بمناسبت بیست و ششمین سالگرد تشکیل حزب کمونیست کارگری; مصاحبه با حمید تقوائی

حزب کمونیست کارگری ایران در پاییز سال ۱۳۷۰ شمسی برابر با ۱۹۹۱ میلادی تشکیل شد. ۲۶ سال از تشکیل حزب می گذرد. انترناسیونال به این مناسبت با طرح پرسش هایی به جنبه هایی از فعالیت حزب می پردازد.

انترناسیونال: ٢۶سال از روزی که حزب کمونیست کارگری تشکیل شد میگذرد. حزب در چه شرایطی تشکیل شد؟تفاوت آن با سایر نیروها و جریانات چپ را چگونه توضیح میدهید؟

حمید تقوائی: حزب کمونیست کارگری در مقطع فروپاشی شوروی تشکیل شد. فروپاشی شوروی اعلام ورشکستگی سرمایه داری دولتی در لباس کمونیسم و سوسیالیسم بود و این شرایط سربلند کردن کمونیسم واقعی، کمونیسم عمیقا و صریحا  ضد کاپیتالیستی مارکس و مانیفست کمونیست را به یک ضرورت عاجل و امری مبرم تبدیل میکرد. تشکیل حزب کمونیست کارگری پاسخ عملی و تعرضی به این ضرورت زمانه بود.

تفاوت کمونیسم کارگری با سایر مدعیان کمونیسم در واقع تفاوت میان نقد کارگری سرمایه داری با نقدهای نیم بند اقشار و طبقات دیگر بر کمبودها و نارسائی های سرمایه داری است. کمونیسم روسی و چینی و اوروکمونیسم و تروتسکیسم و چریکیسم و جریانات ملهم از آنان در کشورهای جهان سومی همه به نوعی اعتراض به بلوک غرب و بویژه امپریالیسم آمریکا  در دوران جنگ سرد، دفاع از سرمایه داری دولتی در برابر سرمایه داری بازار آزاد، اعتراض به قدرتهای استعماری و عقب ماندگی های فئودالی و عدم رشد سرمایه صنعتی در کشورهای جهان سوم و غیره را نمایندگی میکردند. آنچه نمایندگی نمیشد نقد طبقاتی کارگری به نفس نظام سرمایه داری بود.

با فروپاشی بلوک شوروی عمر و ارزش مصرف این نوع کمونیسمهای غیر کارگری نیز به پایان رسید. این امراز یکسو بهانه و زمینه های تازه ای برای تبلیغات ضد کمونیستی دولتها و رسانه های سرمایه داری جهانی فراهم آورد و از سوی دیگر شرایط را برای رشد و گسترش نفوذ نقد صریح و بلاواسطه مارکسیستی کاپیتالیسم مهیا کرد. سرمایه داری جهانی از یکسو تلاش میکردآوار دیوار برلین را بر سر هر نوع آزادیخواهی و برابری طلبی و آرمان گرائی کمونیستی خراب کند و از سوی دیگر بهانه و توجیه و کیسه بوکس “بلوک شرق” را از دست داده بود و صریح و عریان و بلاواسطه رودرروی کارگران و توده مردم معترض در همه کشورها قرار گرفته بود. های وهوی “پیروزی بر کمونیسم” بزودی فرونشست و آنچه بجا ماند و روز بروز بیشتر آشکار گشت تقابل مستقیم سرمایه داری عریان بود با توده های میلیونی مردم در همه کشورها. این شرایط جدال طبقاتی بین دو کمپ کار و سرمایه را صریح و شفاف و قطبی تر از همیشه به جلو می راند و حزب کمونیست کارگری از این جدال سر بر آورد.

