انقلاب یا رفراندوم؟ حکومت چگونه سرنگون میشود؟

 مصاحبه خلیل کیوان با حمید تقوایی: این نوشته برمبنای مصاحبه در برنامه پاسخ در کانال جدید تدوین شده است.

خلیل کیوان: پانزده نفر از شخصیت های موسوم به اصلاح طلب که در میان آنها اسم محسن سازگارا از بنیانگزاران سپاه پاسداران نیز دیده می شود، در بیانیه ای خواستار رفراندوم شده اند. برگزاری رفراندوم موضوع تازه ای نیست. قبلا هم نیروهای راست از جمله سلطنت طلبان خواستار برگزاری رفراندوم شده بودند، اخیرا آقای روحانی هم از رفراندوم صحبت میکند. در این مورد با حمید تقوائی صحبت می کنیم.

حمید تقوائی به این برنامه خوش آمدید. ابتدا ازسلطنت طلبان شروع کنیم. دلیل اینها برای رفراندوم چه هست؟

حمید تقوایی: مدتهاست که طیف سلطنت طلب از رفراندوم صحبت میکنند و این دلیلش روشن است و خودشان هم گفته اند. اینها انقلاب را خشونت میدانند، انقلاب را حرکت بی سر و پا ها میدانند، حرکتی که جامعه و نظم جامعه را بهم میریزد و ازینرو سلطنت طلبان از لحاظ اصولی، هویتی و استراتژیک با انقلاب مخالف هستند. از طرف دیگر اپوزیسیون جمهوری اسلامی هستند و از براندازی صحبت میکنند. رفراندوم یک نوع راه حل تغییر حکومت بدون انقلاب است.

این را هم باید در نظر بگیریم که سلطنت طلبان در شرایط مختلف مواضع متفاوتی هم داشته اند. مثلا در مقاطعی در کنار اصڵاح طلبان در انتخاباتها قرار گرفتند و از آنها حمایت کردند. و زمان دیگری که رژیم چنچ مطرح بود با این خط خود را همراه کردند و همیشه سعی کرده اند بخصوص حمایت دولتهای خارجی، آمریکا و کشورهای اروپائی، را داشته باشند تا به عنوان الترناتیو خودشان را مطرح کنند. مطلوبیت رفراندوم در عین حال از نظر اینها اینست که دولتهای غربی هم با آن مخالفتی نخواهند داشت و آنرا قبول خواهند کرد. همه اینها باعث میشود که اینها خط رفراندوم را در پیش بگیرند. البته این را هم بگوییم که با توجه به اعتراضات مردم و انقلابی که شروع شده است در موضع آنها تغییراتی کرده است. میگویند منظور ما از رفراندوم امروز نیست بلکه رفراندوم بعداز سرنگونی حکومت است. امروز چنین موضعی دارند ولی در هر حال همانطورکه گفتم اساس مساله مخالفت استراتژیک سلطنت طلبان با انقلاب و هراس آنها از انقلاب است.

خلیل کیوان: سلطنت طلبان تنها نیروی نیستند که از رفراندوم صحبت میکنند. امروز حتی روحانی هم از رفراندوم صحبت میکند و میگوید که رفراندوم راه حلی است که از بن بست سیاسی خارج بشویم. آیا این واقعا راه حلی برای خارج شدن حکومت از این بن بست سیاسی است؟

