انقلاب زن زندگی آزادی و تقلای خاتمی! کاظم نیکخواه

پیام محمد خاتمی بمناسبت ۱۶ آذر به نحوی فضای درون جمهوری اسلامی را بازتاب میدهد. او میگوید “با وجود درد و داغی که از خونهای ریخته شده و آسیب هائی که مردم در عرصه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی به خصوص اخلاقی دیده و می بینند، بر دل داریم، جای خوشوقتی است که پس از انفعال تحمیل شده بر دانشگاه، اینک شاهد حضور و ابراز وجود دانشجویان در جریان های اخیر هستیم و خوشوقتی بیشتر اینکه همدلی و هم سخنی بخش مهمی از استادان را با دانشجویان می بینیم”.
او ادامه میدهد “..اینک که جامعه با شعار زیبای زن زندگی آزادی حرکت خود را به سوی آینده بهتر نشان می دهد، بگونه ای کم سابقه و شاید بی سابقه فرهیختگان، استادان، نخبگان و دانشجویان را در اصل حرکت حاضر می بینی”. و بعد به حاکمین چنین توصیه میکند “به مسئولان توصیه می کنم که این حضور را قدر بدانند و بجای برخورد ناروا با آن، دست یاری به سوی آنان دراز کنند و با کمک آنان وجوه ناصواب حکمرانی را بدرستی بشناسند و پیش از آنکه دیر شود به سوی حکمرانی خوب حرکت کنند”.


خاتمی از انفعال تحمیل شده بر دانشگاه و “همدلی استادان و دانشجویان” میگوید، همان وضعیتی که با حمله قمه کشان حکومتی به دانشگاهها در زمان دولت خود او تحمیل شد و کشتار شماری از دانشجویان و استادانی که فریاد آزادی سر دادند و علیه سانسور و سرکوب حکومت اسلامی شعار دادند را بدنبال داشت. او از حضور و ابراز وجود دانشجویان در جریانهای اخیر ابراز خوشوقتی میکند. حضوری که با فریاد مرگ بر دیکتاتور و زیر پا گذاشتن تفکیک جنسیتی اسلامی رقم خورده است. و خاتمی از شعار زیبای زن زندگی آزادی سخن میگوید که شعار انقلاب برای سرنگونی جمهوری اسلامی است. و بالاخره خاتمی از حرکت جامعه به سوی آینده ای بهتر سخن میگوید. حرکتی که با شعار نابود باد حکومت اسلامی رقم میخورد.


آری اینها از کسی که خود یکی از پایه ها و سران همین سیستم ضد انسانی و جهنمی بوده است شاید عجب بنظر برسد. اما بطور واقعی عجیب نیست. این از جسارت خاتمی یا همراهیش با انقلاب زن زندگی نیست که اینچنین به سخن آمده است. او بوضوح می بیند که دوره حکومت اسلامیش تمام شده است. او از این حکومت میخواهد در برابر مردم اعلام برائت کند! اما پیام خاتمی دو سویه است. او همه به مردم پیام میدهد و هم به حکومت اسلامی. او امیدوار است که بتواند با هشدار به خامنه ای و جناح حاکم، در این برهه باز دعوت شود که از انزوا خارج شود و قدم جلو بگذارد و تلاش کند حکومت منفور اسلامی را نجات دهد. او به “مسئولان” میگوید این حضور را قدر بدانند و از برخوردهای ناروا دست بردارند و به سوی مردم “دست یاری” دراز کنند. “دست یاری” حکومت خاتمی را امروز صبح با اعدام نفرت انگیز یکی از جوانان معترض به نام محس شکاری شاهد بودیم.


این نوع سخن گفتن از آنچه حکومت آنرا اغتشاش و افساد فی الارض میخواند، آنهم از جانب کسی که تا کنون یک کلمه علیه حکومت و سرکوبهایش سخن نگفته، بیش از آنکه ناشی از جسارت خاتمی باشد، بیانگر حال زار حکومت و وحشت مرگ در خیمه حاکمیناست. خاتمی و امثال نهضت آزادی و به حاشیه راندگان دیگر این روزها زبان باز کرده اند. زیرا حکومتشان دارد به قهقرا میرود. خاتمی رو به مردم میگوید من با حرکت شما همراه هستم و با سرنگونی جمهوری اسلامی حساب مرا از خامنه ای و بقیه حاکمین جدا کنید. رو به خامنه ای هم به زبان بی زبانی میگوید حاضرم کمک کنم که از این وضعیت به کمک هم عبور کنیم.


اما دو مشکل لاینحل وجود دارد. هم برای خاتمی و هم برای حکومت اسلامی. مشکل خاتمی اینست که یک مهره سوخته است و مشکل حکومت اینست که مهره نسوخته ای ندارد. مردم کل نظام را نشانه رفته اند و قصد کوتاه آمدن ندارند. نجات جمهوری اسلامی از انقلاب مردم ممکن نیست. راه میانه ای وجود ندارد. آینده بهتر را مردم با سرنگونی کل حکومت جنایتکار اسلامی رقم خواهند زد. انقلاب زن زندگی آزادی انقلابی است برای خلاصی از شر کل حکومت اسلامی و تمام جناحها و سنتها و مذهب و چپاول و جنایاتش. زنده باد انقلاب زن زندگی آزادی! نابود باد حکومت اسلامی!

اینرا هم بخوانید

مهاجرت و سودای زندگی بهتر- کارگر کارگاهی- حمید دائمی

کارگر کمونیست ۸۲۶موج گسترده مهاجرت در سال های اخیر نشانی از وضع اسفناک معیشت زندگی …