شامگاه پنجشنبه گذشته ٢٢مهر١۴٠٠، ژیان علیپور به همراه یک کولبر دیگر راهی اقلیم کردستان عراق بودند که در خاک ایران در نزدیکی رودخانه «گاکی» منطقه مرزی «آلان» سردشت، هدف شلیک مستقیم نیروهای نظامی هنگ مرزی این شهر قرار گرفتند.
به گفته یکی از شاهدان عینی، در پی تیراندازی نیروهای مرزبانی بیتوش یک گلوله از پشت قلب ژیان علیپور را شکافته و سینهاش را متلاشی کرده است. همکار او نیز با استفاده از تاریکی هوا از محل تیراندازی فرار کرده است. نیروهای هنگ مرزی سه اسب بارکش ژیان را هم در همان محل کشتهاند.
ژیان علیپور، ٣٢ ساله، متاهل و دارای دو فرزند خردسال ۴ و ۹ ساله است. او در روستای مرزی «مزنآباد» سردشت از توابع آذربایجانغربی زندگی میکرد و جز کولبری شغل دیگری نداشت.
یکی از شاهدان عینی که جزو گروهی هم بوده که جسد ژیان علیپور را در دامنه کوههای اطراف رودخانه گاکی یافتهاند، خبر تیراندازی هنگ مرزی به سمت ژیان علیپور را اینگونه برای «ایرانوایر» روایت کرد: «همکار ژیان حوالی ٨ شب از طریق تلفن همراه با خانواده همسرش تماس گرفته بود و خبر تیراندازی و احتمال زخمی شدن ژیان را به آنها داده بود اما از جزییات خبری نداشت.»
او اضافه کرد: «خانواده همسر ژیان نیز که در همان روستا زندگی میکنند، بلافاصله پس از هماهنگی با شورا و دهیار مزنآباد با آقای موسوی، فرماندهی هنگ مرزی بیتوش تماس گرفتند. موسوی ابتدا نسبت به موضوع اظهار بیاطلاعی کرد. اما وقتی متوجه شد که شماری از اهالی روستا در حال رفتن به منطقه گاکی هستند، تهدید کرد که هر کسی به گاکی برود به سمت او تیراندازی میکنیم.»
این شاهد عینی، اظهارات و رفتارهای فرمانده هنگ مرزی درباره تیراندازی و احتمال شلیک به سمت کولبران در منطقه گاکی را از همان ابتدا متناقض میداند: «وقتی به گاکی رسیدیم، موسوی نیز به همراه تعدادی از نیروهای نظامی تحت امرش خود را به آنجا رسانده بود. حرفهای فرمانده هنگ مرزی متناقض بود چون زمانی که تلفنی با او صحبت کردیم، موضوع تیراندازی را انکار کرد. اما در گاکی تیراندازی را در حضور جمع تایید کرد. اصرار بیش از حدی هم داشت که برگردیم و مدام تکرار میکرد جسدی در این حوالی مشاهده نشده است. ما جوابش را ندادیم و چون میدانست اگر مانع شود با او درگیر و گلاویز خواهیم شد، وقتی جستوجو برای یافتن ژیان را آغاز کردیم، آنها هم منطقه را ترک کردند.»
منبع ایرانوایر که خود سالها کولبر بوده و به گفته خودش رویدادهای ناگوار بسیاری را در جریان کولبری تجربه کرده است، کشته شدن ژیان را بسیار مبهم ارزیابی میکند: «ابتدا لاشه اسب ژیان را یافتیم. بنا به تجربه ژیان میبایست جایی همین اطراف باشد اما به طرز غیر قابل باوری حدود ١٠٠٠ متر آن طرفتر جسدش را یافتیم؛ یک گلوله به پشتش اصابت کرده و غیر از شکافتن قلب، سینهاش را متلاشی کرده بود.» این منبع گفت که به نظر او، شلیک از فاصلهای نزدیک صورت گرفته بود.
او در ادامه به واکنش خشمآلود مردم محلی، بستگان و نزدیکان خانواده علیپور، پس از انتشار خبر کشته شدن ژیان علیپور توسط هنگ مرزی اشاره کرد: «جسد ژیان به مقابل ساختمان هنگ مرزی بیتوش آورده شد. همه از فرط عصبانیت و خشم به سوی ساختمان هنگ مرزی سنگ پرتاب میکردند و از موسوی میخواستند بیرون بیاید و جوابگو باشد. اما نیروهای هنگ مرزی با شلیک گلوله جنگی به جلوی پای مردم معترض، آنها را پس زدند. تعدادی از معترضین به خاطر اصابت گلوله به زمین، سر و صورتشان با تکه و براده سنگها زخمی شد؛ حتی دو گلوله به ماشین یکی از اهالی بیتوش اصابت کرد و سوراخ شد.»
