بیانیه موسوی و “مشکل” سرنگونی حکومت- حمید تقوائی

بیانیه‌ای با امضای ۷۰۰ نفر تحت عنوان فعالان سیاسی، مدنی و فرهنگی در دفاع از طرح سیاسی میرحسین موسوی منتشر شده است. بیانیه موسوی و بیانیه حمایت از آن حاوی نکته تازه ای نیست بلکه تاکید مجددی است به رفراندوم و تغییر قانون اساسی که مدتهاست جامعه از آن عبور کرده است. آنچه تازه است شرایط انتشار مجدد چنین بیانیه هائی است. شرایطی که رژیم در حال فروپاشی است و همه به تلاش افتاده اند راهی برای رهائی از مخمصه ای که حکومت به آن دچار شده است پیدا کنند.

 در چنین شرایطی حکومت تلاش میکند اینطور جلوه دهد که در اثر جنگ فضائی از وفاق ملی و حمایت مردم از حکومت ایجاد شده است. خامنه ای و اصولگریان طرفدارش از اینکه مردم در طی جنگ برای بزیر کشیدن حکومت بمیدان نیامدند چنین نتیجه میگیرند که مردم طرفدار حکومت هستند! رژیم به چنان وضعیت فلاکتباری افتاده که عدم سرنگونی خود در طی ١٢ روز جنگ را پیروزی قلمداد میکند! در جامعه و در صفوف انقلاب این نوع تبلیغات تنها باعث استهزا و تمسخر حکومت از جانب مردمی میشود که در طی جنگ با اظهار شادمانی از هلاکت سرداران و فرماندهان جانی حکومت، با شعارهای شبانه مرگ بر خامنه ای و مرگ بر دیکتاتور، و پس از آتش بس با شعار دشمن ما همین جاست دروغ میگن آمریکاست پاسخ قاطعی به حکومت و جنگ افروزیش دادند. 

 بیانیه موسوی از یکسو بیان مرزبندی دو خردادیها با ادعای اصولگرایان مبنی بر حمایت همگانی از رژیم است و از سوی دیگر طرح آلترناتیوی در برابر تعرض جامعه است. اصولگرایان فی الحال با تهدید و بر چسب عامل اسرائیل و آمریکا حمله خود را شروع کرده اند. اما کل این منازعه در جامعه ای که مدتهاست از اصولگرا و اصلاح طلب و طرحهای خیالی ای نظیر رفراندوم و تغییر قانونی اساسی قبل از سرنگونی رژیم عبور کرده است، تاثیری نخواهد داشت. 

بخشی از حامیان بیانیه موسوی ادعا میکنند خواست تغییر قانون اساسی اصلاح طلبانه نیست، اما ماهیت اصلاح طلبانه این بیانیه در مضمون آن و حتی طرح کننده آن، که خود باید بعد از سرنگونی بخاطر کشتارهای دهه شصت و جنایت در “دوران طلائی امام خمینی” محاکمه بشود، نیست بلکه در “از قلم انداختن” سرنگونی حکومت بعنوان پیش شرط هر نوع همه پرسی و رفراندومی است. هیچ دیکتاتوری به رفراندوم برای تغییر سیاستها و قوانین خود رضایت نمیدهد. این تغییرات تنها میتواند بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی بقدرت انقلاب مردم صورت بگیرد. و دقیقا همین “نکته کوچک” است که از جانب حتی رادیکال ترین دوخردادیها و استحاله چی ها فراموش میشود! 

از نظر توده مردم مساله حتی از سرنگونی حکومت فراتر میرود. جمهوری اسلامی هیچگاه، از زمان خمینی تا امروز، نماینده مردم ایران نبوده است بلکه قاتل مردم بوده است. مردم نه تنها خواهان سرنگونی کل حکومت و نظام موجود بلکه خواستار محاکمه سران آن هستند. جنبش دادخواهی از مادران خاوران تا خانواده جانباختگان پرواز ٧٥٢ و تا مردمی که عزیزانشان را در انقلاب زن زندگی آزادی از دست داده اند نه میبخشند و نه فراموش میکنند. موسوی ها و روحانی ها و خاتمی ها نیز مانند خامنه ای و حسین شریعتمداری و ولایتی و قالیباف ها باید به محاکمه کشیده بشوند. از نظر مردم و فعالین انقلاب زن زندگی آزادی بیانیه موسوی تنها بیانگر اینست که حتی در میان صفوف حکومتی ها و مقامات سابق و اسبق رژیم حنای وفاق ملی و حمایت همگانی از جمهوری اسلامی رنگی ندارد. نشانه اینست که وضعیت حکومت بسیار شکننده تر و متزلزل تر از شرایط قبل از جنگ ١٢ روزه است و میتوان و باید تعرض گسترده و قدرتمندی علیه حکومت و کل جناحهایش سازمان داد. 

توده مردم ایران مدتهاست راه انقلاب برای بزیر کشیدن کل حکومت را برگزیده اند و انقلاب زن زندگی آزادی عروج قدرتمند این جنبش است. جنبشی که در دل جنگ با شعاردهی شبانه مرگ بر خامنه ای و مرگ بر دیکتاتور و با حماسه آفرینی زندانیان اوین، و امروز، در فضای ملی میهنی پس از آتش بس که همه بالائی ها در آن میدمند، با شعار جنگ افروزی را رها کن، با همبستگی سراسری در حمایت از مهاجرین افغانستانی، با شعار دشمن ما همینجاست دروغ میگن آمریکاست، و با خواست توقف اعدامها و آزادی همه زندانیان سیاسی حضور فعال خود را اعلام کرده است. 

راه رهائی مردم ایران و تضمین ” حق تعیین سرنوشت مردم ایران” نه رفراندوم و تشکیل مجلس موسسان بلکه تقویت و پیشروی و پیروزی انقلاب زن زندگی آزادی است.  

۲٦ تیرماه ۱۴۰۴، ۱٧ جولای ۲۰۲۵

اینرا هم بخوانید

اطلاعیه حزب کمونیست کارگری در باره مصوبه مجلس اسلامی تحت عنوان «تشدید مجازات جاسوسی».طرح تشدید مجازات جاسوسی هم نجاتتان نخواهد داد!

بالاخره پس از رفت و آمد طرح مجلس درمورد تشدید مجازات جاسوسی بین مجلس و …