حمید تقوایی: این را روحانی در سخنرانی ٢٢ بهمن خود گفت و نکته اصلی در این سخنرانی صحبت از بن بست سیاسی است. تا بحال مقامات حکومتی هیچوقت از بن بست سیاسی حرف نزده بودند. ما مدتهاست که گفته ایم این حکومت به آخر خط  رسیده است، با  بن بست سیاسی و اقتصادی روبرو است و راه حلی ندارد. الان خودشان اعتراف میکنند که به بن بست رسیده اند و رفراندوم را مطرح میکنند که نظام و حکومتشان را حفظ کنند. ایشان میگوید که در قانون اساسی پیش بینی شده است در شرایطی که مسائل مهمی مطرح است رفراندوم کنیم، دوسوم نمایندگان مجلس باید تائید کنند و غیره ولی معلوم نیست سوال رفراندوم چیست. از صحبت روحانی اینطور برمیآید که گویا رفراندوم قرار است بین دو جناح بد و بدتر باشد. یعنی مردم بیایند تکلیف جدال بین دوجناح اصلاح طلب و اصول گرا را تعیین کنند. روحانی چنین منظوری دارد و از این فراتر نمیرود. این کیلومترها عقب تر از شرایط و موقعیت  همین امروز حکومت و بحران حکومت است. مردم مدتهاست دارند میگویند نه اصول گرا نه اصلاح طلب و جمهوری اسلامی را نمیخواهیم. حرکت مردم اساس و مضمون و جوهرش کنار زدن کلیت جمهوری اسلامی و سرنگونی حکومت است. بن بستی که حکومت امروز دچارش شده است ناشی ازهمین به چالش کشیده شدن بوسیله مردم سرنگونی طلب است که اینها راه حلی در برابرش ندارند. طرح رفراندوم را باید یک نوع تلاش و نوعی تبلیغات حکومتیها دانست. حکومتی که در کنجی گیر افتاده و راه پس و پیش ندارد دم از رفراندوم میزند. چنین طرحهائی را خودشان هم جدی نمی گیرند. در صفوف خود حکومت جواب روحانی را داده اند و این مسئله به مسئله دیگری در کشاکش میان جناحها تبدیل شده است. هر دو جناح به آخر خط رسیده اند.

خلیل کیوان: آخرین طرفداران رفراندوم همین ١٥ نفری هستند که بیانیه داده اند کسانی که طرفدار خط استحاله در حکومت بودند. اینها در بیانیه شان تاکید میکنند که حکومت قابل اصلاح نیست و بهمین دلیل خواستار یک جمهوری دمکراتیک و سکولار شده اند. میخواهم از شما بپرسم نفس اینکه اینها گفته اند حکومت قابل اصلاح نیست و می گویند یک جمهوری سکولار و دمکرات بیاید روی کار، آیا خود این پیشرفت سیاسی نیست؟

حمید تقوایی: در مقایسه با مواضع قبلی خودشان پیشروی است اما در مقابل آنچه جامعه میخواهد فرسنگها عقب است. مردم اعلام کرده اند این حکومت باید برود. و حالا عده ای اعلام میکنند لطفا انقلاب نکنید و بیائید با رفراندوم تکلیف را روشن کنیم. بعدا صحبت میکنیم که این چقدر عملی است و اصلا چقدر این بحث جدی است. اما گذشته از این میگویند رفراندوم بر سر جمهوری پارلمانی دمکراتیک و سکولاریستی. کی اینرا گفته است؟ الترناتیوهای دیگر چه؟ از کجا میدانید مردم جمهوری سوسیالیستی نخواهند؟ از کجا میدانید مردم حکومت های نوع دیگری نخواهند خواست؟ چه کسی گفته است مسئله بر سرانتخاب بین  جمهوری اسلامی و یا نوع حکومت پارلمانی است که اینها می گویند؟ بنظر من این تلاشی است برای قیچی کردن حرکت مردم، انقلاب مردم ، و مطرح کردن آن الترناتیوی است که باب دل خود اینهاست. آلترناتیو خود اینهاست نه الترناتیوی که لزوما جامعه میخواهد، مردم میخواهند و یا انقلاب به آنطرف میرود.

نکته دیگر این هست که اینها دارند به نحوی به مردم میگویند به بالا نگاه کنید. سازمان ملل گویا دارد میاید و قراراست بحث این باشد که سازمان ملل چه بکند و چه نکند و بعد سازمان ملل  به اضافه جمهوری اسلامی و جناحهایش و وزارت کشور رفراندومی را سازمان بدهد و غیره و غیره. این ملقمه قرار است تکلیف سیاسی جامعه را روشن کند. چرا؟ نفس اینکه چنین بحث هائی براه افتاده است بخاطر این است که مردم در خیابان هستند، مردم دارند فشار میاورند، شما مردم را بفرستید خانه با وعده سر خرمن رفراندوم رژیم نجات پیدا کرده است. مسئله این است که رفراندوم حتی اگر فرضا عملی هم بشود در شرایط سلطه این حکومت بر جامعه وعدم وجود آزادی های سیاسی وآزادی فعالیت احزاب وغیره هیچ مشروعیت و هیچ اعتباری نخواهد داشت. مثل انتخابات ریاست جمهوری در دوره های گذشته. همه اینها بنظر من نشان میدهد که ادامه همان خط استحاله است. بنظر من طرح رفراندوم از زبان اینها ادامه همان خط استحاله است تحت فشار انقلاب. دقیقا همین است، چیزی فراتر از این نیست. اینها میخواهند تغییراتی و مرمتی در حکومت بشود و نظام همچنان حفظ شود و به همین دلیل بحث رفراندوم را مطرح میکنند.