ویژگیهای کمونیسم کارگری در واقع ویژگیهای کمونیسم عمیقا ضد کاپیتالیستی مارکس و مانیفست کمونیست در آستانه قرن بیست و یکم است. منصور حکمت در “تفاوتهای ما” بروشنی و به تفصیل این ویژگیها را توضیح داده است. در این نوشته که به نظر من یک سند پایه ای و هویتی  کمونیسم کارگری است جنبشهای اجتماعی مبنا و بستر احزاب و نیروهای سیاسی مختلف معرفی میشوند و تفاوت کمونیسم کارگری با “کمونیسمهای” دیگر بر این اساس توضیح داده میشود. منصور حکمت در این نوشته که به شکل مصاحبه تدوین شده، بروشنی نشان میدهد که کمونیسمهای غیرکارگری در اهداف و منافع و آرمانهای جنبشهای غیر کارگری – جنبش ضد استعماری و استقلال طلبانه، جنبشهای ضد فئودالی، صنعتگرائی و غیره – ریشه دارند و نه در تجدید نظرطلبی و یا اشتباهات و انحرافات نظری و عقیدتی افراد و احزاب. به طریق اولی کمونیسم کارگری نیز از جنبش اجتماعی و طبقاتی کارگران علیه سرمایه داری نشات میگیرد. این نظریه، که به نظر من باید آنرا “تئوری جنبشی مبارزه طبقاتی”نامید، یک دستاورد و درافزوده مهم منصور حکمت به مارکسیسم است. قبل از تشکیل حزب،در نیمه دوم دهه هشتاد میلادی،منصور حکمت با همین شیوه تجربه انقلاب اکتبر و دلایل شکست آنرا مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار داده بود و پس ار فروپاشی شوروی نیز بر مبنای همین نظریه به نقد ناسیونالیسم و دموکراسی پناهی، و کلا همه جریانات مدعی کمونیسم که از تجربه فروپاشی شوروی  کمبود دموکراسی در نظرات و سیاستهایشان را نتیجه گرفته بودند، پرداخت. به این معنی کمونیسم کارگری صرفا حزبی با سیاستها و مواضع و اهداف متفاوت با نیروهای دیگر مدعی کمونیسم نبود، بلکه حزبی مبتنی بر جنبش اجتماعی- طبقاتی دیگری بود.

این تفاوت پایه ای در برنامه یک دنیای بهتر و در سیاستها و مواضع و پراتیک و عملکرد حزب در همه سطوح قابل مشاهده است. ما، همانطورکه در ابتدای برنام یک دنیای بهتر تاکید شده، همه مصائب دنیای حاضر را ناشی از سلطه نظام سرمایه داری میدانیم و از همین رو پراتیک و دخالت فعال در همه جنبشهای ضد تبعیض و حق طلبانه و تلاش برای سمت و جهت دهی به آنها علیه نظم سرمایه یک خصیصه هویتی حزب ما است. ملاک و معیار ما بر خلاف جریانات کمونیسم غیر کارگری تقسیم بندی مسائل به دموکراتیک و سوسیالیستی نیست بلکه مبارزه علیه همه بی حقوقی ها و نابرابریهای جهان معاصر است و این خصوصیت به حزب ما یک خصلت فعال و اهل عمل و همیشه حاضر در صحنه مبارزه میبخشد. بقول منصور حکمت اتکا به “ماتریالیسم پراتیک” و “پراکتیکال بودن” و “تبیین پراتیکی از کمونیسم” و “عمل کردن به کمونیسم” یک مشخصه برجسته کمونیسم کارگری است.

نظریه دیگری که بر همین خصلت عملی کمونیسم ما مبتنی است جایگاه و اهمیت مبارزه برای کسب قدرت سیاسی در حزب ما است. برای ما کسب قدرت سیاسی کلید گذار از تبیین دنیا به تغییر دنیا است و نظریه “حزب و جامعه” و “حزب و قدرت سیاسی” که اولین بار بوسیله منصور حکمت فرموله و بیان شد مبنای استراتژی حزب ما را تشکیل میدهد.

ما یک حزب سیاسی هستیم که برای سرنگونی حکومت اسلامی و خلع ید سیاسی و اقتصادی از کل طبقه سرمایه دار در ایران و تحقق برنامه یک دنیای بهتر مبارزه میکنیم. عضویت در حزب ما شرط و شروط پیچیده ای ندارد. هر کس برنامه یک دنیای بهتر را بپذیرد و بخواهد برای هر بند آن مبارزه کند به حزب ما خوش آمده است. این حزب اکتیویستهای ضد سرمایه داری است و نه معتقدین به ایدئولوژی و یا اصول نظری معینی. ما مارکسیست هستیم چون برای شناخت و نقد عمیق سرمایه داری و مبارزه علیه آن باید به تئوری شناخت مارکسیستی مجهز بود ولی این پیش شرط عضویت در حزب ما نیست بلکه اسلحه ما برای پیشبرد مبارزه است. مبارزینی که به حزب ما می پیوندند حتی اگر در ابتدا خود را مارکسیست ندانند در تجربه و روند مبارزه به حقانیت جهان بینی مارکسیستی پی خواهند برد.

