یاداشتهای کوتاه شماره شش:
تعدادی از فعالین سیاسی به همراه طیفی از اصلاح طلبان حکومتی با انتشار فراخوانی، خواهان برگزاری رفراندومی تحت نظارت سازمان ملل شدند. امضا کنندگان فراخوان، راه برون رفت از وضعیت سیاسی کنونی جامعه را، برگزاری یک همه پرسی تحت نظارت سازمان ملل برای گذار مسالمت آمیز از حکومت کنونی به یک دمکراسی پارلمانی، میدانند:” «با تکیه بر حق تعیین سرنوشت ملتها، خواهان برگزاری رفراندوم جهت تعیین نوع حکومت، تحت نظارت سازمان ملل متحد هستیم تا ملت ایران بتواند با تعیین نحوه حکومت مطلوب، خود مسئولیت سرنوشتش را بر عهده گیرد و برای رفع بحرانهای موجود تلاشی موثر و همگانی به عمل آورد.»
با خواندن “فراخوان”، بی درنگ باید ذهن را به دنیای حدس و گمان روانه کرد و پرسید که مخاطب این فراخوان چه کسانی هستند؟ از جمهوری اسلامی طلب رفراندوم میکنند و یا سازمان ملل طرف صحبت است؟ ترکیب امضا کنندگان اجازه نمیدهد تصور کنیم که اینها دچار اوهام سیاسی شده و به خیالبافی های “شیرین” مشغولند. اینها مشغول “پرچم سازی” برای مردمند. جمهوری اسلامی در لبه پرتگاه سقوط است، راه حلی برای بقاء حکومت وجود ندارد. دست بردن به ساختار سیاسی رژیم برای “اصلاح و عقب نشینی” برابر با فروپاشی کامل رژیم اسلامی خواهد بود. مردم به چیزی کمتر از سرنگونی رضایت نخواهند داد. حجاب برگیران زنان، به اتش کشیدن اماکن اسلامی و مبارزات وسیع کارگری همه نشان از عزم مردم برای سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی دارد. خواست “رفراندم” تلاش دارد تا دخالتگری مردم در سیاست را جایی قیچی و بدست “بالا” بسپارد. مردم به خیابان امده اند تا خود پروسه مرخص کردن اسلام از جامعه را به فرجام برساند، به زیر کشیدن پرچم آپارتاید جنسی و حجاب اسلامی تنها با حضور جنبش عظیم ضد مذهبی زنان میسر است، دست بردن به بنیادهای اقتصاد جهت ایجاد رفاه برای مردم، از حضور لاینقطع مردم در سیاست بیرون می آید، صندوق رای و رفراندوم به معنای قیچی کردن کل این روند است. رفراندوم با پسوند مسالمت امیز از قبل حکم خشونت امیز بودن مبارزات مردم را صادر کرده است. رفراندوم، دادن وقت به جمهوری اسلامی است. رفراندم نه یک راه حل “مسالمت آمیز” بلکه یک مخاطره برای جامعه است. تنها راه بی مخاطره برای جامعه، انقلاب است.