خلیل کیوان: در همین بیانیه ١٥ نفره  تاکید میکنند که باید جامعه راه گذار مسالمت آمیز در پیش بگیرد. آیا برای پرهیز از خشونت همانطور که   این ١٥ نفر تاکید میکنند خود رفراندوم  یک امتیازی نیست نسبت به راه حلی مثل انقلاب؟

حمید تقوایی: اینهم موضع همیشگی اینها بوده است. از این نظر اینها با سلطنت طلبها فصل مشترک دارند. میگویند انقلاب خشونت است خوب بارها ما گفته ایم که انقلاب خشونت نیست، ضد انقلاب خشونت است. اولا یک خشونت هر روزه ای داریم در آن جامعه که همین امروز در وسعت به اصطلاح کسانی که خودکشیشان میکنند در زندانها خودش را نشان میدهد، یا قطع دست که چند هفته پیش اتفاق افتاد و صدها و صدهها موارد دیگر که نشاندهنده یک خشونت سازمان یافته در جامعه هست. زمانی که مردم بلند میشوند که این دستگاه خشونت را به هم بزنند یک عده میایند جلو که مردم خشونت نکنید، مردم مسالمتجو باشید!

نکته دیگر اینکه مردم به خیابانها آمده اند و میگویند این حکومت باید برود. مسالمت آمیزتر از این نمیشود. مردم میگویند فقر نمیخواهیم، فلاکت و گرانی نمیخواهیم، بی حقوقی نمیخواهیم، زن و مرد باید برابر باشند،  برای تحقق این خواسته ها این حکومت باید برود و حکومت شروع میکند به بگیر و ببندی که تا حالا هم راه انداخته است، آنوقت اینها میگویند انقلاب خشونت است! ضد انقلاب خشونت است. مردم حق دارند در مقابل کسی که به آنها تیراندازی میکند، حرکت مسالمت آمیز مردم را با کهریزک ها جواب میدهد، حکومتی که با خودکشی کردن در زندانها جواب مردم را میدهد، دست به اسلحه ببرند و اگر مجبور شوند باید این کار را بکنند. حتی در قانون اساسی امریکا (بیل آو رایتز) برسمیت شناخته شده است که مردم حق دارند در مقابل تعرض حکومت های سرکوبگر اسلحه بردارند. بنابر این بحث مسالمت آمیز یک نوع ترفند یک نوع گفتمان ظاهر الصلاح و وجیه المله ای است برای نجات دادن دستگاه اصلی خشونت و پنهان کردن چهره واقعی خشونت. در جامعه ایران جمهوری اسلامی عامل خشونت است چه در شرایط عادی و بخصوص چه در شرایط انقلابی و برای اینکه این خشونت به پایان برسد باید به قدرت مردم هر چه زودتر این دم و دستگاه به زیر کشیده شود. در این روند اگر مردم مجبور شوند باید در مقابل کشتاری که حکومت براه میاندازد، در برابر خشونت حکومت، جوابش را بدهند و دست به اسلحه ببرند. مردم حق دارند، حق طبیعیشان است باید  این کار را بکنند. انقلاب یعنی همین.