به گفته بستگان خانواده علیپور در شهر سردشت، جسد ژیان در نهایت حدود ساعت یازده پنجشنبه شب به بیمارستان امام خمینی این شهر منتقل شد؛ اما ریاست بیمارستان با فشار اطلاعات سردشت پس از تایید رسمی مرگ ژیان از خانواده او خواست بلافاصله جسد را از بیمارستان خارج کرده و به خاک بسپارند: «با اینکه صدها نفر از اهالی سردشت و روستاهای منطقه در محوطه بیمارستان حضور یافتند اما خانواده علیپور به ریاست بیمارستان اعلام کردند که تا صبح روز جمعه جسد را تحویل نخواهند گرفت و شبانه هم پیکر عزیزشان را به خاک نمیسپارند.»
صبح روز جمعه پیکر ژیان علیپور با حضور خانواده او و صدها نفر از اهالی سردشت و روستاهای اطراف در قبرستان «بیتوش» به خاک سپرده شد.
علاوه بر بستگان ژیان علیپور، یکی از هالی مزنآباد نیز در رابطه با تهدیدهای فرمانده هنگ مرزیبیتوش علیه ژیان علیپور به «ایرانوایر» گفت: «آقای موسوی حدود یک ماه پیش در جمع شماری از اهالی مزنآباد از جمله شورا و دهیار روستا ژیان را به مرگ تهدید کرد؛ حتی به او گفت برای یتیم نشدن فرزندانش بهتر است مزنآباد را برای همیشه ترک کند.»
همین منبع در رابطه با تعقیب و جستوجوی محل تردد ژیان علیپور توسط فرماندهی هنگ مرزی بیتوش از قول چند نفر از اهالی روستای «اشکان» به «ایرانوایر» گفت: «روز پنجشنبه حوالی ساعت دو ظهر تعدادی از اهالی روستای اشکان به پاسگاه تسمه از ارگانهای تحت امر هنگ مرزی بیتوش مراجعه کرده تا برای ماهیگیری از رودخانه گاکی اجازه بگیرند. اما از فرمانده هنگ مرزی که در منطقه گشتزنی میکرد، به خلاف روال عادی به آنها اجازه نداده و از ژیان علیپور و مسیر تردد او پرسیده بود. اگرچه آنها اظهار بیاطلاعی کرده بودند اما آقای موسوی گویا حرفشان را باور نکرده و بدون هیچ پروایی به آنها گفته امشب کار ژیان را برای همیشه یکسره خواهیم کرد.»
«هژار علیپور»، برادر ژیان، که در کشور کانادا اقامت دارد، در رابطه با کشته شدن برادرش به «ایرانوایر» میگوید: «هنوز باور نمیکنیم ژیان را برای همیشه از دست دادهایم. اواسط هفته گذشته با پدرم صحبت کرد و قرار بود کمکم خود را آماده کند تا در نهایت به ما بپیوندد و برای همیشه ایران را ترک کند.»
به گفته او ژیان در هفتههای گذشته بارها درباره فشار و تهدیدهای فرمانده هنگ مرزی بیتوش با آنها صحبت کرده بود: «ژیان ریز و درشت تهدیدهای موسوی را برای ما تعریف میکرد. ما هم از او خواستیم حالا که کار به تهدید کشیده شده، بهتر است خود را برای ترک کشور آماده کند؛ چون ما دیگر تحمل داغ و درد را نداریم.»
هژار علیپور، فشارها و تهدیدهای نهادهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی علیه خانواده خود در سردشت را مسبوق به سابقه میداند: «سال ٨٨ ژیان، من و پدرم از سوی اداره اطلاعات سردشت به اتهام همکاری با کومله، سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، بازداشت شدیم. من و پدرم اتهامات انتسابی را رد کردیم و بعد از چند روز آزاد شدیم. اما پس از آزادی ما، ١٣ روز دیگر ژیان را در اطلاعات نگهداری و شکنجه کردند تا به سناریوهای ساختگی اطلاعات اقرار کند اما در نهایت اتهامات وارده را رد کرد و آزاد شد.»
هژار علیپور به «ایرانوایر» گفت روز شنبه ٢۴مهرماه پدرزن و برادرزن ژیان علیپور، شکایتشان علیه هنگ مرزی بیتوش را در مراجع قضایی این شهر ثبت کردهاند.
اینرا هم بخوانید
«آیا انسان خداست»- شمی صلواتی
به نظر من هیچ پیامبری و هیچ فیلسوف مذهبی، هیچ خدا پرستی نتوانستنه تا بحال …