از نظر متدلوژی نقطه عزیمت حزب ما اعتراض و نپذیرفتن دنیای موجود و تلاش برای تغییر آنست. انقلابیگری ما بر نظرات و عقایدمان پیشی میگیرد. ما از تئوری به ضرورت اعتراض و مبارزه و انقلاب نرسیده ایم. برعکس، ضرورت مبارزه و تغییر بنیادی وضع موجود ما را به حقانیت و اعتبار مارکسیسم و کمونیسم رسانده است. ما معتقدیم کسی که بخاطر تئوری به مبارزه روی آورده با تئوری هم مبارزه را کنار میگذارد. آخرین تجربه در این مورد عملکرد حزب توده و فدائیان اکثریت و دیگر نیروهای مدعی کمونیسمی است که از “تئوری دوران” حمایت از جمهوری اسلامی را نتیجه گرفتند. این در عین حال نمونه گویائی است از تئوری بافی جنبشهای دیگر ( در این مورد جنبش ضد آمریکائی- پروروسی)  برای آنکه تحت نام کمونیسم امر خودشان را به پیش ببرند.

مارکسیسم برای ما صرفا یک سیستم فکری برای تبیین “دورانهای تاریخی” و درک وشناخت روند تاریخ نیست بلکه ابزاری است برای تغییر دنیا و دخالتگری سیاسی. ابزاری است برای تغییر رادیکال وضع موجود و تاثیر گذاری بر زندگی انسانهای نسل حاضر و نه پیروی از ماتریالیسم تاریخی و روند تکامل تاریخ. از نظر ما اعتبار و حقانیت مارکسیسم در شناخت و نقد عمیق نظم سرمایه و نشان دادن راه مبارزه برای تغییر و زیر و رو کردن آنست. از همین رو هر نوع نظریه و تئوری پردازی که با ظاهر مارکسیستی به نوعی مماشات و سازش با وضع موجود برسد، فعالیت و دخالتگری در هر عرصه مبارزه را نفی  کند و یا  به فردا و مراحل بعدی “تکامل تاریخی” محول کند جائی در سیاستها و دیگاه و عملکرد حزب ما ندارد. این یک معنی دیگر کمونیسم عملی و ماتریالیسم پراتیک است که بالاتر توضیح دادم.

اینها مهمترین ویژگی های حزب کمونیست کارگری است. من به خصوصیات دیگری نظیر ماکسیمالیسم، انسانگرائی عمیق، سازش ناپذیری، رابطه رفرم و انقلاب و جایگاه و اهمیت کمترین بهبود در وضع زندگی مردم در دیدگاه ما و غیره نمیپردازم. در این مورد خواننده علاقمند میتواند به سمینار کمونیسم کارگری منصور حکمت،ژانویه  ٢٠٠١، رجوع کند.

نکته ای که در خاتمه لازمست تاکید کنم موقعیت و جایگاه امروز حزب ما در جنبش کارگری و در صحنه سیاسی ایران است. نتیجه ٢۶ سال فعالیت بی وقفه بر مبنای جهتگیری و سیاستها و متدلوژی ای که مبانی آنرا توضیح دادم اعتبار و نفوذ امروز حزب در جنبش کارگری، در جنبش علیه اعدام، در دفاع از حقوق پناهندگان، علیه اسلام سیاسی، علیه آپارتاید جنسیتی و تبعض علیه زنان، و در موقعیتی است که کانال جدید بعنوان مرجع و سخنگو و تریبون فعالین جنبشهای اعتراضی بدست آورده است.

روشن است که باید پیش تر رفت. هنوز باید موانع بسیاری را از سر راه برداشت و به ضعفها و کمبودهای زیادی فائق آمد. حزب ما نقص و نقطه ضعف کم ندارد و رفع این کمبودها جزئی از تلاش و مبارزه هر روزه ما است ولی راه غلبه بر این مشکلات نیز ادامه پیگیر خط و جهت و متد و برنامه ای است که از آغاز تشکیل حزب در پیش گرفته ایم. خط و جهت و متد و برنامه ای که پراتیک همه جانبه حزب تا همین جا اعتبار و حقانیت آنرا به هرکس که اندک آشنائی با سابقه حزب و شرایط سیاسی در ایران داشته باشد نشان داده است.

اینرا هم بخوانید

پاسخ: خامنه ای در آخر خط!