سه تجمع بزرگ در این هفته شاخص است. تجمع سراسری کارگران رسمی نفت در چهارم بهمن ماه، تجمع کارکنان بیمارستان میلاد در پنجم بهمن ماه و تجمع بازنشستگان در هفتم بهمن ماه که در راه است. اگر این اتفاقات در کنار ادامه اعتراضات قهرمانه کارگران نیشکر هفت تپه علیه کل بساط چپاول دزدی حاکم و سرکوبگریهای حکومت و برای پیگیری مطالباتشان، در کنار اعتراضات کارگران فولاد اهواز برای جمع کردن بساط مضحکه انتخابات شورای اسلامی در این کارخانه و آن کارخانه علیه باند مافیایی حاکم، در کنار اعتراضات جوانان جویای کار در شهرویی و گسترش اعتراضات علیه بیکاری در سطح جامعه با خواست کار یا بیمه بیکاری و بالاخره در کنار فضای پر تلاطم جنبش کارگری و کل جامعه بگذاریم به روشنی خیز جامعه بسوی اعتراضات و اعتصابات سراسری را می بینیم. در این تصویر کوچک شده از اتفاق عظیمی که در جامعه میگذرد، میتوان هزاران کارگر و مردم معترض را دید که در نبردی جانانه با ساختار سیاسی اقتصادی حکومت و کل توحش و بربریت حاکم هستند. به عبارت روشنتر این تصویر جامعه ایست در آستانه انقلاب که دارد زندگی ای انسانی را فریاد میزند. به سه تجمع مورد اشاره نگاهی گذرا داشته باشیم.
کارگران نفت دارند به میدان می آیند
کارگران رسمی نفت بنا بر فراخوانی که از قبل داده بودند در اعتراض به تعرضات هر روزه به زندگی و معیشتشان در روز چهارم بهمن ماه تجمع کردند. این تجمع با حمله نیروی سرکوب حکومت روبرو شد و تعدادی هم بازداشت شدند. اما این آغاز نبرد حکومت با یک بخش مهم و کلیدی کارگری است که دارد با قدرت به میدان می آید. اعتصاب سراسری ٢٥ هزار کارگر غیر رسمی نفت در واقع شروع این روند بود و با این اتفاق آن دژ پادگانی ای که حکومت اسلامی با سپردن هر بخش ازنفت به یک پیمانکار و بخش بخش کردن مراکز نفتی و استقرار نیروی امنیتی سنگین در این محیط ها از جمله استخدام ٤٠ هزار حراستی ایجاد کرده است، ضربه سنگینی زد. از جمله بدنبال این اعتصابات شاهد اعتراضات هر روزه کارگران نفت در مراکز مختلف بر سر موضوعات مختلف و برای اجرایی شدن وعده های داده شده هستیم. و در ادامه این اتفاقات است که در پنجم بهمن کارگران بخش رسمی دست به تجمع اعتراضی زدند. جالب اینجاست که کارگران پیمانی نیز طی بیانیه ای از این حرکت اعلام پشتیبانی کردند و بدرست تاکید نمودند که خواستهای مشترکی همه کارگران نفت ومراکز وابسته به آنها از جمله کارگران رسمی و غیر رسمی را به هم متصل میکند و در راس آنها بر خواستهایی چون کوتاه شدن دست پپمانکاران از محیط های کار که وضعیت شغلی کارگران رسمی را نیز ضعیف کرده و در صف متحد و سراسری کارگران در نفت شکاف ایجاد میکند و در همین راستا لغو کار موقت وپیمانی شدند. همچنین این کارگران بر لغو قوانین برده وار مناطق ویژه اقتصادی که مراکز نفتی و موسسات وابسته به آن را در بر میگرد، تاکید کردند. و بالاخره اینکه در همان پنجم بهمن ماه اعتصاب کارگران قراردادی پالایشگاه آبادان را داشتیم. این اتفاقات در نفت از یک تحول کیفی در مبارزات این بخش مهم کارگری حکایت دارد. این اتفاقات نوید بخش به میدان آمدن نیروی قدرتمند کارگران نفت و بهبود توازن قوای موجود برای رفتن بسوی اعتصابات سراسری است و باید به استقبالش رفت.
تجمع اعتراضی بزرگ پرستاران بیمارستان میلاد
یک تجمع مهم دیگر در این هفته تجمع پرستاران و کارکنان بیمارستان میلاد است. مدتی است که تحرکات اعتراضی در میان پرستاران بالا گرفته است و هر روز بیشتر میشود، اما اعتراضات پرستاران و کارکنان بیمارستان میلاد که از بزرگترین بیمارستانهاست، اعتراضات این بخش از طبقه کارگر را وارد مرحله دیگری کرد. سطح نازل حقوقها و حتی کاهش آن در جاهایی آنهم در دل بحران کرونا و تشدید فشار کار و خطرات جانی آن، تبعیض ها و نپرداختن کارانه پرستاران و حقوق ایام کرونا به آنان، قراردادهای موقت و پیمانی و نداشتن امنیت شغلی، استاندار بسیار پایین بهداشت و درمان در بیمارستانها، کمبود پرستار و فشار سنگین کاری و حتی اضافه کاری های اجباری، عدم کاربرد دستورالعمل های وزارت بهداشت جهانی برای مقابله با بیماری خطرناک کرونا همه و همه خواستهای فوری پرستاران است. وضعیت اسفناک بیمارستان ها و شرایط کاری پرستاران تابلویی از وضع نا بسامانی درمان و بهداشت کل جامعه است و از خواستها و مبارزات پرستاران باید وسیعا حمایت و پشتیبانی کرد.
