ازدواج سفید و معضل جمهوری اسلامی

ازدواج سفید، در ایران، به آن نوعی از زندگی مشترک اطلاق میشود که زوجین برای شروع آن احتیاجی به دریافت اجازه شرعی یا اداری از هیچ مقامی ندارند، برای شروع این زندگی مشترک به برگزاری آئین و مراسم سنتی و مذهبی اقدام نمی‌کنند و یا آن را حتی در ادارات دولتی هم ثبت نمی‌کنند. دو انسان بالغ که در محیط کار، محیط های آموزشی یا در روابط روزمره اجتماعی با هم آشنا شده اند و از همدیگر خوششان آمده است تصمیم میگیرند که بدون اینکه از ملای محل یا از بزرگان خانواده و طایفه و یا از مقامات دولتی اجازه بگیرند با هم زندگی کنند. بعضی از این زوج ها شروع این زندگی مشترک خود را با دوستان و نزدیکان خود مطرح می‌کنند و جشن کوچکی میگیرند، و یا بعضی ها حتی نیازی به اعلام آن به دوستان و آشنایان خود نمی‌بینند. اینگونه زندگی های مشترک در جامعه امروز ایران به ازدواج سفید معروف شده اند.

 

گسترش ازدواج سفید به عوامل متعددی بستگی پیدا می‌کند. قبل از هر چیز لازم میدانم به این موضوع اشاره کنم که اکنون زندگی بشر در کل جهان دگرگون شده است.  در نظام سرمایه‌داری از یک طرف روابط سنتی خانوادگی از هم میگسلد و هر فرد خانواده برای یافتن کار و منبع درآمدی برای تامین اولیه ترین نیازهای خود به ترک خانواده مجبور و هرکدام از آنها به گوشه‌ای از جهان پرت میشوند، جامعه انسانی به تجمع افراد جدا از هم و رقیب هم تبدیل می‌شود و زمینه های مادی و اقتصادی ادامه حیات خانواده سنتی مثل یک واحد کوچک تولیدی از بین میرود. از طرف دیگر ارتباطات اجتماعی و ارتباط بین افراد، زن و مرد و پیر و جوان، گسترش فوق‌العاده ای پیدا کرده است. تعداد هرچه بیشتری از انسانها به حقوق انسانی خود آگاه تر و آگاه تر میشوند و امکان رها کردن خود از قید و بندهای دست و پا گیر سنتی را بدست می‌آورند و برای ایجاد ارتباط، هرگونه ارتباطی، با دیگران نیازی به رعایت آن سنت ها نمی‌بینند. اینها دلایل پایه ای گسترش این نوع زندگی مشترک در همه جای دنیا است که در ایران تحت حکومت اسلامی به ازدواج سفید معروف شده است. ولی در ایران عوامل دیگری هم در گسترش این پدیده موثر بوده اند. از آن جمله می‌توان اشاره کرد به رویگردانی مردم، بخصوص نسل جوان، از مذهب و نفرت عمومی از دخالت مذهب در زندگی اجتماعی و روابط خصوصی آدمها، و از طرف دیگر فقر عمومی که تأمین مخارج سنگین ازدواج بسبک سنتی و حتی ثبت آن در دفاتر دولتی را هم برای خیلی از زوجین سخت و یا غیر ممکن کرده است.

 

از آنجا که زندگی مشترک اسم دیگری است به یکی از روابط انسانها با همدیگر. رابطه ای که دو نفر آدم عاقل و بالغ تصمیم میگیرند با هم داشته باشند، در یک خانه با هم زندگی کنند، از وجود همدیگر لذت ببرند، با هم سکس داشته باشند، و از آنجا که اینها نیازهای طبیعی انسان است مثل خوردن و آشامیدن و نفس کشیدن، آنها برای برآورد این نیازهای پایه‌ای خود، از جمله برای داشتن سکس و نیازهای جنسی، احتیاج به اجازه گرفتن از هیچ کس و هیچ مقامی ندارند. نه احتیاج به بستن قرارداد دارند و نه احتیاج به عقد شرعی. ثبت ازدواج یا زندگی مشترک هم کاملا بعهده آن دو آدم بالغ است.

ازدواج سفید، یا رابطه آزاد انسانها، از نظر کسانی که میخواهند انسانها را در بند نگه دارند و از آنها بار بکشند البته که بی‌بندوباری محسوب میشود. آزادی به معنایی گسستن بند و بار است. و تمام آزادیهای بدست آمده تا کنونی انسانها تنها از طریق گسستن بند های کنترل ممکن شده اند. و همه این آزادیها از طرف طبقات حاکم بی‌بندوباری نامیده شده اند.  و در رابطه با مسأله ازدواج سفید و روابط آزاد انسانها هم خیلی آشکار است که کنترل روابط خصوصی آدمها از دست آخوندها و آیت‌الله ها خارج می‌شود و پول این جماعت سکه می‌شود و گله آخوندها بی شغل می‌مانند. بهمین خاطر است که خامنه‌ای اخیرا ازدواج سفید را بی‌بندوباری نامید. در رابطه با تولید مثل لازم میدانم بطور خلاصه به این نکته اشاره کنم كه بچه‌دار شدن امر خوشایند و زیبایی است ولی، هدف اولیه ایجاد ارتباط بین دو انسان و هدف سکس تولید مثل نیست. بلکه لذت بردن دو انسان از وجود همدیگر و جوابگویی به یکی از نیازهای طبیعی خود است. یک زوج خودشان میتوانند تصمیم بگیرند که بچه‌دار بشوند یا نه، و یا اینکه کی بچه دار بشوند. رابطه آزاد انسانها یا ازدواج سفید عامل کاهش جمعیت در هیچ کشوری نبوده است. اگر در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی تمایل به بچه‌دار شدن در بین زوجها کم شده است، یک عامل آن وجود فقر گسترده در جامعه، عدم امنیت شغلی و ناتوانی مالی زوجین در تامین مخارج بچه‌ها در صورت بچه‌دار شدن است. نکته دیگری که در صحبت های خامنه‌ای در این رابطه وجود داشت و لازم است در موردش حرف زد، این است که ایشان از جوانان میخواهد که طبق سنت و آیین اسلامی ازدواج کنند و تولید مثل کنند و جمعیت ایران را به ۱۵۰ میلیون برسانند. در جواب این حرف مزخرف ایشان باید گفت که جامعه جوان و تحصیلکرده امروز ایران به خود مثل ماشین و كارخانه جوجه کشی و وسیله ای برای تولید نیروی کار ارزان برای سرمایه داران نگاه نمیکند. مطمئنن آنها از بچه دار شدن بدشان نميايد. منتهى اين نسل نميخواهد بچه توليد كند آنها را در فقر و ندارى و با توقعات پايين بزرگ کند و يا بزبان ديگر كودك كار توليد كند. اين نسل با بى ارزش شمردن و زیر پا گذاشتن موازين اسلامى و سنتهاى عقب مانده در سبك ازدواجى كه جمهورى اسلامى مبلغ آن است، خود را براى ساختن جامعه اى آماده ميكند كه در آن انسانها در آزادى كامل، رفاه كامل و بدون نگرانى از آينده خود رابطه اى آزاد و بى قيد و بند با هم داشته باشند.

 

جليل جليلى

۲ مارس ۲۰۱۹

اینرا هم بخوانید

بحثى در رابطه با مقوله انقلاب و انقلاب جارى در ايران- جلیل جلیلی

مقدمه: بحثهاى زياد و نظرات گوناگونى در مورد انقلاب، بويزه انقلاب جارى در ايران، در …