بحران لاینحل جمهوری، بحران آخر! یادداشتهای انقلاب (۵)

منصور حکمت در نوشته “بحران آخر، ریشه‌های سیاسی بن بست اقتصادی رژیم اسلامی” می‌نویسد: “شکست سياست رفسنجانى و شروع تجديدنظر در ابعاد اقتصادى اين سياست، بنظر من گوياى فلج رژيم اسلامى از نظر سياست اقتصادى است. اين البته دوران “نظم نوين” است و بايد جا را براى محيرالعقول‌ترين تحولات باز گذاشت. چه بسا شکاف در غرب، ظهور يک آلمان از ناتو جسته و اتمى و در تدارک جنگ با رقبا که دنبال متحدى در منطقه ميگردد، نه فقط جمهورى اسلامى بلکه اسلام بطور کلى را برهاند. اما بر مبناى فاکتورهاى قابل پيش بينى دنياى امروز، بنظر بن بست اقتصادى جمهورى اسلامى بن بست آخرش است. تجديد نظرها و سازماندهى اقتصاد صبر و دفع وقت شايد انفجار سياسى محتوم را چند صباحى به عقب بياندازد. اما مرحله مهم بعدى در سرنوشت جمهورى اسلامى، مرحله‌اى سياسى است.” محیرالعقول‌ها، که منصور حکمت عروج آنها را ضعیف می‌دانست، اتفاق نیافتدند و آن “انفجارات سیاسی محتوم” بالاخره یقه رژیم اسلامی را گرفته‌اند. از آن زمان هر چند سالی یک بار و با کمتر شدن دوره وقوع آنها، شاهد سر بر آوردن اعتراضات بعضا میلیونی خیابانی، مثل تیر ۷۸، خرداد ۸۸، دی ۹۶ و اکنون، آبان ۹۸، بوده ایم که احتمال مانورهای سیاسی را از جمهوری اسلامی سلب کرده اند.
ایران اکنون فاقد یک اقتصاد متعارف است که بتواند به ابتدائی ترین مطالبات مردم آن جامعه جواب بدهد. دزدان و آدمکشان حرفه ای در هیبت رٶسای سپاه و آخوند و این علمیه و آن امام جمعه و این نهاد دولتی و آن امام زاده بر فعالیتهای اصلی اقتصادی چنگ انداخته و هدفشان توسعه اقتصادی نیست، بلکه چپاول هر آنچه که ممکن است می باشد. دزدیهای کلان توسط سران رژیم به یک نرم تبدیل شده اند. چاپیدن و فرار کردن از کشور زبانزد همه است. ظرفیت توسعه اقتصادی نابود شده است. فساد و ارتشاء جزئی از حکومت کردن است. علی ربیعی، سخنگوی دولت جمهوری اسلامی گفته است که ۶۰ میلیون نفر از جمعیت ۸۵ میلیونی این کشور به حمایتهای دولت احتیاج دارند! این وضعیت به اعتراضات روزمره دامن زده و روز به روز بر توده مردمی که به نوعی اعتراضشان را ابراز می کنند، افزوده می شود.

جمهوری اسلامی هم، همانند همه رژیمهای بی آینده در تاریخ منتظر هیچ مانده است. این انتظار هیچ، البته که مطلق نبوده و عدم ثبات کلی در منطقه و شلوغ و پلوغ کردن نیروهای بی آینده اسلام سیاسی برای مدتی به نفوذ رژیم در کشورهای دور و بر مثل عراق، سوریه، یمن، لبنان، بحرین و افغانستان اجازه داد که خودش را مشغول کند. گرچه رژیم اسلامی به قیمت فقیرتر کردن مردم ایران مدت کوتاه دیگری توانست با بحران آخرش بسازد، اما واقعیتهای سیاسی زمخت بالاخره یقه این رژیم را گرفته اند و راه در روئی برایش نمانده است.

هر کس فکر می‌کند این وضعیت قابل دوام است و هنوز خود را برای جنگ آخر با این رژیم آماده نکرده است، درک درستی از واقعیتهای ایران ندارد!
۲۵ نوامبر ۲۰۱۹

اینرا هم بخوانید

جایزه‌ای به دوستان‌مان- ناصر اصغری

اهدای جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی به بحث چند روز گذشته میدیای اجتماعی تبدیل …