بالاخره “شورای عالی کار” در آخرین روزهای سال ۹۷ حداقل مزد سال آینده را اعلام نمود. خبرگزاری مهر گزارش داده که “در طولانیترین نشست شورای عالی کار که ۱۲ ساعت به طول انجامید، دقایقی قبل دستمزد دو گروه از کارگران نهایی شد. بر این اساس دستمزد کارگران حداقلی بگیر با افزایش ۳۶.۵ درصدی از یک میلیون و ۱۱۱ هزار و ۲۶۰ تومان سال ۹۷ به یک میلیون و ۵۱۶ هزار و ۸۸۲ تومان رسید”.
فاصله رسمی مابین حداقل دستمزد تصویب شده با خط فقر (مجلس اسلامی میگوید چهار میلیون است و تشکلات کارگری آنرا تا هفت میلیون اعلام کرده اند) را فقر عظیمی پر کرده است که زندگی ده ها میلیون خانوار کارگری را به تباهی کشانده است. فقر برای وضعیتی که جمهوری اسلامی بر مردم تحمیل کرده، واژه مناسبی نمیباشد. تصویب حداقل دستمزد یک و نیم میلیونی در ضرب اول اولیه ترین و مهمترین اقلام مورد نیاز زندگی را از دسترس کارگر خارج میسازد. خروجی این شرایط را هر سال در مهرماه بچشم میبینیم. میلیونها کودک و نوجوان که در سن تحصیلات ابتدایی و متوسطه هستند، بعلت فقر خانواده از رفتن به مدرسه محروم میشوند. آن روی این سکه، افزایش کودکان کار و خیابان است. امروز تهران در این زمینه مثال زدنی شده است. تصویر بیمارانی که بعلت نداشتن پول توسط بیمارستان در گوشه خیابان رها میشوند، تصویر آشنایی شده است که مدام در حال تکثیر است. همینکه بهداشت و درمان یعنی ابزارهای تضمین سلامتی آدم را رسما از زندگی کارگر حذف میکنند، در حقیقت حق زنده ماندن کارگر را انکار میکنند. داشتن نان، حق آموزش و برخورداری از بهداشت و درمان مناسب، شاید علی العموم سه پایه اصلی در حیات بشر است که به آنها اشاره شد و گرنه لیست “از دسترس خارج شده ها” بسیار طولانی است. ما با یک شرایط عریان و بی واسطه روبرو هستیم. عده ای گانگستر اسلامی، وضعیتی را به مردم تحمیل کرده اند که ادامه آن به امری محال تبدیل شده است. دزدان اسلامی هرچه بدستشان می آید می دزدند. کل ثروت جامعه را حتی قبل از تولیدش مابین خود تقسیم میکنند. هیچ روتینی وجود ندارد. بلعیدن کل دارایی های جامعه توسط اعوان و انصار رژیم اسلامی حتی دیگر انکار هم نمیشود. حفظ ظاهر و استفاده از “ضربه گیرهای” معمول رژیمهای متعارف سرمایه داری، در جمهوری اسلامی بکناری زده شده است. برای مقابله با این شرایط و بر سر هر موضوع مهم در جنبش کارگری، راهی نیست مگر آنکه سراسری تر و پر نیرو تر، به میدان آمد. این بمعنای در نظر نگرفتن و اهمیت ندادن به اعتصابات کارخانه ای و محلی نیست، بلکه تاکید بر این نکته است که پیشروی عمومی جنبش کارگری و تلاش برای رها شدن از این وضعیت برنامه عمل سراسری تری طلب میکند. شخصا بر این تصور نیستم که با وجود رژیم اسلامی قرار است ذره ای بهبود و رفاه در زندگی کارگر حاصل شود. چه از نظر سیاسی و چه از نظر اقتصادی بن بستهایی بوجود آمده که عبور از آنها تنها در گرو سرنگونی رژیم اسلامی است.*
کارگر کمونیست ۵۶۴
محمدرضا پویا