نکته ای دیگری که من باید همینجا بگوییم اینست که وقتی که اینها از مسالمت صحبت میکنند به روشنی منظورشان این است که گویا اعتصاب، تظاهرات و غیره اینها گویا همه غیر مسالمت آمیز است. به مردم میگویند بشینید در خانه تا سازمان ملل تشریف بیاورد، بالائیها بیایند و بساط رفراندوم را پهن کنیم. به این معنا هم بحث اساسا بر سر مسالمت و خشونت نیست، بحث سر این است که انقلاب نباید بکنید بخاطر اینکه انقلاب تیشه به ریشه میزند. انقلاب کل نظام  را زیر و رو میکند و اینها همین را نمیخواهند. میخواهند حتی اگر روبنای اسلامی آن کنار برود، این ساختمان همچنان بماند. ببینید انقلاب فقط این نیست که خواسته های رادیکالی دارد، انقلاب شیوە تحقق این رادیکالیسم هم هست. تنها انقلاب میتواند خواستهای رادیکال را متحقق کند. در روند انقلاب مردم به دستگاههای حکومتی حمله میکنند و آنرا در هم می ریزند همانطورکه در قیام بهمن ٥٧ اتفاق افتاد. مراکز اطلاعاتی و پادگانها و پایگاههای سرکوب رژیم و دفاتر ساواک رژیم همه اینها مورد حمله مردم قرار گرفت و در همان مقطع هم  دار و دسته خمینی تمام تلاششان را کردند که دستگاه سرکوب حکومت شاه را از گزند مردم دور نگه دارند. شاه رفت، سلطنت از بین رفت، جمهوری اسلامی آمد ولی ساواک و ارتش باقی ماند و ساواک شد ساواما، وزارت اطلاعات حفظ شد، ارتش و همه نیروهای سرکوبگر حفظ شد و تازه به آنها اضافه هم شد. حالا همین ترفند را اینها میخواهند با طرح رفراندوم پیاده میکنند. رفراندوم قرار نیست زندانها را منحل کند، رفراندوم قرار نیست زندانیان را آزاد کند، رفراندوم قرار نیست سپاه و بسیج و دستگاه سرکوبگر را کنار بگذارد، رفراندوم قرار نیست حق مستقیم مردم را در اعمال اراده و تعیین سرنوشتشان تضمین کند. میگویند  نظام پارلمانی هر چهار سال یک بار. رفراندوم حتی قرار نیست پایه ای ترین خواست های مردم را متحقق کند. با مسئله فلاکت و فقر چکار میکنید؟ با مسئله بیکاری و گرانی چکار میکنید؟ جمهوری پارلمانی قرار است بیاید ریاضت کشی اقتصادی را این بار زیر نظر بانک جهانی پیاده کند. انقلاب در واقع به زیر همه اینها میزند و رفراندومچی ها میخواهند اینها حفظ شود. میخواهند همانطور که رژیم شاه رفت و دستگاه حکومتش دست نخورده افتاد بدست خمینی و دار و دسته اش، این بار خامنه ای و دار و دسته اش کنار بروند ولی همین سیستم حفظ شود و بیفتد بدست امثال سازگارا و غیره و غیره. بدست همین کسانی که بقول خود شما در پایه گذاری همین حکومت نقش داشته اند. بنظر من داستان اینجاست و ما که انقلابی هستیم میخواهیم مسائل مردم از ریشه حل کنیم و نه مرمتی در سیستم که سر حکومت، مقامات، چهره ها را از بالا را برداریم، عمامه را برداریم، بجایش کلاه وکراوات بگذاریم و بگوییم خوب مسئله حل شد، سرنگون شد. انقلاب به این راضی نمیشود.

به این نکته هم اشاره بکنم در انقلاب ٥٧ که ما به خاطر داریم و هر کسآن  تاریخ را خوانده  میداند  که مردم وسیعا شوراها را تشکیل دادند. مردم وقتی که از دمکراسی صحبت میکردند منظورشان حاکمیت شوراها بود و در نهایت حکومت اسلامی با سرکوب  در٣٠ خرداد ٦٠ توانست این جنبش شورایی را به عقب بکشاند. اینها وقتی که میگویند پارلمان دارند از حالا دارند این روند را قیچی میکنند. اگر این مردم در انقلاب ٤٠ سال پیش تا شوراها رفتند اینبار بسیار جلوتر میرونداگر انقلاب عمیقتر شود و به پیش برود. چه کسی گفته که پارلمان جواب مردم است؟ چه کسی گفته که دخالت مستقیم مردم را باید قیچی کرد و پارلمان بجایش گداشت؟ مگر انقلابات منطقه همین را اعلام نکرد و گرچه بشکست کشانده شد ولی مردم اعلام کردند میخواهیم  امور خودمان را خودمان در دست بگیریم.
خلیل کیوان:شوراها چه برتری بر پارلمان دارند؟

