جمهوری شلاق

اولین برده داری که شلاق را بعنوان ابزار مناسبی برای کار کشیدن از بردگان کشف کرد نامش در تاریخ معلوم نیست اما استثمارگران شلاق به دست در تاریخ زنده و جاری گمنام نیستند.

جمهوری اسلامی سرمایه ، جمهوری شلاق چهار دهه است که بر ما مردم تحمیل شده. کشیدن شلاق بر تن کارگر در ایران اسلام زده یکی از ابزارهای برای ارزان سازی و خاموش کردن کارگر بوده است. شلاق زدن بر تن کارگران معدن طلای آق دره هنوز از خاطرمان نرفته است که بر تن داوود رفیعی کارگر اخراجی پارس خودرو به جرم حق خواهی شلاق کشیدند. علی ربیعی آن زمان در نقش وزیر کار حکومت نوشت: “اگر تصور این است که در این میان قصوری داشته است مرا خواهند بخشید.”

علی ربیعی بهتر بگویم شکنجه گری که نامش حتی موجب ایجاد رعب در دل دیگر کاربدستان جمهوری اسلامی می شد و خود در مورد “عباد” (اسم مخفی دورانی که رسما شکنجه گر بوده) در جلسه رسمی مجلس نکبت آفرین اسلامی برای ایجاد وحشت در دل همکارانش اینگونه می گوید: “میاد جلوی چشم من، از عباد هم نمی‌ترسه. یه علی ربیعیه، عباد پشتشه. از منم نمی‌ترسه.” همین مرد خبیث اکنون در نقش سخنگوی دولت تبهکاران، در مورد به شلاق کشیدن داوود رفیعی کارگر اخراجی پارس خودرو می گوید:” شلاق بر تن هر انسان و کارگری نگرانم کرده و آزارم می‌دهد.” ایشان در بیان این حرف کاملا صادق است چرا که کسی که هنگام شکنجه “دست نماز” داشته و برای قربت الهی به اعمال شکنجه می پرداخته شلاق کشیدن بر تن هر انسانی و کارگری نه تنها او را آزار نمی داده، بلکه مطمئن بوده ذخیره خوبی برای “آخرت” خود ذخیره میکند. تنها نگرانی برای یک شکنجه گر این است که “سوژه” کی در هم می شکند. و عباد بی جهت ترس در دلها نمی کاشته، استاد زخم زدن بر جان و روح زندانی بوده.

امری که اما مسلم است که دنیا را باید بر سر ایشان خراب کرد. و تنها راهی که می توان شلاق را برای همیشه از دست ایشان بیرون کشید سرنگونی حکومتی است که تمامی کاربدستانش افتخارشان این است که بازجو و شکنجه گر بوده اند.

اینرا هم بخوانید

گفتمان چپ کف خیابان؛ تولید عالی/ سفره خالی- یاشار سهندی

کارگر کمونیست ۸۶۳ یکشنبه دوم دی ماه، بیش از هزار کارگر ارکان ثالث و پشتیبانی …