جز برای تبهکاری برای هیچ چیز دیگر آمادگی ندارد

هر چه سنگه مال پای لنگه! این قصه پر درد مردم بی نوایی سراسر جهان است. از استان گلستان و مازندران ایران، تا موزامبیک و زیبمبابوه و مالاوی ( کشورهای جنوب افریقا) گرفتار  “قوه قهریه طبیعت” شده اند. در سه کشور فوق گردباد و سیل ٧٠٠ نفر کشته شدند و در ایران آمار رسمی حکایت از ١١ کشته است و در هر دو منطقه شیرازه زندگی مردم درمانده نابود شده است. خبرهای بیشتر حاکی است که خطر سیل تمام مناطق غرب و جنوب کشور را فرا گرفته است. در شیراز “سیل ناگهانی” ماشین ها را در هم کوبیده است و کشته از خود برجای گذاشته است و در لرستان دارد قربانی میگیرد. سد دز سر ریز کرده است. رودخانه های خوزستان پر آب شده اند. سده های بی رویه که به روی رودخانه های ساختند به بزرگترین تهدید خانه و کاشانه و جان مردم تبدیل شده اند.

آیا این “قهر طبیعت” است یا آنگونه که  آخوندهای انگل شکم گنده در مورد ایران مدعی اند امتحان الهی است و در نقاط دیگر دنیا عذاب الهی! عذاب یا امتحان الهی فقط از مغز علیل انگل های تراوش میکنند که مانند زالو به تن جامعه چسبیده اند. حیات اجتماعی ایشان در سراسر تاریخ، از لحظه پیدایش تا کنون جز عذاب و آفریدن فاجعه ثمری دیگر نداشته و اکنون که سیل در دو استان ایران چندین شهر و دهها روستا را در محاصره خود گرفته است این زالوصفتان حتی نمی توانند شاهد باشند مردم به یاری هم بشتابند.

قهر طبیعت است؟ شاید. اما این قهری است که همیشه خدا قربانیان اش مردم نگون بخت است. بنا به اخبار در ٢٨ اسفند به جناب استاندار هشدار میدهند که سیلی در راه است اما ایشان بی خیال وبه حول قوه الهی راهی سفری آن هم به خارج از کشور میشود که در این دو و سه سال آخر  در راستای اقتصاد مقاومتی کذایی رهبر تبهکارشان به مردم توصیه کردند سفر خارجی نروید و ایران خودمان جاهای خوب و دیدنی زیادی دارد. مردمان خونگرمی دارند و مهمان نواز هستند! اما ایشان( به عنوان مشت نمونه خروار) با آگاهی از وقوع سیل مردم را به امان خدا رها کرد و رفته سفر. و این واقعه، سفر خارجی استاندار اما امداد غیبی بود! بهانه ای درست شد تا  تمام کاسه و کوزه ها بر سر ایشان بشکنند. در صورتی کسانی از جنس خبیث استاندار گلستان در یک اطلاعیه بی شرمانه، هر گونه کمکی که مردم برای هم تدارک ببینند و به دست هم برسانند ممنوع اعلام کردند. ایشان از همبستگی مردم بیش از هر چیزی در این دنیا وحشت دارند. ایشان وحشت دارند که حس انسان دوستی مردم زنده شود. مردم همبسته بدترین عذابی که ایشان ممکن است تجربه کنند. چون در آن صورت به موجود مفلوکی تبدیل میشوند که هیچ ریسمان الهی نمی تواند نجات شان دهد.

قهر طبیعت است؟ با اطمینان تمام میتوان گفت اگر قهر طبیعت هم بوده زمینه آن را حکومت فراهم کرده که چهل سال نه تنها به جان مردم افتاده است بلکه طبیعت این منطقه از کره زمین(ایران)، از غارت گری این حکومت درامان نبوده. لازم نیست “متخصص محیط زیست” باشیم تا بفهمیم چه بر سر طبیعت ایران آورده اند. همین روزها یک خبر مهم که بی سر و صدا زیر نویس برخی تلویزیونها خبری است این است که زوال جنگلهای زاگرس شروع شده است، یعنی نابودی این جنگلها دارد به نقطه غیر قابل بازگشت می رسد. همین روزها افشا شده در بیخ گوش تهران و در کنار سد لتیان که سی درصد آب تهران از این سد تامین میشود در منطقه لواسان کوههای پیرامون را برای ساختن شهرکی برای میلیاردهای حکومتی دارند میسازند که نامش بر وزن بورلی هیلزلس آنجلس، “باستی هیلز” است. این فراهم ساختن مقدمات یک فاجعه طبیعی دیگر است، با تکمیل این طرح آب این سد دیگر غیر قابل شرب میشود. چه کسانی پشت این ساخت و سازها است؟ صادق لاریجانی و ناطق نوری. جنگلهای شمال در دست عوامل نمایندگان خامنه ای در سه استان منطقه شمال ایران یکسره رو به نابودی رفته  که سیل اخیر فقط از نتایج سحر است. مصطفی نورمفیدی فرزند کاظم نورمفیدی نماینده علی خامنه‌ای در استان گلستان تهدید کرده کار دست کسانی میدهد که این موضوع را پیگیری کنند! در دوران تصدی خاتمی طرحی از سوی سپاه در دل جنگل معروف به نهارخوران شروع شده به نام نمایشگاه دفاع مقدس(!) که مشخص است که قصد این است با نابودی جنگل و کشیدن جاده و ساخت هتل و… چه پولی به جیب بزنند. یا اتوبانی که از منطقه کن از زمان رفسنجانی شروع شد که یکراست به سمت نوشهر و چالوس کشیده میشود. چقدر فعالان محیط زیست زجه زدند که اینکار نکنید، این یعنی مرگ طبیعت این منطقه؛اما کسی از چپاولگران گوشش بدهکار نبود و نیست. البته بعد از این همه سال، هنوز این طرح به اتمام نرسیده. و معروف است زمان طولانی یک پروژه معین در جمهوری اسلامی یعنی چپاول بیشتر و بیشتر.

