره های گذشته را تکرار کنند. خطر سرنگونی بیخ گوششان به صدا در آمده است و این همگی شان را دچار آشفتگی کرده است.


آشفتگی در میان سران جنایت پیشه جمهوری اسلامی را می توان در پریشان بافی “حضرت آقای” ولایتمداران سرمایه در مورد چاپلوسان بارگاهش یافت که در طی یک هفته از شورای نگهبان که وظیفه اساسی اش مهار زدن به خادمان ولی فقیه است، تمام قد دفاع کرد و چند روز بعد همین شورای فسیل های اسلامی را سرزنش کرد که چرا سوابق برخی از خادمان را مورد توجه قرار ندادند و خود به “تفقد” یکی از خاندانهای بدنام (لاریجانی) پرداخت. چون هنوز به ظرفیت بالای افراد این خاندان در خدمت جنایت و غارت باور دارد. این آشفتگی نه بخاطر نفوذ موساد در سراسر این دستگاه جهنمی ( که این روزها اپوزیسیون راست این نفوذ و بمب گذاریها و ترورها را موجب سربلندی خود میدانند!) بلکه نتیجه مبارزات و اعتراضات بی وقفه مادران دادخواه، کارگران و زنان و هر کس که در این مملکت زندگی می کند پیش آمده است.


“برنامه انتخاباتی ما اعتراض است” این شعار و شاه کلید بحث این زمان است. این تنها حرف دل کارگران هفت تپه نیست بلکه حرف توده های میلیونی مردم است و این را دیگر جمهوری اسلامی با همه عربده کشی هایش بیش از همه باور دارد که کوچکترین ریسکی برای شکل گرفتن تجمعی در گوشه ای از شهر به بهانه یک کاندیدا را نمی تواند بدهد. هر چقدر هم مفسران و تحلیل گران که صدها کیلو مدارک دانشگاهی و القاب آن چنانی پشت سرشان باشد بخواهند نمایش این بار را فقط دست چین شده جلوه دهند، اما واقعیت جامعه بر حقیقتی بزرگ اشاره دارد که امر سرنگونی حکومت در دستور کار جامعه است و اعتراضات بی وقفه بخشهای مختلفی از جامعه بر علیه حکومت فقط نشان یک امر است که این حکومت به پایان راه خود رسیده است. هر چقدر هم زیر بال جمهوری اسلامی را بگیرند؛ برجام را احیا کنند و تحریمها را بردارند وقتی این حکومت پشت نام و چهره رئیسی قاتل دارد قایم میشود این گویایی همه چیز است. مردم چیزی برای باختن ندارند و رای هم ندارند جز سرنگونی، جمهوری اسلامی وسرمایه اما همه چیزش در معرض خطر و از دست رفتن است.

اینرا هم بخوانید

یک منبع آگاه بی بی سی: زندانی علیرغم میل خود آزاد شد! یاشار سهندی

بی بی سی همیشه خدا ورد زبانش بوده وقتی خبری را منتشر میکند که ” …