حمید تقوایی: شورا دخالت مستقیم مردم هست در امور خودشان. در نظام پارلمانی آنهم در کشورهای  اروپایی که به اصطلاح دمکراسی هست مردم را هر چهار سال یکبار به پای صندوق انتخابات میبرند تا بین دو یا سه تا از احزاب رسمی انتخاب کنند و بعد مردم را میفرستند خانه تا چهار سال دیگر و دیگر نمیشود به آنکسی که انتخاب شده، رئیس جمهور، نخست وزیر یا پارلمان، دست بزنید. “وعده های انتخاباتی” در همین به اصطلاح ممالک مهد دمکراسی به جای “دروغ “بکار میرود، مترادف دروغ است. وعده میدهند، انتخاب میشوند و هیچکاری هم نمی کنند و تا چهار سال بعد دست بهشان نمیشود زد. جنبش اشغال اگر به یاد داشته باشید یکی از شعارهایشان این بود که آزادی مردم از صندوق رای بیرون نمیاید. اعمال اراده مردم با انتخابات و رای هر چهار سال یک بار کاملا فرق میکند. انقلاب تا بدست گیرفتن امور بدست مردم به پیش میرود. انقلاب ٥٧ همینطور شد و الان با توجه به تجربه  انقلابات منطقه و جنبش نود درصدیها این طبیعی ترین و بیشترین احتمال است که مردم تا اعمال اراده مستقیم خود پیش بروند. حالا ممکن است اسمش شوراها نباشد، تحت نام نهادهای مردمی یا هر اسم دیگری شکل بگیرد، دعوا سر اسم نیست. هر اسمی داشته باشد ارگان اعـمال اراده مستقیم مردم در تعیین سرنوشتشان و در دست گرفتن زندگی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی شان است. وقتی کسی این وسط میاید و میگوید انقلاب نکنید و با راه حلهای دیگری مثل رفراندوم رژیم را عوض میکنیم، این “به شیوه های دیگر” یعنی رژیم را آنطور که شما میخواهید و مطلوب شماست عوض نمی کنیم. بخش اساسی اش را حفظ میکنیم و  روبنایش را تغییراتی میدهیم.

خلیل کیوان: شیرین عبادی از امضا کنندگان این بیانیه گفته است که این طرح برای اجرا نیست یعنی امیدی به اجرا شدن این طرح ندارد و آز آنطرف میگوید که این طرح برای این است که اپوزیسیون داخل و خارج را به هم متحد کند و  برای اینست که از خشونت اجتناب کنیم.

حمید تقوایی: خانم عبادی هدف واقعیشان را بیان کرده است اما البته همه شان نمیگویند این طرح اجرائی نیست بعضی هم میگویند باید اجرا کرد.

منظور خانم عبادی از اپوزیسیون خارج همان اپوزیسیون سلطنت طلب است که از مدت های قبل خواهان رفراندوم بوده است. معمولا اصلاح طلبان حکومتی و نیروهای راست و سلطنت طلبها در بحرانها و تندپیچها به هم نزدیک میشوند. این بار هم دارد این اتفاق میافتد. این را هم باید در نظر بگیریم که برخی از این امضا کنندگان خودشان مستقیم یا غیر مستقیم در پایه گذاری و روی کار آوردن این حکومت نقش داشته اند، در تحکیم بخشیدن و حتی در سازمان دادن نیروهای سرکوبگرش نقش داشته اند. ما همیشه کسانی مثل محسن سازگارا را پاسدار- ولتر لقب داده ایم.  کسانی که قبلا پاسدار بودند و امروز ظاهرا آزادیخواه شده اند. در واقع این طرح رفراندوم یک چراغ سبزی است به اپوزیسیون راست که ما هم جهت و هم خط هستیم و به این ترتیب میتوانیم در یک جبهه قرار بگیرییم. منظور ایشان از وحدت داخل و خارج این است. در مورد مسالمت آمیز هم قبلا گفتم منظورشان چیست.

