پیام ٢٥ نوامبر امسال، بایکوت سیاسی حکومت آپارتاید جنسی

وضعیت زنان در جمهوری اسلامی را نمیشود با ستمکشی زن و تبعیض علیه زنان توضیح داد. این عبارات بیانگر واقعیت فاجعه باری کهدر جامعه جاریست نمی باشد. اینجا بحث بر سر جاری بودن خشونتی رسمی و سازمانیافته، نهادینه شده و ساختاری در قبال زنان و کلجامعه در بیش از ٤٠ سال حاکمیت آپارتاید جنسی در پرتو قوانین ارتجاعی اسلامی است.

در این حاکمیت کل ماشین دولتی، قوای سه گانه حکومتی از جمله مجلس، دستگاه قضایی و کل دم و دستگاه سرکوب و مذهب و خرافهدر خدمت پیشبرد این سیاست عمل کرده و حجاب اجباری و تفکیک جسنیتی همواره دو رکن پایه ای آن بوده است..در مقابل این توحش وبربریت جنبش رهایی زن یک عرصه دائمی نبرد جامعه با رژیم آپارتاید جنسی بوده و به یک رکن مهم جنبش سرنگونی در ایران تبدیل شدهاست و این جنبش به لحاظ سیاسی و اجتماعی جایگاه بسیار مهمی داشته بحدی که رنگی زنانه به انقلاب ایران میدهد.

رژیم اسلامی حمله اش به جامعه را در همان اولین سال حاکمیتش با حمله به زنان و با شعار یا روسری یا توسری آغاز کرد و هموارهسعی کرده است که اقتدارش را با برافراشته نگاهداشتن پرچم حجاب به نمایش بگذارد. برای اجرایی کردن این سیاست نیز تمام ابزارسرکوب و دم و دستگاه حکومتی را در خدمت گرفته و با روانه کردن اوباش حزب الله و آمرین پروژه کثیف “امر به معروف و نهی از منکر” خود به خیابان، با انواع خشونت ها و برخوردهای خیایانی و اسید پاشی به روی زنان و پونز زدن با روسری به سر آنان، با احکام شلاقو زندان و جریمه های نقدی همواره زنان را مورد اذیب و آزار قرار داده است. ضمن اینکه حجاب و قوانین ارتجاعی اسلامی اهرمی برایمحروم کردن زنان از حقوق اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بوده است.

بعلاوه اینکه زیر پوشش حمایتی قوانین ارتجاعی اسلامی و پشتیبانی حکومت از عقب مانده ترین سنتهای ارتجاعی ضد زن، خشونت علیهزنان در خانواده، در محیط های کار و در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی توانسته به بقای خود ادامه دهد و گسترش یابد و تبعات آنزندگی بسیاری از زنان در این جامعه را به تباهی کشانده است.

این ابعاد از ستم و خشونت علیه زن از همان سنین کودکی دختر بچه ها آغاز میشود. این وضعیت با خود تبعات فاجعه باری داشته ازجمله باعث افزایش آمار دختران فراری و کاهش سن آن به ٩ سال، بالا رفتن آمار تن فروشی و کاهش سن آن به دوازده سال شده است. یک نمونه تکاندهنده از این وضعیت رسمیت یافتن شکل اسلامی تن فروشی تحت عنوان “صیغه” است و در این صنعت فروش سکس، طبققانون اسلامی حتی دختر بچه های کم سال نیز در لیست قرار میگیرند.

اینها همه مظاهر آشکار خشونتی وسیع و وحشیانه علیه زن در حاکمیت آپارتاید جنسی جمهوری اسلامی و عرصه های دائم نبرد جامعهبا این حکومت و قوانین ارتجاعی اسلامی آنست. اینها همه موضوع دادخواهی مردم علیه این حکومت و برای کشاندن سران آن به پایمیزهای محاکمه در سطح جهانی است.

و همه این ها داستان بیش از ٤٠ سال حاکمیت جمهوری اسلامی بر گرده مردم است. در برابر کل این توحش و بربریت، یک عرصه مهمنبرد زنان و اساسا مردم ایران، نبرد علیه آپارتاید جنسی و قوانین ارتجاعی اسلامی و ضد زن است . از جمله جنبش رهایی زن در ایران،در سنگر های بسیاری حکومت اسلامی را عقب زده است و مهمترینش حجاب است. تا جاییکه حتی در خود حکومت بحث اینکه اجباریبودن حجاب به نفع حاکمیت اسلامی نیست، به موضوع بحث داغی تبدیل شده است. حجاب اسلامی که شاخص هویتی حکومت اسلامیاست به موضوع بحث و بررسی میان سرانش تبدیل شده است. این چنین است که جنبش رهایی زن امروز در جلوی صف جنبشسرنگونی ایستاده و حجاب این پرچم اقتدار حکومت توحش اسلامی را عملا بر زمین کوبیده است. از جمله نقطه اوج آن به میدان آمدندختران انقلاب با بر سر چوب کردن حجاب و کوبیدن این پرچم حکومت اسلامی بر زمین بود.

٢٥ نوامبر، روز اعتراض این جنبش علیه کل توحش و بربریت در جهان سرمایه داری امروز، علیه زن است. در ایران زنان هر روزه بخاطرعدم تن دادن به قوانین آپارتاید جنسی تحت پیگرد قرار دارند و در ردیف مجرمان قرار میگیرند. و از همین رو ٢٥ نوامبر روز نه به آپارتایدجنسی و کیفرخواست علیه ٤٠ سال جنایت این حکومت علیه زنان و کل جامعه است.

پیام من به مناسبت روز ٢٥ نوامبر بایکوت و انزوای سیاسی جمهوری اسلامی در سطح بین المللی است. ما مردم میتوانیم این امر را بهدولتها و سازمانهای بین المللی تحمیل کنیم و تاکنون گامهایی جلو آمده ایم. باید خواست بایکوت جهانی جمهوری اسلامی از همه جاشنیده شود و به پارلمانها و به صحنه سازمان ملل و سازمان جهانی کار کشیده شود. در عین حال ٢٥ نوامبر روز اعتراض علیه قوانینارتجاعی اسلامی حاکم ضد زن است که آشکارا محیط زندگی، معیشت، کار و مبارزه زنان را بشدت امنیتی کرده است. روز اعتراض بهخشونت علیه زنان، در خانه و در کل جامعه است، روز اعتراض به خشونت علیه زنان، در محیط های کار و در محیطهای آموزش است، بابیانیه های اعتراضی خود ٢٥ نوامبر را به روز اعتراض سراسری خود علیه آپارتاید جنسی حاکم در ایران، تبدیل کنیم. جمهوری اسلامیاین حکومت نکبت و بردگی باید گورش را گم کند و برود.

جهان پر از توحش و بربریت امروز پاسخ یک برابری طلبی و آزادیخواهی کامل و بدون تخفیف را می طلبد و این کار ما کمونیستهاست. باشعار نه به خشونت علیه زنان و نه به تمام مظاهر بردگی زن، به استقبال این روز بزرگ جهانی برویم.

شهلا دانشفر

اینرا هم بخوانید

انفجار در معدن زغال‌سنگ طبس کشته شدن ۵۱ کارگر معدنچی- شهلا دانشفر

کارگر کمونیست 850 گفتگو با شهلا دانشفر در برنامه رویدادها در تلویزیون کانال جدید میثم …