انسان از زمانی که حتی بر چگونگی وقوع پدیده های طبیعی واقف نبود یاد گرفت چگونه آنرا مهار کند و به یاری خودش بگیرد تا دغدغه کمتری برای تهیه معاش داشته باشد اما در قرن بیست یکم گویا قضیه برعکس شده است. این البته “نتیجه ندانم کاری نوع بشر” نیست، ( این جعلیات ساخته و پرداخته ژورنالیسمی که نانش را بورژوازی تامین میکند)  بلکه نفع کسانی از همین بشر چنین فجایعی را پیش آورده است. قهر طبیعت در دنیای امروز را بورژوازی ایجاد میکند. در کمتر از دویست سال تمام حیات کنونی زمین را که نتیجه میلیونها سال کار طبیعت بوده است در معرض نیست و نابودی قرار داده اند. و کسانی مانند ترامپ احمقانه پوزخند میزند که اینها دروغ است و کسانی مانند حکام جمهوری اسلامی رذیلانه برای رسیدن به پول بیشتر چهار دهه است که به جان محیط زیست ایران افتاده است و انسانهای که قدمی کوچکی برای حفظ محیط زیست برمیدارند به جرم فساد روی زمین در تهدید اعدام نگه داشته است.

هر چی سنگه در دستان حکومتهای بورژوازی، از اینجا تا موزامبیک بطرز دقیقا پای لنگ مردم را نشانه گرفتند. مردم نگونی بختی که از وقتی که خودشان را میشناسند باید کار کنند که اگر در حوادث کار نمیرند، ویا گرفتار حوادثی مانند زلزله و سیل نشوند ذره ذره وجودشان درهمه عمر به فنا میرود تا یک درصد از جامعه بی هیچ نگرانی در خوش و آب هواترین مناطق کره زمین روزشان به شب برسانند. هیچ قهری طبیعی بند دل ایشان را نمی لرزاند، اما مردم بی نوا از همه سو در محاصره هستند، محاصره ای که حاکمان این روز دنیا مقدمات وقوع اش را سازمان دادند.

بار دیگر این واقعه ثابت کرد که جمهوری اسلامی جز برای تبهکاری برای هیچ چیز دیگر آمادگی ندارد. رئیس مجلس اسلامی، علی لاریجانی وقیحانه در مقابل عجز و ناتوانی زن سیلزده بی شرمانه شانه اش را بالا انداخته و جواب میدهد:”فعلا سالم هستید! اما مردم توانستند با وجود همه گرفتاریها به داد هم برسند صحنه های جالبی از همیاری مردم در گمیشان و شهرهای دیگر منتشر شده است و مردم زلزده باباجانی بسته های کمکی جمع آوری کردند. در همه فیلم ها منتشر شده مردم به حق از کسانی که خود را “مسئولین مملکت” میدانند توقع دارند به دادشان برسند. اما تجربه ثابت کرده است جز اعتراض به این مسئولین چاره ای نیست و گرنه در این جور مواقع ایشان مردم را حواله به خدا میدهند. این قهر طبیعت نیست که فاجعه میسازد این دشمنی و کینه ورزی مسئولین مملکت با مردم است که سبب فاجعه میشود. حق خواهی مردم خواسته ای است که چهل سال است روی هم تلنبار شده است و باید یقه تک تک کاربدستان جمهوری اسلامی را گرفت تا جوابگوی مصائبی باشند که بر سر مردم آوردند.

 

اینرا هم بخوانید

تداوم آوار فاجعه در معدنجوی طبس- یاشار سهندی

کارگر کمونیست 856 در چهلمین روز فاجعه کشتار کارگران در اعماق معدنی در طبس، قالیباف …