در هفته گذشته کام طبقه کارگر در ایران با آزادی بازداشت شدگان اول مه و بازداشت شدگان هفت تپه یعنی اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و اعضای هئیت تحریریه نشریه گام شیرین گشت. خنده روی لبان اسیران طبقه بعد از آزادی هر چند موقت، نشان از یک پیروزی قاطع داشت. یکی از تعاریف که برای این حکومت نکبت آفرین میشود شمرد سرسختی و بی رحمی و شقاوت در حد کمال است مجبور شد تسلیم شود و دستگیر شدگان را رها سازد. مجبور شد چون در یکماه گذشته اوج گرفتن مبارزات در هپکو و آذر آب و بخصوص هفت تپه ثابت کرد که مبارزه کارگران روز بروز آگاه تر و شفاف تر میشود.
کوشش هایی شد که با چسباندن عکس های جلادان رنگ و بوی دیگری به این مبارزات بزنند و مثلا ثابت کنند که کارگران به “تظلم خواهی” اکتفا کردند. اما عملا این دور از مبارزات هیچ نشانی از “مستضعف” بودن کارگران نداشت. بلکه به درجه زیادی ثابت کرد که توده کارگر نیز همپای فعالان خود میدانند چه میخواهند و چه میکنند. “خواسته اول و آخر آزادی اسماعیل بخشی” و اینکه با پیگرد هر سخنران کارگر دیگری خود را موظف میدانست بالای سکوی “سنگر” از خود و از همکارانش دفاع کند به جمهوری اسلامی سرمایه فهماند قافیه را بد جور باخته است. بدین خاطر مجبور شد عقب بنشیند و تعدادی از فعالین دربند کارگری را آزاد کند. در کنار اینها البته برای فعالین دیگر کارگری حکومت تصمیم دارد احکام ظالمانه ای به اجرا بگذارد. این را اما هم ما میدانیم هم خود حکومت این تلاشها از سر نومیدی و وحشت حکومت از اعتراضات و اعتصابات مدام کارگران ایران است. هر چقدر هم که مانور مقابله با شورشهای کارگری را تمرین کرده باشند هر چقدر هم در عمل این مانورها را اجرا میکنند باز روز بروز میدان را مجبورند به نفع کارگر خالی کنند.
در کنار اینها باید توجه کرد به اعتراضات مردم درلبنان و بخصوص عراق که عملا ضربه بسیار سختی بر پیکر جمهوری اسلامی است. مبارزات مردم عراق در راستای مبارزات توده مردم ایران است و در یک همچنین شرایطی هر گونه “تحرک کارگری” که روز بروز آگاهتر خود را به نمایش میگذارد میتواند راه را به مردم عراق نشان دهد. با گسترش مبارزه کارگران در استان خوزستان ایران که یکی از استانهای مهم در ارتباط مردم دو کشور است میتواند تجربه دم دستی و غنی برای کارگران عراق داشته باشد امری که بسیار برای سرمایه گران تمام خواهد شد. از سوی دیگر انعکاس وسیع مبارزات مردم عراق در “رسانه های اجتماعی”( رسانه های رسمی سرمایه با بی شرمی تمام این مبارزات را با تحریف و سانسور وسیع منتشر میکنند) بحث و حرفها و حدیث های که در میان کارگران درمحیط کار پیرامون این مبارزات شکل داده و به بحث ” حکومت کارش تمام است” در میان کارگران دامن زده است. و بی شک مبارزات مردم ایران نیز به یمن وجود رسانه های اجتماعی در میان مردم عراق انعکاس دارد و باید امیدوار بود که مبارزات کارگران ایران انعکاس وسیعی در میان کارگران در عراق و توده مردم این کشور داشته باشد.
آزادی فعالین چپ و کارگران در بند یکی از آن خبرهای خوبی است که انسان دوست دارد بشنود. مخصوصا که رسانه های اجتماعی و رسمی بورژوازی نیز حداقل درحد یک خبر مجبور می شوند آنرا منعکس کنند. اینها هم تحت فشار مبارزات کارگران هستند و به خوبی میدانند سمپاتی وسیعی در جامعه به نفع کارگران و چپ کمونیستی وجود دارد و آنها نیز محکوم شدند عقب بنشینند و روز به روز دست خود را خالی تر حس کنند. “آزادی موقت” فعالین چپ و کارگری نیروی تازه ای به مبارزات کارگران و کل مردم ایران بخشیده است که میشود این حکومت تبهکار را به عقب نشینی وادار کرد و به سرنگونی انقلابی نزدیکترش ساخت.
کارگر کمونیست 595
یاشار سهندی