تقریبا ده سال است که بیست ژوئن به ابتکار کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی؛ برای دفاع از زندانیان سیاسی به این نام نامگذاری شده است.
من حدود ده سال پیش در داخل زندان بودم که با این روز آشنا شدم و به همین منظور بارها در طی سالهایی که در زندان بودم در این روز به همراه همبندی هایم بیانیه و مطالبی در خور این روز و در افشای وضعیت زندان ها به بیرون از زندان انتقال دادیم و منتشر کردیم.
تقریبا با گذشت ۴۰ سال از حکومت رژیم ج ا دیگر ماهیت این رژیم بر کسی پوشیده نیست و تقریبا بسیاری از مردم ایران از وضعیت زندانهای ایران به خصوص برای زندانیان با جرم سیاسی و امنیتی آگاه هستند.
طی سالهای ۸۸ به بعد که من در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی بودم و در تمام این مدت به خصوص در طی ۴ ماه اول دستگیری در انفرادی بودم؛ زیر انواع فشار، تهدید، شکنجه های بازجویان و شکنجه گران وزارت برای اعتراف گیری بودم. من حتی بارها در طی این مدت مذکور مورد تهدید به آزار جنسی و اعدام قرار گرفتم. بارها بازجویان و شکنجه گران در کنار توهین و فحاشی های رکیک به خود و خانواده ام، مرا برای ترساندن واعتراف اجباری به طبقه پایین بند میبردند و اعدام نمایشی را بر روی من با انداختن طناب دور گردنم اجرا میکردند. من در تمام حبس هشت ساله یکسال تمام در سلولهای انفرادی بودم و در تمام این مدت درکنار محروم بودن از حق تلفن و ملاقات مورد بازجوی های فنی وخشن و انواع اذیت و آزارها قرار میگرفتم.
قصد ندارم خیلی وارد جزئیات ۸ سال زندان و بارها دستگیریهایم بشوم و ماجرای بازجویی و شکنجه هایم و جزییات زندان و بندهای عادی و خطرناک رجایی شهر و سلولهای انفرادی وزارت اطلاعات و زندان و بندهای خطرناک دیزل آباد کرمانشاه را با جزئیات اینجا بازگو کنم چونکه در مصاحبه هایی که قبلا انجام دادم این موضوعات را تا حدود زیادی باز کردم و توضیح دادم. آنچه که مهم است و اینجا میخواهم بگویم؛ این است که من این روزها را با تمام وجودم لمس کرده ام و لازم و ضروری است نه تنها در بیست ژوئن باید در تمام روزها و ماههای سال صدای زندانیان بود. صدای ارژنگ داوودی ها، سهیل عربی ها، زینب جلالی ها، جعفر عظیم زاده ها، عبدی ها، حبیبی ها، دایمی ها، گلرخ ها، فراحی شاندیزها… و همه ی انسان هایی بود که برای آزادی، برابری و انسانیت در حبس و زندان هستند. وقتی این روزها در کشور ایران تلی از ناهنجاری های اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و بی مسئولیتی و بی تدبیری مسولان و مدیران کشور و قضات نامسئول و خطاکار که تمام چهار چوب های اخلاقی و انسانی را زیر پا گذاشته اند و در مقابل هیچ چیز احساس مسئولیت نمی کنند؛ را میببنیم و یا وقتی خود قضات و دادستان های حکومت به اتهام دزدی و رانت و فساد و غارتگری متهم هستند و اما فقط سوری و برای راضی کردن جامعه پرونده سازی فرمالیته برایشان میشود وحتی زندان هم نمیروند، باید گفت به چه جرم و اتهامی باید هزاران فعال سیاسی، مدنی وصنفی باید در زندان و حبس باشند! چرا باید کارگران و معلمانی که در پی حق و حقوق خود و هم طبقه ای های خود هستند با اتهام امنیتی روبرو بشوند و یا در پی مصادره ی وثیقه ی این فعالین باشند!؟ باید جامعه جهانی، جنبش های کارگری، زنان، دانشجویی، صنفی، بازنشستگان دیگر جنبش های موجود یکبار هم شده در این موقعیت حساس که جمهوری اسلامی در وضعیت بسیار شکننده ای قرار گرفته علیه بازداشت و زندان و هر گونه پرونده سازی و ضبط سند وثیقه فعالین اعتراض وسیع کرده وبه میدان بیایند. باید از خواست و اعتراض و اعتصاب کارگران و مزدبگیران حمایت کرده وانهارا تنها نگذاشت.
امروز همه ما در جامعه فلاکت زده ایران درد مشترک داریم خواسته های همشکل داریم باید متحدانه همدیگر را حمایت کنیم اجازه ندهیم که دزدان، غارتگران و چپاولگران واقعی رژیم ج. ا، انسانهای شریف را به زندان بیندازند و یا بردگی بکشند و خود همچنان به غارت وچپاول و فساد در کشور مشغول باشند.
بیست ژوئن و تمام روزهای پیش رو فرصت خوبی است برای اعتراض به بازداشت و زندانی کردن تمام فعالان سیاسی، صنفی و مدنی.
از طرفی بیست ژوئن روز پناهنده فرصت خوبی است در دفاع از هزاران پناهجویی که بالاجبار از کشور خود خارج شدند و در اصل تبعید شده اند؛
و در ترکیه، یونان و مرزهای ترکیه و یونان، در تمام کشورهای دنیا پناهنده هستند و تحت فشار، اذیت و آزار دولت ها و مرزبانان قرار دارند. پناهجویی که امنیت ندارد، حق کارکردن ندارد پناهجوی که به آسانی دیپورت میشود و به آسانی در خارج ترور میشود! باید وسیعا علیه همه این بی عدالتی های موجود اعتراض کرد؛ جامعه جهانی و افکار عمومی را از وضعیت هزاران پناهجویی که هیج امید و چشم انداز روشنی ندارند آگاه تر کرد و به واکنش جدی در حمایت پناهجوها و پناهندگان وادار کرد.
بهنام ابراهیم زاده ۲۰ ژوئن ۲۰۲۰