فراخوان بازنشستگان به تجمع برای هفتم بهمن ماه
فراخوان بازنشستگان تامین اجتماعی به تجمع بزرگ و سراسری الگویی زیبا از فراخوانی اجتماعی به اعتراضی اجتماعی است. بازنشستگان فراخوان خود را با اعلام “همه دعوتید” خطاب به کل جامعه نوشته اند. اعتراض بازنشستگان حرکتی برای دفاع از زندگی انسانی و علیه فقر و گرانی، علیه تبعیض و نابرابری، علیه اختلاس ها و دزدی و علیه سرکوبگریها هاست و این صدای اعتراض کل جامعه به سیستم حاکم است. از همین رو فراخوانشان بدرستی به همه مردم است و چنین فراخوانی بیش از بیش همسرنوشتی طبقاتی ٩٩ درصدی های جامعه را بیان میکند. وسیعا باید به این فراخوان پیوست و از خواستها و مبارزات بازنشستگان حمایت و پشتیبانی کرد. بازنشستگان در فراخوان به همگان چنین مینویسند:
“همه دعوتید! با همسر و فرزندان، با قوم و خویش و همسایه ها، کوچک و بزرگ، پیر و جوان، زن و مرد، با معلم های بچه های تان، با رانندگان سرویس مدارس بیایید، بابای مدرسه ها هم بیایند، با آن که جایی مان درد نمی کند، اما به پرستارانی که می شناسید بگویید بیایند. رانندگان اتوبوس های شهری و برون شهری و لکوموتیورانان قطارهای شهری و برون شهری، کارگران ماشین سازی و کارگرانی که لباس های شان بوی نفت می دهد، معدنچیانی که هنوز نفس می کشند، از یورت و آق دره و هرجا که هست، کارگران مس، سبزی فروش سر خیابان، رفتگران محله و آنان که خشت می زنند و نان شان آجر است و لشکر عظیم بیکاران، کولبران، دستفروشان همه و همه دعوتید. جشنی بپا کرده ایم در فضای باز. باید خیابان موج بردارد چونان که اقیانوس. .
این فراخوان تاریخی لحظه ای شورانگیز از اعتراضات کارگری است و باید آنرا وسیعا رسانه ای کرد.
همبستگی های مبارزاتی
ابعاد گسترده اعتراضات کارگری و بخش های مختلف جامعه زمینه های همبستگی و اتحاد مبارزاتی وسیعی را فراهم کرده است. دردهای مشترکی اعتراضات همه بخش های مختلف کارگری و کل جامعه را به هم متصل میکند. نماد آنرا در فراخوان بازنشستگان تامین اجتماعی به همگان برای شرکت در تجمع روز هفتم بهمن ماه مشاهده میکنیم. بروزات دیگر آن بیانیه های مشترک اعتراضی بر سر موضوعات از سوی کارگران، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و بخش های مختلف جامعه است. از جمله هم اکنون پانزده نهاد و گروه در اعتراض به اعلام جنایتکارانه نخریدن واکسن از حکومت است. خواست همه این نهادها و گروها خرید واکسن استاندارد و واکسیناسیون رایگان و بدون تبعیض و سراسری است. نمونه هایی دیگر از این دست بیانیه ها را در اعتراض به سرکوبها و به مناسبت سالگرد خیزش آبان و علیه اعدام ها و به مناسبت های مختلف هستند. این بیانیه ها بطور واقعی کارزارهای مبارزاتی مختلفی است که در سطح جامعه جاریست و فعالین آن کارگران، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و بخش های مختلف جامعه است. با بیانیه های اعتراضی وسیعا به این کارزارها و به به این شبکه های همبستگی مبارزاتی بپیوندیم.
اینها همه گامهای قدرتمند و عمیق و رو به جلوی جنبش اعتراضی در جامعه و بخش مهمی از جنبش سرنگونی است. این ها همه نشان از این دارد که جامعه دارد با صلابت و سنجیدگی به پیش میرود و علیرغم تقلاها و سرکوبها و تلاشهای حکومت، به سمت یک انقلاب کارگری، یک انقلاب انسانی برای دست یابی به رفاه و آزادی و برابری گام بر میدارد. این وضعیت و خیزش جامعه بسوی انقلابی انسانی به کابوس دائمی حکومتیان تبدیل شده و در عین حال صفوف حکومتیان را بیش از هر وقت در هم ریخته است. جمهوری اسلامی بخاطر ابعاد وحشیانه جنایتکاریهایش آبروباخته تر از هر وقت در یک انزوای وسیع بین المللی قرار گرفته است.
در این تصویر این جنبش کارگری با گفتمان های کارگری است که در جلوی صحنه سیاسی جامعه قرار گرفته و خواستهای کل جامعه را نمایندگی میکند. و در گامهای به پیش خود گفتمان شورایی را به عنوان آلترناتیو مقابل کل جامعه قرار داده است. به عبارت روشنتر اعتراضات گسترده کارگری را باید در متن چنین شرایطی دید تا تصویری روشن از جایگاه و قدرت آنها در دست داشت.
زنده باد انقلابی انسانی برای جامعه ای انسانی
کارگرکمونیست ۶۵۹