خلیل کیوان: یکی از چهره های شاخصی که این بیانیه را امضا کرده اند آقای محسن مخملباف است. ایشان میگوید با فشار مردم میشود رفراندوم را به حکومت تحمیل کرد. آیا بنظر شما این ممکن است؟

حمید تقوایی: ایشان میگوید مردم با شعار رفراندوم بیایند تو خیابانها اعمـال فشار کنند و رژیم را مجبور کنند که به رفراندوم تن بدهد. خوب مردم فی الحال با شعار حکومت اسلامی نمیخواهیم، جمهوری اسلامی باید سرنگون شود به خیابان آمده اند. تغیر این شعار به رفراندوم این به عقب کشیدن مردم است. ببینید من بارها این مثال را زده ام مثل این است مردم با قطار انقلاب پیش میروند یکی میاید دوچرخه رفراندوم را به آنها نشان میدهد و میگوید از این طریق باید جلو برویم. این عقب کشیدن مردم و تحریف حرکت مردم است. اگر مردم میتوانند رژیم را مجبور کنند رفراندوم بگذارد چرا مجبورش نکنند که کنار نکشد؟ چرا اول استعفا ندهد  وبعد رفراندوم بشود؟ چرا اول سرنگون نشود و بعد رفراندوم بگذاریم؟ بنابرین بحث بر سر عملی بودن یا عملی نبودن نیست. اولا هیچ حکومتی در طول تاریخ سابقه نداشته است که بر سر بود و نبود خودش رفراندوم کند. در ثانی اگر اینرا در شرایط عادی و و آرام میگفتند باز میگفتیم اینها دارند حکومت را چالش میکنند ولی وقتی که مردم در خیابانها هستند و توده مردم بلند شده اند و هر روز روی دیوارها دارند مینویسند، فریاد میزنند، و با هزار و یک زبان میگویند که جمهوری اسلامی را نمیخواهند و باید این حکومت برود شما سر چه چیزی رفراندوم میکنید؟ مگر مردم نگفته اند این حکومت را نمیخواهند؟ مگر رای مردم معلوم نیست؟ ببینید خود حکومت گفت ٢٢ بهمن خودش یک نوع رفراندوم تماشائی در تائید رژیم خواهد بود و اعتبار حکومت را نشان خواهد داد ولی دیدیم واقعا تماشائی بود ولی درست برعکس آنچه خامنه ای و بقیه شان ادعا میکردند. ولی رفراندوم مردم جدی است. مردم دارند با پایشان رای میدهند. مردم در خیابانها دارند داد میزنند که این حکومت باید برود. دارند دستگیری میدهند،دارند کشته میدهند، و با اینحال دارند جلو میروند و اعتراضشان وسیعتر می شود. نمیدانید رای مردم را؟ چرا باید رفراندوم کرد؟ دلیلش همچنانکه گفتم اینست که میخواهند قطار انقلاب متوقف شود و مردم سوار دوچرخه شوند.

   خلیل کیوان: وقت کم داریم ولی در آخر دو سوال دیگر دارم. اول میخواستم بپرسم فصل مشترک این گفتمانهای روحانی، سلطنت طلبها، اصلاحات چی ها، ملی اسلامی ها که میگویند رفراندوم کنیم در چیست؟ چرا همه اینها به این نقطه اشتراک رسیده اند؟

