مندرج در ژورنال شماره ۶۹۶ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
کیوان جاوید: انقلاب زن زندگی آزادی چه ویژگیها و تفاوتهایی با خیزشهای انقلابی گذشته در ایران دارد؟
حمید تقوایی: انقلاب زندگی آزادی نقطه عطفی در تحولات سیاسی ایران است. این البته اولین خیزش انقلابی جامعه علیه جمهوری اسلامی نیست؛ ولی اولین خیزشی است که برخلاف خیزشهای قبلی (در تیر ١٣٧٨ ، خرداد ٨٨ ، دی ٩۶ و آبان ٩٨) نه با تاریخ وقوع بلکه با مضمون رادیکال و مدرن انسانی، و از ین رو جهانی، خود مشخص میشود. اولین خیزشی است که خود را انقلاب مینامد، پرچم رادیکال و انسانی و چپ “زن زندگی آزادی” را برافراشته است و بهعنوان اولین انقلاب زنانه تاریخ احترام و توجه جهانیان را به خود جلب کرده است. اولین تحولی است که از همان آغاز اعلام میکنند “بهش نگید اعتراض اسمش شده انقلاب”، از همان ابتدا ترانه “برای” به سرودش تبدیل میشود و محبوبیت جهانی پیدا میکند و کلاً به فرهنگ و هنر انقلابی ای شکل میدهد که در صدها سرود و ترانه و کلیپ و پوستر و نماد در خیابانها و در رسانهها و در مدیای اجتماعی در ایران و در جهان گسترش پیدا میکند. “زن زندگی آزادی” فقط یک شعار نیست بلکه نماد و آیکون و مضمون و هویت انقلاب علیه جمهوری اسلامی است. نماد انقلاب زنانه ای که فریاد میزند “هر چه تبر زدی مرا زخم نشد جوانه شد، تو اغتشاش خواندی اش انقلاب زنانه شد.”
روند تحولات آتی هر چه باشد این دستاوردها پس گرفتنی نیست و برای همیشه، شرایط سیاسی، فضای اعتراضی، و توازن قوا در ایران را به نفع انقلاب و توده مردم متنفر از رژیم و به ضرر حکومت تغییر داده است.
کیوان جاوید: حرکتها و تظاهرات خیابانی نسبت به سال ١۴٠١ کاهش یافته است. آیا از نظر شما انقلاب ادامه دارد؟
حمید تقوائی: بین انقلاب به معنی مشخص با شرایط انقلابی و انفجاری در جامعه باید تفکیک قائل شد. معنی مشخص و عینی انقلاب که درک و تصویر و تعریف نیروهای سیاسی و عامه مردم از انقلاب بر آن مبتنی است، اعمال قدرت جمعیت در خیابانها است (تظاهرات و اعتصابات و تجمعات تودهای با مضمون سرنگونی طلبانه و درگیری با نیروهای سرکوب و حمله به مراکز و مقرهای دولتی و قیام وغیره). روشن است که از این نقطهنظر انقلاب فروکش کرده و ما سطحی از تظاهرات و اعتراضات تودهای خیابانی در داخل و خارج کشور که در سال ١۴٠١ وسیعاً جریان داشت را شاهد نیستیم. علت این امر هم قدرت سرکوب و ارعاب حکومت نیست. آنکه مرعوب شده خود حکومت است. علت اساساً این است که هنوز حزب یا نیروی سیاسیای بعنوان رهبر انقلاب از جانب جامعه پذیرفته نشده است. حزب ما تلاش میکند این خلأ را پر کند.
اما از جنبه دیگر، یعنی انقلاب به معنی شرایط و وضعیت پرتحول، ناپایدار و انفجاری جامعه و عزم راسخ مردم برای به زیر کشیدن حکومت، انقلاب زن زندگی آزادی نهتنها فرو نخوابیده؛ بلکه در حال پیشروی و گسترش و تعمیق است. این انقلاب فضای سیاسی، فرهنگ اعتراضی، گفتمان عمومی، رابطه بین حکومت و جامعه، و توازن قوا را به نفع توده مردم انقلابی و به ضرر حکومت تغییر داده است و این روند تا تعیین تکلیف نهائی جامعه با جمهوری اسلامی ادامه خواهد یافت و عمیقتر و گستردهتر خواهد شد. سیر تحولات هر چه باشد و برآمد بعدی خیابان هر زمان رخ دهد، این روند تنها با سرنگون جمهوری اسلامی میتواند به فرجام برسد.