رادیو سرویس جهانی بی بی سی امروز ۳۱ ژانویه ۲۰۱۹ (۱۱ دیماه ۹۷) ساعت ۱ بعد از ظهر به وقت اروپای مرکزی اعلام کرد که آلمان، انگلیس و فرانسه در یک نشست تصمیم گرفته اند مشترکا راه هایی برای دور زدن تحریم های آمریکا در مورد ایران پیدا کنند. و مشترکا پیغامی برای دولت آمریکا فرستاده اند که ما با شما درباره نگرانی از پروژه موشک های بالیستیک ایران توافق داریم، اما در مورد پروژه اتمی ایران خیالمان راحت است که بنا بر همان توافق هسته ای قبلی (برجام) خطری از جانب ایران متوجه کسی نیست و بنابراین ما به آن متعهد می مانیم.
واقعیت اینست که این تحرک ناگهانی سه کشور بزرگ اروپایی، که در این مورد در واقع از جانب همه کشورهای اروپایی دارند حرف می زنند، هیچ ربط مستقیمی به قضیه برجام و حتی مساله موشک های بالیستیک که واضح است امنیت اسرائیل را بخطر می اندازد، ندارد. اما واضح است که ربط غیرمستقیم خیلی روشنی به این دو مساله دارد، و آن همان دو مساله پایه ای باضافه خروج آمریکا از برجام است که برای اروپا قوز بالای قوز شده. در مقابل، این اقدام عاجل سه کشور قدرتمند جهان، که در این چهل سال روابط سیاسی حداقل ولرمی با رژیم ایران داشته اند، ربط مستقیمی به هیچ چیز ندارد جز تحرکات رادیکال و موثر کارگران و زحمتکشان در ایران، و بدنبال آن بخطر افتادن خود موجودیت رژیم.
نگرانی از «حفظ نظام» که در چهل سال گذشته حتی یک روز سردمداران دزد و جانی و استثمارگر این رژیم را راحت نگذاشته، امروز به یمن خیزش های اخیر مزدبگیران زحمتکش دیگر به یک کابوس واقعی تبدل شده است – کابوش مشترکی برای رژیم کارگرکش حاکم در ایران و حامیان قدرتمندش در غرب! این کابوس خواب جنایتکاران حافظ سرمایه داری در شرق و غرب عالم را چنان آشفته کرده که حالا سراسیمه به کمک رژیم در چاله افتاده شتافته اند. کابوس تحرکات وسیع، رادیکال و روز به روز آگاهانه تر میلیون ها مزدبگیر در ایران خواب رژیم و متحدین چهل ساله اش در غرب را چنان آشفته کرده که اکنون راه اروپا و آمریکا بر سر سیاست های لازم برای حفظ آن از هم جدا می شود.
کشورهای اروپا در این خیال خام هستند که با دور زدن تحریم های آمریکا فرجی در کار فروبسته رژیم ایجاد می شود، اقتصادش براه می افتد، نارضایتی های مردم فروکش می کند، و رژیم نجات پیدا می کند. زهی خیال خام! در این چهل سال، حتی در چند ده سالی که رژیم فقط از ممر صادرات نفت به صدها میلیاردها دلار در سال دسترسی داشته، سهم مردم از اقتصاد کشور چیزی جز گرسنگی بیشتر و استثمار شدیدتر و غارت وحشیانه تر ثروت های طبیعی کشورشان و نابودی بیشتر محیط زیست شان نبوده است.
میلیون ها مزدبگیر تحت استثمار، لشکری آگاه بر منافع آنی و آتی خود، زنگ خطر واقعی را برای رژیم جنایتکار حافظ سرمایه داری در ایران و متحدینش در غرب بصدا درآورده اند. این زنگ خطر چیزی جز اعلام و اعلان حضور طبقه کارگر بعنوان یک ارتش عظیم، بعنوان یک طبقه مستقل با هدف اصلی و منحصر بفرد برانداختن استثمار در صحنه مبارزات طبقاتی نیست. براستی که
باش تا صبح دولتش بدمد کاین هنوز از نتایج سحر است
جمشید هادیان
۳۱ ژانویه ۲۰۱۹