حمید تقوایی: این فشار انقلاب است. ببینید فشار انقلاب فقط بر حکومت نیست، بلکه بر نیروهایی هم هست که تغییراتی در حکومت میخواستند، و یا حتی براندازی میخواستند ولی انقلاب نمیخواستند. قضیه این است. بعنوان نمونه اصلاح طلبی نظیر خانم عبادی اگر انقلاب نبود همچنان میگفت اسلام با حقوق زن تناقضی ندارد، اسلام نوع خوب داریم و اسلام متعادل و معتدل و غیره باید بیاید و غیره. آقای سازگارا و بقیه شان هم همینطور. در واقع این فشار انقلاب است که باعث شده است اینها به صرافت رفراندوم بیافتند. همانطور که اشاره کردم برای خودشان این به قدمی به جلو است ولی از نظر مردم این هیچ است. وقتیکه مردم تا صد رفته اند و شما میگوید پنجاه، دارید عقب شان میکشید. من میگویم خانم عبادی و یا سازگارا و مخملباف اگر اینها صدای انقلاب مردم را شنیده اند میبایست اعلام میکردند که ما  گرچه  تا بحال خواهان استحاله حکومت بوده ایم اما اکنون به این نتیجه رسیده ایم که این ممکن نیست. زنده باد انقلاب مردم و پشت انقلاب مردم میایستادند. سلطنت طلبانی که تا دیروز سناریوهای رژیم چنجی را دنبال میکردند نیز همینطور. اگر هیچ یک از این نیروها این را نمیگویند و چنین نمیکنند دارند روی همان خط گذشته حرکت میکنند.

خلیل کیوان: آیا شما با رفراندوم مخالفت اصولی دارید؟ آیا در هر شرایطی با رفراندوم مخالفت میکنید؟

حمید تقوایی: به هیچوجه. نکته اول این است که موضوع رفراندوم چیست. مثلا میشود رفراندوم برای تغییر قانون اساسی برگذار شود. در همین جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است. میشود بعد از سرنگونی حکومت  برای تعیین حکومت بعدی  رفراندوم کرد. اینرا هم دیده ایم که در انقلاب ٥٧ اتفاق افتاد. رفراندوم میکنند مثلا در کانادا برای جدائی ایالت کبک و یا برای مسائلی مهمی که در جامعه هست ولی هیچوقت برای بود نبود یک حکومت رفراندوم نمی کنند. این سابقه ندارد. چنین چیزی امکان ندارد، چنین اتفاقی نمی افتد. ما با رفراندوم علی الاصول مخالف نیستیم. ما با رفراندوم بر سر مسائل مهمی در جامعه، حالا هر کجا باشد، البته به شرط آنکه دمکراتیک باشد و واقعا به رای مردم رجوع شود مخالف نیستیم. مثلا برای تعین تکلیف مسئله کرد و خاتمه دادن به این مسئله در کردستان ما میگوییم باید رفراندوم بشود منتهی کاملا دمکراتیک و بر اساس رای مستقیم و آزادانه مردم که بیایند و رای بدهند که میخواهند جدا شوند و یا نشوند. بنابر این ما با رفراندوم مخالف نیستیم ولی آنجا که رفراندوم به تعیین یک حکومت مربوط می شود این به بعد از سرنگونی مربوط است. به بعد از انقلاب مربوط است. چون همانطور که گفتم انقلاب فقط ظاهر را عوض نمی کند، انقلاب فقط دولتمردان را جابجا نمیکند، انقلاب تمام ماشین حکومتی با تمام ابزار سرکوب و انقیاد و سلطه اش بر جامعه را در هم میریزد و این امکان را میدهد که مردم مستقیما در تعیین سرنوشت خودشان دخالت کنند. بعد از این شرایط شما میتوانید رفراندوم انجام دهید.

این را هم بگوییم که آلترناتیو آن نیروئی در چنین رفراندومی رای خواهد آورد که مردم در انقلاب به رهبری قبولش کرده باشند و باندازه کافی نفوذ اجتماعی پیدا کرده باشد. اگر از ما بپرسند ما خواهان جمهوری سوسیالیستی هستیم و میدانیم با رفراندوم نمیشود جمهوری سوسیالیستی آورد. ما تلاشمان را میکنیم که در روند این انقلاب نشان بدهیم که آلترناتیو سوسیالیستی جواب مسائل و دردهای مردم است و حزبی که میتواند این کار بکند حزب کمونیست کارگری ایران است. اگر این اتفاق بیفتد رفراندوم بعد از سرنگونی به احتمال خیلی زیاد آلترناتیو حزب را انتخاب خواهد کرد.

با تشکر از طه حسینی برای پیاده کردن متن اولیه این مصاحبه. ح- ت

اینرا هم بخوانید

روز جهانی کارگر روز حقیقت است– حمید تقوایی

مندرج در ژورنال شماره ۷۱۵ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …