آنشرلی با مقنعه قرمز، فتوای جدید خامنه ای

انترناسیونال 909
زن در اسلام همچون کالایی است که برای بهترین پیشنهاد دهنده که مالکیت منحصر به فرد او را به دست می آورد به فروش گذاشته می شود. زن به ابزار صرف پرورش بچه بدل شده است. کافیست به شرایطیک ازدواج سنتی که بر اساس قوانین اسلام انجام میگیرد نگاه کرد. در این روش ازدواج، هیچ ابایی از اعلام اینکه زن کالاست وجود ندارد. خانواده زوج و با قدرت بیشتر پدر زوجین با یکدیگر معامله ای را انجام می دهند و صاحب دختر که بر اساس شریعت و تمام قوانینی که بر اساس شریعت نوشته شده، جنس دوم است، در ازای مالی منقول یا غیر منقول در اختیار مرد قرار می گیرد. در ازای آن زن باید مطیع بوده و کلیه حقوق انسانی خود را تفویض نماید. حق انتخاب محل زندگی، حق طلاق، حق تحصیل، حق حضانت فرزند، حق مسافرت رفتن بدون اجازه شوهر و …. . زن خوب، در دیدگاه اسلام و حاکمان اسلامی، زنی خواهد بود که توانایی باروری زیادی دارد و فرزندان صالح به دنیا می آورد و در درجه نخست تمامی نیازهای جنسی مرد را برطرف می نماید.
بدون هیچ پرده پوشی زن کالایی جنسی برای مرد مسلمان است. زن از خود اختیاری ندارد و این مرد است که برای او تصمیم می گیرد. زن خدمتکار خانگی است و نیاز عاطفی معنایی ندارد. هرگاه بحث از تفاوت زن و مرد از طرف باورمندان به اسلام آغاز میشود، ختم داستان به جمله ای تکراری و ایدوئولوژیک می رسد. «مردان اهل نیاز و زنان اهل ناز هستند». در حقیقت با تکرار بی امان اینگونهخزعبلات حتی به مردان نیز توهین میکنند و آنها نیز به حیواناتی حریص برای دستیابی به زنان بیشتر تقلیل داده می شوند. عالمان دینی برای این ایده راهکار هم ارائه می دهند. مرد می تواند چند زن دائمی و بدون شمارش زن صیغه ای داشته باشد. مرد سرگرم زنان است و زنان سرگرم بچه ها.
هیچ عاطفه ای در کار نیست، هیچ دغدغه ای در کار نیست. کار هم که مفهومی اجتماعی است، تنها به وسیله ای برای تامین مایحتاج فرزندان و رسیدگی به زنان بیشمار مرد در نظر گرفته شده است. “کار جوهر مرد است”. از این شرایط مفاهیم دیگری زاده خواهد شد تا بتوان زنان را کنترل کرد. غیرت و حجاب مختص مردانی است که نمی خواهند کالای جنسی خود را با دیگران شریک باشند. برای محافظت از بازیچه های خود به شدت مراقب و کوشا هستند. در اینجاست که بدن زن به ابژه ای جنسی برای مردان تقلیل پیدا کرده و برای پوشاندن آن حجاب لازم است.
حجاب سند بردگی زن است. آزادی از حجاب، آزادی از ابژه جنسی بودن است و اگر بخواهیم در مسیر برگشت این مفاهیم حرکت کنیم ، نیاز عاطفی و جنسی زن نمودار می گردد و با برگشتی به عقب تر آزادی زن محقق می گردد.
زنی که این سند را پاره می کند، خود را فریاد می زند. در ادامه کار میخواهد، فرزند خود را می خواهد، می خواهد به تنهایی مسافرت برود و برای رسیدگی به امور خود هیچ مجوزی را تحمل نخواهد کرد.
این مسیری است که جامعه تاکنون پیموده است. زنان روسری را بر سر چوب کرده اند، زنان با اینکه حقوق کمتری از مردان در محل کار دریافت می کنند همچنان به دستیابی به مشاغل مهم و کلیدی ادامه می دهند، مراجع اسلامی را که مخالف ورزش زنان هستند یکییکی پس زده و به دور انداخته اند.
در کشاکش این مبارزه است که خامنه ای حجاب را برای شخصیت های انیمیشن هم ضروری می داند. او میدان را باخته است. می داند که دیگر حریف زنان نخواهد بود. این ژست هاییک دیکتاتور شکست خورده است تا قدرت پوشالی خود را به نمایش بگذارد. در انیمیشن به دستور دیکتاتور و با همراهی چاپلوسان دیکتاتور و اعمال قدرتشان بر سیستم، حجاب خواهیم داشت، در کتب درسی زنان حجاب دارند ولی در خیابان حجاب وجود ندارد. اگر وجود داشت که به گشت ارشاد نیازی نبود. زنان دیگر در خانه لازم نمیبینند در مقابل غریبه ها حجاب بر سر کنند.
خامنه ای می تواند بر سر حیوانات هم در رویای خود حجاب بگذارد اما خیابان را از دست داده است. کارمندان دولتی که با زور در محل کار حجاب کامل دارند به اعتراف خودشان به محض خروج از محل کار دیگر اهمیتی به قوانین ملایان نمی دهند.روز مرگ دیکتاتور نزدیک است.

اینرا هم بخوانید

گروگان گیری داخلی و اعترافات اجباری

جمهوری اسلامی بار دیگر در نمایشی مضحکه آمیز شخصی را در مقابل دوربین قرار داد …